وی می افزاید: تخریب و بازسازی میدان عتیق نمونه دیگری از این هرج و مرج و تقابل میراث و مدرنیته شهری است، میدانی که شاید حالا جلوه منظمی به خود گرفته است اما نباید فراموش کنیم که این نوع بازارچه های محلی بخشی از فرهنگ شهری در هر نقطه از کشور و محلی برای رقابت و عرضه کالا با قیمت پایین تر هستند، بازارچه هایی که هنوز در شهرهایی مثل تبریز و همدان وجود دارند و تنها به شکل تاریخی ساماندهی شده اند.

میدان عتیق خواهر ناتنی «نقش جهان» نیز نیست!

این دوست دار میراث فرهنگی معتقد است که منظم سازی این میدان می توانست شکل بهتری داشته باشد اما اکنون شاهد هستیم افراد و فروشندگان قبلی از این تغییر رضایت ندارند و می گوید: در حقیقت برخی از فروشندگان این بازارچه محلی به نوعی آواره شدند تا میدان دوقلوی میدان امام شکل بگیرد!، اما از دیدگاه بسیاری از مردم اصفهان، «عتیق» کنونی خواهر ناتنی میدان امام نیز نیز نیست و ساخت آن تنها دسترسی ها را مشکل تر کرده است.

ساخت طبقات اضافی در این بنا که به اشتباه مکان نمایی و موجب ترافیک در یکی از حیاتی ترین شریان های اصفهان شده است، موجب اخطار یونسکو برای خارج کردن میدان نقش جهان از فهرست آثار تاریخی بین المللی همراه شد

وی ساخت ساختمان بی قواره جهان نما به جای کاخ تاریخی جهان نما را نمونه دیگری از نادیده گرفتن بافت تاریخی اصفهان دانست و گفت: ساخت طبقات اضافی در این بنا که به اشتباه مکان نمایی و موجب ترافیک در یکی از حیاتی ترین شریان های اصفهان شده است، موجب اخطار یونسکو برای خارج کردن میدان نقش جهان از فهرست آثار تاریخی بین المللی همراه شد.

ساختمان جهان نما، بی رونق و دلگیر

علوی تصریح می کند: این ساختمان با وجود تلاشها و اندیشیدن راهکارهای متفاوت، بنا بر اذعان خود مالکان و مستاجران هیچ گاه رونق اقتصادی مناسبی نگرفته است و حتی برخی مردم محلی معتقدند کاسبی در این مکان برکت ندارد؛ این نکته نیز حایز اهمیت است که بعدها پایه های کاخ جهان نما در سمت دیگر و در ابتدای خیابان چهارباغ عباسی کشف شد که نشان از عدم تحقیق درست در ارتباط با مکان نمایی این ساختمان نیز داشته و شاید بهانه ای برای گرفتن مجوز ساخت در این منطقه در زمان خود بوده است.

وی اضافه می کند: عبور مترو از زیر ۳۳ پل بخش ناگوار دیگری از کنار آمدن مدرنیته شهری و میراث فرهنگی است، در حقیقت عجیب است که این همه سال (حدود دو دهه) ساخت متروی اصفهان طول کشید اما در نهایت این غول آهنی از زیر سی و سه پل و بافت تاریخی و قدیمی این خیابان عبور کرد تا هر بار تن میراث دوستان از احتمال آسیب به پلی که البته بخشی از زندگی وی به آب وابسته است، بلرزد.

مدیریت استان و میراث فرهنگی باید بر کار مدیریت شهری نظارت کند

این دوست دار و کارشناس میراث فرهنگی با اعتقاد بر اینکه اشتباهات مدیریت شهری تمام شدنی نیست، و بخشی از این خطاها به مدیریت میراث و استان در سال های گذشته برمی گردد، تاکید می کند: قبل از اینکه مترو از زیر سی و سه پل پل عبور کند آنچه توانست جلوی آن را بگیرد مدیریت استان و پس از آن مدیر میراث فرهنگی بود اما به نظر می رسد در سالهای اخیر میراث فرهنگی - که البته پس از مرحوم فریدون الله یاری مدیریت ثابت و پایداری را تجربه نکرده است - در حال تسامح با مدیریت شهری است و جالب اینکه دو نهادی به اصطلاح که آب آنها در یک جوی نمی رفت مدام در حال تعریف و تمجید از یکدیگر هستند؛ در حالیکه کار میراث فرهنگی جلوگیری از برخی خطاهای مدیریت شهری است که اکنون از کنار همه آنها با توجیه می گذریم.

