سعید آقایی؛ بازیهای المپیک پاریس 2024 یکشنبه شب به پایان رسید و کاروان 40+1 نفره ایران در این رقابتها با 12 مدال رسما به کار خود پایان داد. 3 طلا، 6 نقره و 3 برنز محصول مدال های ایران در پاریس بود. از این تعداد مدال یک طلا در تکواندو و 2 طلا در کشتی فرنگی بدست آمد؛ 2 نقره در تکواندو، یک نقره در کشتی فرنگی و 3 نقره در کشتی آزاد حاصل شد و یک برنز در تکواندو و 2 برنز در کشتی آزاد و فرنگی به ایران رسید.

این آمار عجیب و معنادار نشان می دهد که ورزش ایران تنها در دو رشته کشتی و تکواندو توانسته در المپیک مدال آوری کند و البته بدرخشد و بقیه رشته های اعزامی ناکام بوده اند. فراموش نباید کرد که کشتی و تکواندو در یک اتفاق تاریخی و جذاب در پاریس درخششی مافوق تصور داشتند تا ورزش ایران دومین نتیجه عالی ادوار تاریخ خود در المپیک را دشت کند. تکواندو با 4 نماینده 4 مدال شکار کرد و رکورد خارق العاده 100 درصدی را برجای گذاشت. کشتی نیز با 11+1 نماینده 8 مدال گرفت و رکورد هیجان انگیز 75 درصدی را ثبت کرد. آنچه نشان می دهد که این دو رشته ورزشی و مدال آور ایران براستی شاهکار کرده اند. درباره عملکرد درخشان این رشته می توان دلایل متعددی را ردیف کرد و عوامل بسیاری را برشمرد اما بی تردید یکی از مهمترین و شاید مهمترین دلیل در توفیق این دو رشته مدیریت بوده. دو مدیر کارکشته و کهنه کار از جنس این دو رشته که هر دو المپین بوده اند و هر دو مدال المپیک را به سینه زده اند، در تکواندو و کشتی به گونه ای عمل کردند که باز هم ثابت شود کار را باید به کاردان سپرد. حضور مدیری از جنس ورزش که خود آن رشته را در بالاترین سطح و با بهترین کیفیت تجربه کرده و موفقیت های ریز و درشتی را کسب کرده باشد، یک نسخه عالی و شفابخش برای تضمین موفقیت آن رشته است. مدیری که چالش های رشته خود را با گوشت و پوست و استخوان خود لمس کرده باشد و ورای تجربیات گرانبها، به آن رشته عرق و تعصب داشته باشد، یک انتخاب ایده آل و اصلح برای فدراسیون های ورزشی است.

آنچه تکواندو و کشتی در المپیک رقم زدند، این دکترین قدیمی و امتحان پس داده را دوباره یادآوری می کند که باید ورزش را به اهلش سپرد. اتفاقی در که سایر رشته ها آن را نمی بینیم و نتیجه این می شود که در اغلب رشته های ورزشی یک ناکام محض هستیم که تنها تماشاچی موفقیت های دیگران باید باشیم.

شاید مهمترین مصداق این انگاره در فوتبال باشد که با آن سرمایه عظیم مادی و معنوی و توجه فراگیر مردم و رسانه ها مدتهاست از دایره موفقیت دور افتاده و روی غلطک ناکامی تاتی تاتی می کند. بی تردید یکی از ریشه های ناکامی کلیشه ای فوتبال در مدیریت نهفته شده و باید از تصمیم سازان و تصمیم گیران پرسید چرا چنین نسخه شفابخشی را حتی برای یک بار هم که شده در فوتبال امتحان نمی کنند؟ چرا فوتبال را به دست یک فوتبالی و یک ستاره ملی نمی دهند؟ تا چه زمانی فوتبال باید جولانگاه غریبه ها و نااهلان باشد؟ چرا در فوتبال نسخه کشتی و تکواندو اجرا نمی شود؟ مگر فوتبال ستاره بزرگ و در طراز بین المللی کم دارد؟ تاریخ فوتبال ایران لبالب از ستاره های بزرگی بوده که در عرصه بین المللی به سر آنها قسم می خورند و اعتبار دارند. مگر این فوتبال امثال دایی و مهدوی کیا را ندارد؟ آیا واقعا یک ستاره بزرگ فوتبالی نمی تواند این رشته را مدیریت کند؟ اصلا فوتبال را به دست ساعی و دبیر بسپارید. مدیران موفقی که فوتبالی نیستند اما از مدیران غیرفوتبالی، غریبه ها و نامادری ها هزار بار بهترند. مدل حکمرانی آقایان غلط است. فوتبال را به دست صاحبش بسپارید. فوتبال نامادری نمی خواهد. این مسیر را برای یک بار هم که شده امتحان کنید، شاید خوشتان آمد!

253 251"/>

ساعی و دبیر را به فوتبال بیاورید!

چرا فوتبال را همانند کشتی و تکواندو به دست یک فوتبالی و یک ستاره بزرگ ملی نمی‌دهند؟این سوالی است که شاید خیلی‌ها از خودشان پرسیده باشند.

ساعی و دبیر را به فوتبال بیاورید!

سعید آقایی؛ بازیهای المپیک پاریس 2024 یکشنبه شب به پایان رسید و کاروان 40+1 نفره ایران در این رقابتها با 12 مدال رسما به کار خود پایان داد. 3 طلا، 6 نقره و 3 برنز محصول مدال های ایران در پاریس بود. از این تعداد مدال یک طلا در تکواندو و 2 طلا در کشتی فرنگی بدست آمد؛ 2 نقره در تکواندو، یک نقره در کشتی فرنگی و 3 نقره در کشتی آزاد حاصل شد و یک برنز در تکواندو و 2 برنز در کشتی آزاد و فرنگی به ایران رسید.

این آمار عجیب و معنادار نشان می دهد که ورزش ایران تنها در دو رشته کشتی و تکواندو توانسته در المپیک مدال آوری کند و البته بدرخشد و بقیه رشته های اعزامی ناکام بوده اند. فراموش نباید کرد که کشتی و تکواندو در یک اتفاق تاریخی و جذاب در پاریس درخششی مافوق تصور داشتند تا ورزش ایران دومین نتیجه عالی ادوار تاریخ خود در المپیک را دشت کند. تکواندو با 4 نماینده 4 مدال شکار کرد و رکورد خارق العاده 100 درصدی را برجای گذاشت. کشتی نیز با 11+1 نماینده 8 مدال گرفت و رکورد هیجان انگیز 75 درصدی را ثبت کرد. آنچه نشان می دهد که این دو رشته ورزشی و مدال آور ایران براستی شاهکار کرده اند. درباره عملکرد درخشان این رشته می توان دلایل متعددی را ردیف کرد و عوامل بسیاری را برشمرد اما بی تردید یکی از مهمترین و شاید مهمترین دلیل در توفیق این دو رشته مدیریت بوده. دو مدیر کارکشته و کهنه کار از جنس این دو رشته که هر دو المپین بوده اند و هر دو مدال المپیک را به سینه زده اند، در تکواندو و کشتی به گونه ای عمل کردند که باز هم ثابت شود کار را باید به کاردان سپرد. حضور مدیری از جنس ورزش که خود آن رشته را در بالاترین سطح و با بهترین کیفیت تجربه کرده و موفقیت های ریز و درشتی را کسب کرده باشد، یک نسخه عالی و شفابخش برای تضمین موفقیت آن رشته است. مدیری که چالش های رشته خود را با گوشت و پوست و استخوان خود لمس کرده باشد و ورای تجربیات گرانبها، به آن رشته عرق و تعصب داشته باشد، یک انتخاب ایده آل و اصلح برای فدراسیون های ورزشی است.

آنچه تکواندو و کشتی در المپیک رقم زدند، این دکترین قدیمی و امتحان پس داده را دوباره یادآوری می کند که باید ورزش را به اهلش سپرد. اتفاقی در که سایر رشته ها آن را نمی بینیم و نتیجه این می شود که در اغلب رشته های ورزشی یک ناکام محض هستیم که تنها تماشاچی موفقیت های دیگران باید باشیم.

شاید مهمترین مصداق این انگاره در فوتبال باشد که با آن سرمایه عظیم مادی و معنوی و توجه فراگیر مردم و رسانه ها مدتهاست از دایره موفقیت دور افتاده و روی غلطک ناکامی تاتی تاتی می کند. بی تردید یکی از ریشه های ناکامی کلیشه ای فوتبال در مدیریت نهفته شده و باید از تصمیم سازان و تصمیم گیران پرسید چرا چنین نسخه شفابخشی را حتی برای یک بار هم که شده در فوتبال امتحان نمی کنند؟ چرا فوتبال را به دست یک فوتبالی و یک ستاره ملی نمی دهند؟ تا چه زمانی فوتبال باید جولانگاه غریبه ها و نااهلان باشد؟ چرا در فوتبال نسخه کشتی و تکواندو اجرا نمی شود؟ مگر فوتبال ستاره بزرگ و در طراز بین المللی کم دارد؟ تاریخ فوتبال ایران لبالب از ستاره های بزرگی بوده که در عرصه بین المللی به سر آنها قسم می خورند و اعتبار دارند. مگر این فوتبال امثال دایی و مهدوی کیا را ندارد؟ آیا واقعا یک ستاره بزرگ فوتبالی نمی تواند این رشته را مدیریت کند؟ اصلا فوتبال را به دست ساعی و دبیر بسپارید. مدیران موفقی که فوتبالی نیستند اما از مدیران غیرفوتبالی، غریبه ها و نامادری ها هزار بار بهترند. مدل حکمرانی آقایان غلط است. فوتبال را به دست صاحبش بسپارید. فوتبال نامادری نمی خواهد. این مسیر را برای یک بار هم که شده امتحان کنید، شاید خوشتان آمد!

253 251

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *