سال گذشته به دعوت یک نهاد شبه دولتی برای تدریس فشرده در یک کارگاه دو روزه سواد رسانه ای حاضر شدم.
شرکت کنندگان کارگاه،کارکنان بخش فرهنگی از استان های مختلف و اغلب سطح تحصیلاتشان کارشناسی ارشد و دکترا بود.
پس از پایان آن دوره، نکته مهمی که اغلب آنان اشاره می کردند و به اعتقاد من درست هم می گفتند این بود:« کاش کارگاه های سواد رسانه ای را برای مسوولین مان هم برگزار کنید».
آنها بر این نکته تاکید می کردند که بعضی مسوولین در سخنرانی ها و جلسات عمومی شان بعضا حرف هایی می زنند که نباید و سخنانی می گویند که بر پایه برداشت آنان از اخبار غلط است.
بعضی هایشان رویدادها را درست تحلیل نمی کنند و بر اساس همان تحلیل های اشتباه، حرف می زنند.
آن ها درست می گفتند؛ برخی مسوولین -فرقی هم نمی کند درهر اداره و هر سازمانی و…- بعضا حرف هایی می زنند که نشان از کم اطلاعی یا درک غیر حرفه ای آنان از رویدادهاست.
اخبار و مطالبی که در سطح گسترده منتشر می شود. این مطالب ابتدا باید راستی آزمایی و بعد درباره آن موضع گیری شود.
یک نمونه همان ماجرای جزیره کیش بود که از شبکه ایکس(توییتر) آغاز شد.
ماجرای کاربری که یک کلیپ از سواحل اسراییل را به جای جزیره کیش جا زد و با تحریک افکار عمومی وا اسفا سر داد که چه نشسته اید ببینید در کیش چه خبر است و بعدش هم چه راحت بعضی مسوولین، فریب خوردند.
از این دست داستان ها زیاد است. ماجراهای دروغینی که از شبکه های مجازی و حساب های فیکِ نامشخص، آغاز و در نهایت به طعمه شدن بعضی مسوولین منجر می شود و بحران های اجتماعی گوناگونی برای کشور ایجاد می کند.
کاش آقای رییس جمهور یا افراد مرتبط با حوزه رسانه دولت و سایر نهادهای دیگر -که در کشورمان کم نیستند- به مساله سواد رسانه ای توجه ویژه ای داشته باشند.
^دانشجوی دکترای رسانه و ارتباطات