عبور مترو از زیر ۳۳ پل بخش ناگوار دیگری از کنار آمدن مدرنیته شهری و میراث فرهنگی است، در حقیقت عجیب است که این همه سال (حدود دو دهه) ساخت متروی اصفهان طول کشید اما در نهایت این غول آهنی از زیر سی و سه پل و بافت تاریخی و قدیمی این خیابان عبور کرد

در این ارتباط محسن جاوری باستان شناس و دوست دار میراث فرهنگی نیز در گفت و گو با خبرآنلاین به موضوع تخریب بخشی از بافت تاریخی کمرزرین پرداخته و اظهار می کند: جای تاسف است که این پروژه بزرگ باستان شناسی در منطقه کمر زرین توسط متخصصان این فن صورت نگرفته است و فردی که مدیریت این کاوش را بدست گرفته از دیدگاه ما یک باستان شناس حرفه ای و توانمند نیست، گرچه خوشحالیم که بسی جای خرسندی است که حداقل در این زمینه کار تحقیقاتی صورت گرفته است.

وی می افزاید: در این راستا اگر درابتدا نیز تخریبی انجام شد، جای امیدواری است که در ادامه این داده ها حفاظت شده و اطلاعات مربوطه آن استخراج می شود، این یک قدم مثبت است برای حفاظت از این داده ها که ممکن بود با بی توجهی قبلی کاملا نابود شوند.

جاوری تاکید می کند: البته این قدم مثبت به شکل کارشناسی پیش نرفته و از دیدگاه بسیاری از باستان شناسان حرفه ای، درک درستی از دریافت اطلاعات و داده های موجود و از آنچه از دل زمین در این منطقه استخراج می شود، توسط کارشناسان حاضر وجود ندارد.

انتخاب کارشناسان غیرحرفه ای توسط مدیریت شهری!

وی تصریح می کند: باید اذعان کنیم که مدیریت شهری در ارتباط با این پروژه نخواسته است، سرپوشی روی موضوع تاریخی بودن بافت کمر بند زرین داشته باشد؛ بلکه خواهان این بوده است که کار مناسبی برای حفاظت از بافت تاریخی این محدوده انجام دهد اما حقیقت این است که از مشاوران خوبی بهره نبرده است و در این راستا انتظار داریم که از کارشناسان خِبره و با تجربه برای همراهی این پروژه و برای راهنمایی کمک گرفته شود.

این باستان شناس تاکید می کند: تجربه های متعدد از جمله کاوش زمین در منطقه کمر زرین نشان می دهد، به طور کلی شهر اصفهان نیازمند در اختیار داشتن و آمادگی تیمی از باستان شناسان متخصص برای انجام کاوش های باستان شناسی حرفه ای است و هر پروژه و اقدامی که در شهر قرار است انجام شود باید از ابتدای امر و نه «پس از مرگ سهراب» زیر نظر باستان شناس حرفه ای قرار گیرد.

ضعف در برابر مدیریت شهری که مطابق ذات خود خواستار مدرنیته حتی در تاریخی ترین شهرها است، موجب شده تا شهر و استانی که برای دیدن تمام آثار تاریخی آن جدای از جاذبه های طبیعی، حتی یک هفته نیز کم است، به تدریج از بقیه شهرهای تاریخی کشور و به ویژه خواهران خود در مثلث گردشگری یعنی یزد و شیراز در زمینه حفاظت از آثار تاریخی عقب بیافتد

وی تاکید می کند: تجربه های سالیان سال باعث شده که در این ارتباط کسی نتواند اظهار بی اطلاعی کند؛ همه ما می دانیم اصفهان یک شهر تاریخی با حداقل قدمت ۶ هزارساله است که هرجا قدم برمی دارید حتی در عمق پنج متری شهر به داده های تاریخی می رسید؛ برای شهری با این قدمت این موضوع چیز عجیبی نیست اما نحوی برخورد ما و حفاظت از این آثار است که اهمیت پیدا می کند.

برج و باروهای بلند در حریم بافتهای تاریخی نصف جهان

وی با بیان اینکه بافت تاریخی و منحصر به فرد منطقه کمر زرین نمونه بارز این سخن است، ابراز کرد: اگر داده های باستان شناسی در دل منطقه کمر زرین واجد شرایط حفاظت باشند باید یک برنامه ریزی دقیق برای حفاظت آن ها انجام شود؛ به طور مثال مثلا اگر قسمتی از این آثار لازم است پشت ویترین برود؛ سریعا باید شیشه ای با نور پردازی مناسب از طرف شهرداری تهیه ونصب شود که نشان دهد این محدوده از شهر اصفهان که یک لایه تاریخی با قدمت دارد و از نظر بحث تاریخ شناسی حائز اهمیت است؛ ما توقع چنین کارهایی را برای شهر اصفهان و تاریخ ایران داریم.

ضعف در حفاظت از میراث تاریخی اصفهان درطول سالهای گذشته نشان می دهد، نهادهای مرتبط دراستان اصفهان نتوانسته اند وظایف خود را به درستی ایفا کنند، اصفهانی که بیشترین آثار تاریخی کشور را (جدای از شمار بناها و خانه های تاریخی ) دارد از ضعف مدیریتی عجیبی رنج می برد، هیچ شهری درکشور تا این اندازه برج و باروهای بلند را در بافت های تاریخی و در حریم خیابانها و بناهای تاریخی تجربه نکرده است، ضعف در برابر مدیریت شهری که مطابق ذات خود خواستار مدرنیته حتی در تاریخی ترین شهرها است، موجب شده تا شهر و استانی که برای دیدن تمام آثار تاریخی آن جدای از جاذبه های طبیعی، حتی یک هفته نیز کم است، به تدریج از بقیه شهرهای تاریخی کشور و به ویژه خواهران خود در مثلث گردشگری یعنی یزد و شیراز در زمینه حفاظت از آثار تاریخی عقب بیافتد که به زودی به شکل مستند به آن خواهیم پرداخت."/>

سر برآوردن مداوم تاریخ از دل زمین نصف جهان/ کاوشهای «کمرزرین» تخصصی نیست

معروف است که با هر زخمه کلنگ بر دل زمین اصفهان بخشی از تاریخ سر برمی آورد؛ تجربه ای که همه اصفهانی‌ها در هر سن و سالی بارها با آن روبرو شده اند که آخرین نمونه آن عملیات عمرانی بدون حضور کارشناسان میراث در منطقه کمرزرین بود؛ اکنون نیز متخصصان و دوست‌داران میراث فرهنگی معتقدند کاوشهای کارشناسان تیم مدیریت شهری در این منطقه از ضعف عملیاتی باستان شناسی تخصصی رنج می‌برد.

سر برآوردن مداوم تاریخ از دل زمین نصف جهان/ کاوشهای «کمرزرین» تخصصی نیست

خبرآنلاین اصفهان- لیلا جرکانی: «تخریب نشانه‌های تاریخی اصفهان در گذر کمرزرین»؛ خبری که چند ماه پیش همه خبرگزاری‌های کشور مخابره کردند، دردناک بود و یادآور خاطرات تلخ یکی دو دهه گذشته که مدیریت شهری به راحتی آب خوردن نشانه های تاریخی اصفهان را از میان می برد، همگی هم اتفاقی!

حسین علوی یک دوست دار میراث فرهنگی در این ارتباط معتقد است: ما در طول سالهای گذشته اتفاقات عجیبی در ارتباط با تخریب آثار تاریخی اصفهان شاهد بودیم و «کمر زرین» تازه ترین نمونه آن است؛ از تخریب شبانه حمام «خسروآقا» که بعدها شهرداری تنها بخش کوچکی از آن را بازسازی کرد گرفته تا از میان بردن تمام نشانه های تاریخی و تونل های زیرزمینی در خیابان عبدالرزاق تا میدان کهنه (عتیق).

وی می افزاید: تخریب و بازسازی میدان عتیق نمونه دیگری از این هرج و مرج و تقابل میراث و مدرنیته شهری است، میدانی که شاید حالا جلوه منظمی به خود گرفته است اما نباید فراموش کنیم که این نوع بازارچه های محلی بخشی از فرهنگ شهری در هر نقطه از کشور و محلی برای رقابت و عرضه کالا با قیمت پایین تر هستند، بازارچه هایی که هنوز در شهرهایی مثل تبریز و همدان وجود دارند و تنها به شکل تاریخی ساماندهی شده اند.

میدان عتیق خواهر ناتنی «نقش جهان» نیز نیست!

این دوست دار میراث فرهنگی معتقد است که منظم سازی این میدان می توانست شکل بهتری داشته باشد اما اکنون شاهد هستیم افراد و فروشندگان قبلی از این تغییر رضایت ندارند و می گوید: در حقیقت برخی از فروشندگان این بازارچه محلی به نوعی آواره شدند تا میدان دوقلوی میدان امام شکل بگیرد!، اما از دیدگاه بسیاری از مردم اصفهان، «عتیق» کنونی خواهر ناتنی میدان امام نیز نیز نیست و ساخت آن تنها دسترسی ها را مشکل تر کرده است.

ساخت طبقات اضافی در این بنا که به اشتباه مکان نمایی و موجب ترافیک در یکی از حیاتی ترین شریان های اصفهان شده است، موجب اخطار یونسکو برای خارج کردن میدان نقش جهان از فهرست آثار تاریخی بین المللی همراه شد

وی ساخت ساختمان بی قواره جهان نما به جای کاخ تاریخی جهان نما را نمونه دیگری از نادیده گرفتن بافت تاریخی اصفهان دانست و گفت: ساخت طبقات اضافی در این بنا که به اشتباه مکان نمایی و موجب ترافیک در یکی از حیاتی ترین شریان های اصفهان شده است، موجب اخطار یونسکو برای خارج کردن میدان نقش جهان از فهرست آثار تاریخی بین المللی همراه شد.

ساختمان جهان نما، بی رونق و دلگیر

علوی تصریح می کند: این ساختمان با وجود تلاشها و اندیشیدن راهکارهای متفاوت، بنا بر اذعان خود مالکان و مستاجران هیچ گاه رونق اقتصادی مناسبی نگرفته است و حتی برخی مردم محلی معتقدند کاسبی در این مکان برکت ندارد؛ این نکته نیز حایز اهمیت است که بعدها پایه های کاخ جهان نما در سمت دیگر و در ابتدای خیابان چهارباغ عباسی کشف شد که نشان از عدم تحقیق درست در ارتباط با مکان نمایی این ساختمان نیز داشته و شاید بهانه ای برای گرفتن مجوز ساخت در این منطقه در زمان خود بوده است.

وی اضافه می کند: عبور مترو از زیر ۳۳ پل بخش ناگوار دیگری از کنار آمدن مدرنیته شهری و میراث فرهنگی است، در حقیقت عجیب است که این همه سال (حدود دو دهه) ساخت متروی اصفهان طول کشید اما در نهایت این غول آهنی از زیر سی و سه پل و بافت تاریخی و قدیمی این خیابان عبور کرد تا هر بار تن میراث دوستان از احتمال آسیب به پلی که البته بخشی از زندگی وی به آب وابسته است، بلرزد.

مدیریت استان و میراث فرهنگی باید بر کار مدیریت شهری نظارت کند

این دوست دار و کارشناس میراث فرهنگی با اعتقاد بر اینکه اشتباهات مدیریت شهری تمام شدنی نیست، و بخشی از این خطاها به مدیریت میراث و استان در سال های گذشته برمی گردد، تاکید می کند: قبل از اینکه مترو از زیر سی و سه پل پل عبور کند آنچه توانست جلوی آن را بگیرد مدیریت استان و پس از آن مدیر میراث فرهنگی بود اما به نظر می رسد در سالهای اخیر میراث فرهنگی – که البته پس از مرحوم فریدون الله یاری مدیریت ثابت و پایداری را تجربه نکرده است – در حال تسامح با مدیریت شهری است و جالب اینکه دو نهادی به اصطلاح که آب آنها در یک جوی نمی رفت مدام در حال تعریف و تمجید از یکدیگر هستند؛ در حالیکه کار میراث فرهنگی جلوگیری از برخی خطاهای مدیریت شهری است که اکنون از کنار همه آنها با توجیه می گذریم.

عبور مترو از زیر ۳۳ پل بخش ناگوار دیگری از کنار آمدن مدرنیته شهری و میراث فرهنگی است، در حقیقت عجیب است که این همه سال (حدود دو دهه) ساخت متروی اصفهان طول کشید اما در نهایت این غول آهنی از زیر سی و سه پل و بافت تاریخی و قدیمی این خیابان عبور کرد

در این ارتباط محسن جاوری باستان شناس و دوست دار میراث فرهنگی نیز در گفت و گو با خبرآنلاین به موضوع تخریب بخشی از بافت تاریخی کمرزرین پرداخته و اظهار می کند: جای تاسف است که این پروژه بزرگ باستان شناسی در منطقه کمر زرین توسط متخصصان این فن صورت نگرفته است و فردی که مدیریت این کاوش را بدست گرفته از دیدگاه ما یک باستان شناس حرفه ای و توانمند نیست، گرچه خوشحالیم که بسی جای خرسندی است که حداقل در این زمینه کار تحقیقاتی صورت گرفته است.

وی می افزاید: در این راستا اگر درابتدا نیز تخریبی انجام شد، جای امیدواری است که در ادامه این داده ها حفاظت شده و اطلاعات مربوطه آن استخراج می شود، این یک قدم مثبت است برای حفاظت از این داده ها که ممکن بود با بی توجهی قبلی کاملا نابود شوند.

جاوری تاکید می کند: البته این قدم مثبت به شکل کارشناسی پیش نرفته و از دیدگاه بسیاری از باستان شناسان حرفه ای، درک درستی از دریافت اطلاعات و داده های موجود و از آنچه از دل زمین در این منطقه استخراج می شود، توسط کارشناسان حاضر وجود ندارد.

انتخاب کارشناسان غیرحرفه ای توسط مدیریت شهری!

وی تصریح می کند: باید اذعان کنیم که مدیریت شهری در ارتباط با این پروژه نخواسته است، سرپوشی روی موضوع تاریخی بودن بافت کمر بند زرین داشته باشد؛ بلکه خواهان این بوده است که کار مناسبی برای حفاظت از بافت تاریخی این محدوده انجام دهد اما حقیقت این است که از مشاوران خوبی بهره نبرده است و در این راستا انتظار داریم که از کارشناسان خِبره و با تجربه برای همراهی این پروژه و برای راهنمایی کمک گرفته شود.

این باستان شناس تاکید می کند: تجربه های متعدد از جمله کاوش زمین در منطقه کمر زرین نشان می دهد، به طور کلی شهر اصفهان نیازمند در اختیار داشتن و آمادگی تیمی از باستان شناسان متخصص برای انجام کاوش های باستان شناسی حرفه ای است و هر پروژه و اقدامی که در شهر قرار است انجام شود باید از ابتدای امر و نه «پس از مرگ سهراب» زیر نظر باستان شناس حرفه ای قرار گیرد.

ضعف در برابر مدیریت شهری که مطابق ذات خود خواستار مدرنیته حتی در تاریخی ترین شهرها است، موجب شده تا شهر و استانی که برای دیدن تمام آثار تاریخی آن جدای از جاذبه های طبیعی، حتی یک هفته نیز کم است، به تدریج از بقیه شهرهای تاریخی کشور و به ویژه خواهران خود در مثلث گردشگری یعنی یزد و شیراز در زمینه حفاظت از آثار تاریخی عقب بیافتد

وی تاکید می کند: تجربه های سالیان سال باعث شده که در این ارتباط کسی نتواند اظهار بی اطلاعی کند؛ همه ما می دانیم اصفهان یک شهر تاریخی با حداقل قدمت ۶ هزارساله است که هرجا قدم برمی دارید حتی در عمق پنج متری شهر به داده های تاریخی می رسید؛ برای شهری با این قدمت این موضوع چیز عجیبی نیست اما نحوی برخورد ما و حفاظت از این آثار است که اهمیت پیدا می کند.

برج و باروهای بلند در حریم بافتهای تاریخی نصف جهان

وی با بیان اینکه بافت تاریخی و منحصر به فرد منطقه کمر زرین نمونه بارز این سخن است، ابراز کرد: اگر داده های باستان شناسی در دل منطقه کمر زرین واجد شرایط حفاظت باشند باید یک برنامه ریزی دقیق برای حفاظت آن ها انجام شود؛ به طور مثال مثلا اگر قسمتی از این آثار لازم است پشت ویترین برود؛ سریعا باید شیشه ای با نور پردازی مناسب از طرف شهرداری تهیه ونصب شود که نشان دهد این محدوده از شهر اصفهان که یک لایه تاریخی با قدمت دارد و از نظر بحث تاریخ شناسی حائز اهمیت است؛ ما توقع چنین کارهایی را برای شهر اصفهان و تاریخ ایران داریم.

ضعف در حفاظت از میراث تاریخی اصفهان درطول سالهای گذشته نشان می دهد، نهادهای مرتبط دراستان اصفهان نتوانسته اند وظایف خود را به درستی ایفا کنند، اصفهانی که بیشترین آثار تاریخی کشور را (جدای از شمار بناها و خانه های تاریخی ) دارد از ضعف مدیریتی عجیبی رنج می برد، هیچ شهری درکشور تا این اندازه برج و باروهای بلند را در بافت های تاریخی و در حریم خیابانها و بناهای تاریخی تجربه نکرده است، ضعف در برابر مدیریت شهری که مطابق ذات خود خواستار مدرنیته حتی در تاریخی ترین شهرها است، موجب شده تا شهر و استانی که برای دیدن تمام آثار تاریخی آن جدای از جاذبه های طبیعی، حتی یک هفته نیز کم است، به تدریج از بقیه شهرهای تاریخی کشور و به ویژه خواهران خود در مثلث گردشگری یعنی یزد و شیراز در زمینه حفاظت از آثار تاریخی عقب بیافتد که به زودی به شکل مستند به آن خواهیم پرداخت.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *