ما در مقابل عملکرد دیگران چند واکنش می توانیم انجام دهیم و کدام یک از این واکنش ها با سیره رفتاری امام حسن(ع) سازگار است؟
به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، حجتالاسلام محمد بابایینژاد، کارشناس مسائل دینی، به تشریح رفتارهای امام حسن(ع) در مقابل واکنش های دیگران پرداخته است. خلاصه اظهارات وی را در زیر می خوانید:
ما در مقابل عملکرد دیگران میتوانیم سه نوع واکنش داشته باشیم؛ اولین واکنش، واکنش بدتر و رفتاری بدتر از واکنشی است که در حق ما انجام شده؛ دومین واکنش، واکنش برابر است یعنی هرکس هرطور با من بود با او همان طور خواهم بود و در رفتار سوم واکنش برتر است که در جواب بدی خوبی کردن و در مقابل زشتی و بدیها حسنه بودن است.
امام حسن مجتبی(ع) همواره واکنش سوم و خوبی کردن را در مقابل رفتار دیگران انتخاب میکردند. در روایتها نقل شده، فردی شامی نزد امام حسن مجتبی(ع) آمد و رو به روی امام ایستاد و شروع کرد به ناسزا گفتن؛ امام سکوت کردند تا صحبتهای مرد شامی تمام شود، وقتی که صحبت این فرد به اتمام رسید امام از ایشان پرسید شما مسافر هستی و هنگامی که فرد شامی پاسخ مثبت داد امام فرمود: اگر جایی نداری ما به تو سر پناه میدهیم و اگر غذا نداری برایت غذا فراهم کرده و اگر پول نداری برایت پول تهیه میکنیم؛ رفتار بزرگوارانه امام حسن(ع) به گونهای در مرد شامی تاثیرگذار بود که گفت امام حسن مجتبی دشمنترین فرد بود ولی امروز نزد من محبوبترین مردمان در زمین است.
امام حسن(ع) با رفتار برتر و بزرگوارانه خود بسیاری از نزاعها و ستیزها در جامعه را از بین میبرد. صلح امام حسن(ع) زمینههایی داشت و اگر هر کدام از ائمه(ع) در آن شرایط قرار میگرفتند قطعا همان اقدامی را انجام میدادند که امام حسن(ع) انجام دادند.
یکی از علتهایی که امام حسن(ع) صلح کردند، خستگی مردم بود که در زمان امام علی(ع) طی جنگها ایجاد شده و از طرفی روحیه جنگ از بین رفته و بسیاری از شیعیان مخلص شهید شده و آنانی که مانده بودند آمادگی برای جنگ و جهاد را نداشتند. دومین علت پذیرش صلح این بود که امام از مردم نظر میخواستند و هنگامی که مردم طالب صلح بودند و از جنگ حمایت نکردند امام بهترین راه و تاکتیک را صلح دیدند. خیانت سرداران، ضعف دینی و دنیاطلبی افراد، عدم روحیه جنگطلبی و پایداری در مقابل دشمن نیز از عوامل پذیرش صلح بود.
امام حسن(ع) برای حفظ جان شیعه و حفظ جایگاه امامت ناچار به پذیرش صلح شدند که مفاد این صلحنامه هم با نقض از طرف معاویه باعث شناخت بیشتر مردم از شخصیت منفور و فریبنده معاویه نیز شد.
اولین شرط صلحنامه این بود که معاویه به کتاب خدا و سنت پیامبر عمل کند که مشاهده میکنیم، معاویه بعد از ورود به کوفه میگوید «من صلح نکردم تا شما را وادار کنم نماز بخوانید، زکات بدهید و حج بروید، برای این صلح کردم تا بر شما حکومت کنم». همین امور نشان دهنده نقض مفاد و قداست معاویه در بین مردم بود.
شرط دوم این بود که معاویه حق تعیین جانشین و خلیفه بعد خود را ندارد و خلافت از آن امام حسن(ع) خواهد بود اما میبینیم که معاویه با تهدید و قتل مردم، یزید را برای حکومت گماشت و یکی دیگر از مفاد صلحنامه را زیر پا گذاشت.