به گزارش کاویان گلد به نقل از فصل‌نامه‌ی «گواه»، ایران زمانی حق حاکمیت جزایر سه‌گانه را داشت که شیخ‌نشین‌های عربی و امارات متحده حتی وجود خارجی نداشتند. این مسئله بارها در اسناد و گزارشات انگلیسی و روسی نیز تاکید شده است. به طور مثال سر دنیس رایت سفیرکبیر بریتانیا در تهران طی دهه‌های ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۰ خورشیدی، در تایید مالکیت ایران بر جزایر سه‌گانه و تابعیت ایرانی شیوخ قاسمی لنگه در خاطراتش می‌نویسد: «از سال‌های ۱۸۸۰ بر سر مالکیت چهار جزیره‌ی کوچک میان ایران و انگلیس اختلافات مکرری بروز کرد. این جزایر عبارت بودند از تنب بزرگ و کوچک، سیری و ابوموسی که همه در اطراف تگه‌ی هرمز حد فاصل دو ساحل خلیج‌فارس قرار داشتند. از زمانی که شیوخ قاسمی به عنوان حکام بندر لنگه به ایران خراج می‌دادند، در مورد این جزایر مشاجره‌ای نداشتند و به طور کلی متعلق به ایران تلقی می‌شدند؛ ولی به دنبال کشمکش و کشتار در میان قبیله‌ی قاسمی و تعیین حاکم ایرانی برای بندر لنگه، شیوخ عرب از آن سوی ساحل سر برداشتند و انگلستان هم از ادعاهای‌شان پشتیبانی کرد که این جزایر سرزمین پدرشان است و حاکمیت آن‌ها اینک بر عهده‌ی شیوخ قاسمی راس‌الخیمه و شارجه است؛ آن‌ها چنین نتیجه گرفتند که اعمال حق حاکمیت از طرف حاکم لنگه بر آن‌ها، نه از حقوق حکومتی او به عنوان حاکم لنگه، بلکه در مقام شیخ قاسمی بوده است. از نظر ایرانیان، ساکنان جزیره ولو این‌که عرب بودند، حق مالکیت ایران را با پرداخت مالیات تایید می‌کردند و آن‌چه روزی مال ایرانیان بوده، نمی‌توانست ناگهان مال اعراب شود.»"/>

سند تاریخی حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه، وقتی شیخ‌نشین‌ها هنوز وجود خارجی نداشتند

در اطلس یادبود پنجاهمین سالگرد انقلاب اکتبر که در سال ۱۹۶۷ از طرف شوروی انتشار یافته جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک، به رنگ قلمروی ایران در نقشه‌ی خلیج‌فارس مشخص شده‌اند و زیر نام هر جزیره، تعلق آن به ایران در پرانتز ذکر شده است.

سند تاریخی حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه، وقتی شیخ‌نشین‌ها هنوز وجود خارجی نداشتند

به گزارش کاویان گلد به نقل از فصل‌نامه‌ی «گواه»، ایران زمانی حق حاکمیت جزایر سه‌گانه را داشت که شیخ‌نشین‌های عربی و امارات متحده حتی وجود خارجی نداشتند. این مسئله بارها در اسناد و گزارشات انگلیسی و روسی نیز تاکید شده است. به طور مثال سر دنیس رایت سفیرکبیر بریتانیا در تهران طی دهه‌های ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۰ خورشیدی، در تایید مالکیت ایران بر جزایر سه‌گانه و تابعیت ایرانی شیوخ قاسمی لنگه در خاطراتش می‌نویسد: «از سال‌های ۱۸۸۰ بر سر مالکیت چهار جزیره‌ی کوچک میان ایران و انگلیس اختلافات مکرری بروز کرد. این جزایر عبارت بودند از تنب بزرگ و کوچک، سیری و ابوموسی که همه در اطراف تگه‌ی هرمز حد فاصل دو ساحل خلیج‌فارس قرار داشتند. از زمانی که شیوخ قاسمی به عنوان حکام بندر لنگه به ایران خراج می‌دادند، در مورد این جزایر مشاجره‌ای نداشتند و به طور کلی متعلق به ایران تلقی می‌شدند؛ ولی به دنبال کشمکش و کشتار در میان قبیله‌ی قاسمی و تعیین حاکم ایرانی برای بندر لنگه، شیوخ عرب از آن سوی ساحل سر برداشتند و انگلستان هم از ادعاهای‌شان پشتیبانی کرد که این جزایر سرزمین پدرشان است و حاکمیت آن‌ها اینک بر عهده‌ی شیوخ قاسمی راس‌الخیمه و شارجه است؛ آن‌ها چنین نتیجه گرفتند که اعمال حق حاکمیت از طرف حاکم لنگه بر آن‌ها، نه از حقوق حکومتی او به عنوان حاکم لنگه، بلکه در مقام شیخ قاسمی بوده است. از نظر ایرانیان، ساکنان جزیره ولو این‌که عرب بودند، حق مالکیت ایران را با پرداخت مالیات تایید می‌کردند و آن‌چه روزی مال ایرانیان بوده، نمی‌توانست ناگهان مال اعراب شود.»

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *