قالیباف باید دست به دعا باشد که ریاست مجلس آینده از حالا مدعی قدری پیدا نکند. او از این نظر جایگاهی مثل حدادعادل را در مجلس هفتم دارد. وقتی علی لاریجانی وارد عرصه انتخابات مجلس هشتم شد، حداد عادل که ریاست مجلس را برعهده داشت از هیات رئیسه نزول کرد و صحن نشین شد. اما پایین آمدن از جایگاه ریاست برای سردار احتمالا سختتر است.
کیاوش حافظی: محمدباقر قالیباف هفته گذشته در انتخابات هیات رئیسه مجلس، رئیس قوه مقننه باقی ماند؛ او ششمین سال ریاست خود بر مجلس شورای اسلامی را در نبود یک رقیب جدی برای ریاست آغاز کرد. این اولین انتخابات هیات رئیسه پس از شکست قالیباف در انتخابات ۱۴۰۳ بود. به این ترتیب بار دیگر این پرسش جدی در ارتباط با شخص رئیس مجلس به میان میآید که چه آیندهای در سیاست برای خود متصور خواهد بود؟ آیا مسیر زندگی سیاسی قالیباف پس از چند بار شکست در ریاست جمهوری تغییر کرده است؟
محمدباقر قالیباف در سه دوره انتخابات ریاست جمهوری شکست خورده و در دورهای هم که همراه با ابراهیم رئیسی کاندیدا شده بود، به خاطر جایگاه بالاتر دیگر کاندیدای اصولگرا، به نفع رئیسی کنارهگیری کرد. در دو انتخابات وارد مجلس شده که در انتخابات دوم ۸۰۰ هزار رای قبلی خود را از دست داده است.
اینها در کنار هم نشان میدهد قالیباف جایگاه چندان محکمی در سیاست ایران ندارد. یک علت به این برمیگردد که نتوانسته مسیر سیاسی ثابت و مشخصی را طی کند و به یک گفتمان پایبند بماند. یکبار میخواست نظامی مدرن باشد، یک بار مدیر تکنوکرات و یکبار هم مدیر جهادی.
قالیباف شماره ۱ مدیر نظامی
عمر سیاسی محمدباقر قالیباف ۲۰ سال پیش شروع شد؛ هنگامی که برای رقابت با مدعیان ریاست جمهوری موقتا رخت پلیس از تن درآورد و مثل دیگر حضار کت و شلوار بر تن کرد. خلبانی که آن روزها خود را خوشپوش و با چهرهای مدرن تصویر میکرد، پس از شکست در انتخابات به جای آنکه به ساختمان فرماندهی کل ناجا برگردد، عازم بلدیه پایتخت شد تا شاید مثل احمدینژاد مسیر پاستور را از خیابان بهشت میانبر بزند.
قالیباف شماره ۲ مدیر تکنوکرات تبلت به دست
سال ۹۲ در حالی وارد میدان انتخابات شد که دیگر نمیخواست خود را نظامی نشان دهد. هشت سال تلاش کرده بود خود را مدیر علاقهمند به توسعه و تکنوکرات نشان دهد. به جای عکس با لباس خلبانی، با یک تبلت وارد عرصه رقابتها شد تا خود را فردی بهروز نشان دهد. اما همه هشت سال تلاش او با یک جمله حسن روحانی در روایت از تیر ۸۲ نقش برآب شد و دوباره یونیفرم نظامی او در حافظهها نقش بست.
قالیباف شماره ۳ مدیر جهادی با تیپ محمود
در انتخابات ۹۶ که جریان اصولگرا میخواست با رئیس جمهور مستقر رقابت کند، احتمال حضور احمدینژاد پس از چهار سال دوری از قدرت پررنگ بود. اما احمدینژاد ابتدا با نهی رهبری و سپس با ردصلاحیت شورای نگهبان متوقف شد. در چنین شرایطی نام قالیباف دوباره مطرح شد. او در حالی این بار پا به میدان انتخابات میگذاشت که پیش از آن، انتشار فهرست املاک نجومی برای قالیباف حواشی زیادی ایجاد کرده بود. این باعث شد بسیاری از اصولگرایان نیز راه خود را از او جدا بدانند.
قالیباف این بار بیشتر چهرهای مبدل برای احمدینژاد بود و از خود مدیری جهادی تصویر میکرد؛ تصاویری که از او منتشر میشد نه با کت و شلوار بلکه با تیپ یعنی پیراهن بر روی شلوار بود. در یکی از مناظرههای انتخاباتی به تبعیت از احمدینژاد رو به روی دوربین سند نشان میداد تا بگوید برخلاف دولت مستقر که نماینده چهار درصدیهاست، صدای ۹۶ درصد جامعه شده است. اما این بار تحرکاتش زیر سایه ابراهیم رئیسی رفت. این تنها انتخاباتی بود که قالیباف تا آخر در میدان نماند.
قالیباف شماره ۴ آمادگی نشستن بر صندلی کسی را نداشت
پس از سقوط هلی کوپتر رئیس دولت سیزدهم، قالیباف هم وارد انتخابات شد و رکورد تازهای از ثبت نام در ریاست جمهوری ثبت کرد. او این بار نه خلبان بود، نه تکنوکرات و نه مدیر جهادی. شاید دلش میخواست خود را نوعی ابراهیم رئیسی نشان دهد، اما نمیشد. گویا هم آمادگی انتخابات زودهنگام را نداشت و برایش برنامه ریزی نکرده بود؛ و هم طیفی مثل جلیلی و قاضی زاده هاشمی از نظر گفتمانی نزدیکتر به آن دولت بودند؛ همان طیفی که در اردوگاه اصولگرایی با قالیباف زاویه پیدا کرده است. این انتخابات در حالی برگزار میشد که قبلتر از آن، حواشی مربوط به سفر خانوادهاش به ترکیه و خرید سیسمونی پیش آمده بود. قالیباف نه تنها نتوانسته بود گفتمان نواصولگرایی خود را جا بیندازد بلکه حتی دیگر کسی در جریان اصولگرا نمانده بود که او بتواند شبیهش باشد. در این انتخابات هم شکست خورد؛ شکستی پشت شکست در مجلس.
او در حالی برای بار دوم به مجلس راه پیدا کرد که نه فقط سبد رایاش نسبت به سبد رای دوره قبل خود خالی شده بود، بلکه آرای او از برخی همقطاران اصولگرایش نیز پایینتر بود. او برخلاف انتخابات سال ۹۸ با رای اول وارد مجلس نشد بلکه با ۴۰۰ هزار رای چهارمین رای اصولگرایان را به دست آورد.
نگاهی به جدول زیر روند سقوط آرای او در ریاست جمهوری را نشان میدهد.
سال
تعداد آرا
نسبت (درصد)
نسبت به واجدین (درصد)
۱۳۸۴
۴میلیون و ۹۵ هزار و ۸۲۷
۱۳.۹۳
۸.۷۵
۱۳۹۲
۶ میلیون و ۷۷ هزار و ۲۹۲
۱۶.۵۵
۱۲.۰۴
۱۳۹۶
انصراف به نفع ائتلاف
—-
—-
۱۴۰۳
۳ میلیون و ۳۸۳ هزار ۳۴۰
۱۳.۷۹
۵.۵۰
نکتهای قابل توجه در این جدول شباهت آرای قالیباف در انتخابات ۱۴۰۳ و انتخابات ۸۴ است. در هردو انتخابات قالیباف از رفتن به مرحله دوم بازماند، اما نسبت به جمعیت و میزان رای دهندگان، آرای قالیباف کاهش هم پیدا کرده؛ حتی اگر آرای او را نسبت به واجدین شرایط در نظر نگیریم؛ واجدین شرایطی که ۵۰ درصدشان در انتخابات شرکت نکردند.
قالیباف در انتخابات مجلس ریزش بیشتری را تجربه کرده است. در انتخابات مجلس یازدهم تقریبا ۶۹ درصد تهرانی هایی که در این انتخابات شرکت کردند نام قالیباف را بر روی برگه رای نوشته بودند. این در انتخابات ۱۴۰۲ به ۱۶.۵ درصد رسید. در حالی که اگر نسبت آرای قالیباف به واجدین شرایط را حساب کنیم زیر ۶ درصد خواهد بود.
در انتخابات مجلس دوازدهم، حوزه انتخابیه تهران، ۷ میلیون و ۷۵۵ هزار نفر شرایط رای دادن داشت. اما چون انتخابات مجلس به اندازه انتخابات ریاست جمهوری جذابیت ندارد معمولا افراد کمتری هم در آن شرکت میکنند؛ اما وقتی قالیباف در بین همان ها پایگاهش را از دست میدهد، خود گویای وضعیت اوست.
انتخابات مجلس
تعداد آرا
نسبت (درصد)
نسبت به واجدین (درصد)
۱۳۹۸ (یازدهم)
۱میلیون و ۲۶۵هزار و ۲۸۷
۶۸.۶۹
۱۵.۳۷
۱۴۰۲ (دوازدهم)
۴۴۷ هزار و ۹۰۵
۱۶.۵۵
۵.۷۷
قالیباف در شش دورهای که در انتخابات هیات رئیسه مجلس، از سوی نمایندگان به عنوان رئیس قوه مقننه انتخاب شده، آرای نسبتا بالایی به دست آورده اما علت این موضوع بیشتر به آن برمیگردد که مجلس چهرههای برجستهای نداشته که بتوانند مدعی ریاست بر این قوه باشند.
قالیباف در بزنگاه جلیلی و پزشکیان
نسبت قالیباف بعد از انتخابات ۱۴۰۳ با جریان های سیاسی بیش از پیش حالت سیال پیدا کرده است. او در مرحله دوم انتخابات از جلیلی حمایت کرده بود. اما میدانیم که رابطه قالیباف با طیف جلیلی و پایداری بسیار شکننده است. حتی در همان انتخابات گفته میشد اگر قالیباف به دور دوم برود، بخشی از طرفداران جلیلی حاضرند به پزشکیان رای دهند اما به قالیباف نه. در همین مدت اخیر، عدهای مثل محسن منصوری، معاون اجرایی دولت سیزدهم به خاطر کناره گیری نکردن به نفع جلیلی در انتخابات از او گلایه کردهاند. همچنین در این چند سال برخی اعضای جبهه پایداری رقبای قالیباف بر سر ریاست مجلس بوده اند؛ حتی اگر تعدادشان و رایشان اندک باشد.
قالیباف اگرچه در ظاهر با دولت پزشکیان همراهی کرده اما در بزنگاههایی مثل قانون مشاغل حساس یا استیضاح وزیر پیشین اقتصاد در کنار پایداریها یا دست کم با سکوتش زمینه را برای تحرک طیف پایداری فراهم کرد. به این ترتیب سردرگمی قالیباف در بین جریان های سیاسی نه فقط در انتخابات بلکه امروز هم وجود دارد و میتواند در سرنوشت سیاسی او اثر بگذارد.
او اکنون رئیس یکی از قوای سه گانه است. قالیباف با این همه شکست بعید به نظر میرسد دوباره سودای ریاست جمهوری به سرش بزند. پس فعلا آینده او با مجلس گره خورده است.
عوامل سه گانه برای بقای قالیباف
باقی ماندن قالیباف در جایگاه نمایندگی مجلس به سه عامل مختلف بستگی دارد. اول از همه آنکه در دوگانه طیف سیاسی پزشکیان و جلیلی بتواند بر ستون محکمتری تکیه کند. تجربه نشان داده قالیباف در گفتمان سازی موفق نبوده است، پس باید در سمتی بایستد که جایگاهش بیش از این تضعیف نشود؛ در این مورد هم به نظر میرسد جبهه پایداری مسیر سستتری برای قالیباف باشد.
قالیباف از معدود سیاستمدارانی است که بیشتر میتواند بر عوامل بیرونی تکیه کند تا مسیر خود. به همین خاطر عملکرد دولت پزشکیان هم در بقای او موثر است. با عملکرد ضعیف پزشکیان احتمال دست بالا پیدا کردن پایداری در فضای سیاسی آینده بیشتر خواهد بود. در این صورت، جبهه پایداری در معادلات قدرت دست بالا را پیدا خواهد کرد و ممکن است قالیباف را به راحتی کنار بگذارد.
نکته آخر آنکه قالیباف باید دست به دعا باشد که ریاست مجلس آینده از حالا مدعی قدری پیدا نکند. او از این نظر جایگاهی مثل حداد عادل را در مجلس هفتم دارد. وقتی علی لاریجانی وارد عرصه انتخابات مجلس هشتم شد، حداد عادل که ریاست مجلس را برعهده داشت از هیات رئیسه نزول کرد و صحن نشین شد. اما پایین آمدن از جایگاه ریاست برای او احتمالا سختتر است.
۲۹۲۱۱