در حالی که تنها ساعاتی از انتشار نخستین قسمت سریال اقتباسی «سووشون» به کارگردانی نرگس آبیار گذشته بود، ناگهان همه چیز متوقف شد؛ پلتفرم پخشکننده از دسترس خارج شد، فضای رسانهای دچار شوک شد واکنشها به توقیف این اثر فرهنگی در سطوح مختلف شدت گرفت.
ریحانه اسکندری: تنها ساعاتی پس از انتشار نخستین قسمت سریال «سووشون» به کارگردانی نرگس آبیار در پلتفرم نماوا، خبرها از توقیف آن حکایت کردند. پلتفرم نماوا در اقدامی بیسابقه از دسترس خارج شد و اعلام شد که این اقدام به دستور ساترا (سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر) صورت گرفته است. این اتفاق در حالی رخ داد که سریال سووشون یکی از آثار قابل توجه اقتباسی سالهای اخیر به نظر میآمد، سریالی که با اقتباس از رمان برجسته سیمین دانشور ساخته شده است.
پس از این توقیف نرگس آبیار، کارگردان شناختهشده سینمای ایران، با انتشار بیانیهای صریح، نسبت به توقیف این سریال اعتراض کرد. متن کامل بیانیهی او به شرح زیر است:
«سپاس از دلها و نگاههای گرمتان که در اولین ساعات پخش سریال «سووشون»، با ما همراه شد و نشان دادید که روایتِ درد و رنجِ این سرزمین، هنوز هم در دلهای شما زنده است. استقبال کمنظیرتان از نخستین قسمت این سریال در همین ساعات اولیه، برای من و همکارانم نه تنها دلگرمی، بلکه عهدی دوباره بود؛ عهدی برای ایستادن، برای ادامه دادن، برای پاسداری از حقیقتی که باید بیپرده و بیپیرایه بازگو شود.
به همین دلیل سووشون نیامده، به دلیل بازیهای پیچیده و پنهان ساترا توقیف شد. بماند که آنچه در قسمت اول به نمایش درآمد به دلیل ممیزی آشکار، آنچیزی نبود که ما با تمام وجود ساخته بودیم. بخشهایی از روایت، از صداقت افتاد. صحنههایی که باید دیده میشد، حذف شد، محو شد و بیصدا شد.
حتی آنگاه که اراده کردیم تا در میان شهر، از قاب بیلبوردها و تابلوها با شما سخن بگوییم، درهای تبلیغات محیطی را نیز بر روی «سووشون» بستند.
چگونه ممکن است سریالی که بر اساس رمانی فاخر از سیمین دانشور، نویسندهای پیشرو، ملی و جهانی، ساخته شده و بارها و بارها در نیم قرن گذشته در همین کشور تجدید چاپ شده و تمام مراحل قانونی را طی کرده است، تنها چند ساعت پس از انتشار نخستین قسمت، با دستوری ناگهانی و مبهم، متوقف و سکوی پخشش فیلتر شود؟
چه کسی پاسخگوی این حجم از توهین به شعور مخاطب، بیاحترامی به تلاش هنرمندان، و تخریب سرمایه اجتماعی هنر این سرزمین خواهد بود؟
سووشون نه یک سریال معمولی، بلکه روایت یک تاریخ بود. صدای یک زن در میان هیاهوی مردانهی قدرت. روایت مقاومت، درد و ایستادگی. ما برای ساخت این اثر، با دقت، وسواس و احترام به خطوط قرمز رسمی کشور، پیش رفتیم. اما آنچه دیدیم، بیقانونی در پوشش قانون، و حذف در سایه ترس از صداهای مستقل بود. ما نه خلافی کردهایم، نه قانونشکنی. این رفتارها نه توجیهپذیرند، نه قابل سکوت.
چه نهادی، با چه مجوزی، در چه فرآیندی، اجازه میدهد به این شکل حیثیت یک اثر فرهنگی، و زحمات دهها انسان شرافتمند، زیر پا گذاشته شود؟
ساترا که مدعی نظمبخشی به فضای نمایش خانگی است، چرا به جای حمایت، تبدیل به ابزاری برای انسداد و محدودسازی هنر شده است؟ آیا قرار است هر هنرمندی که صدای متفاوت دارد، با تهدید و توقیف حذف شود؟»
نرگس آبیار