روز اول جنگ در پایگاه نوژه چه دیدم؟

تا دو ساعت بعد از این حادثه ما را حالت وحشت و خوف گرفته بود و دائما به آسمان و این طرف و آن طرف نگاه می کردیم ناگهان از انتهای باند پرواز چهار فروند هواپیمای عراقی به پایگاه حمله کردند و بسیار خونسرد و آرام از جلوی ما رد شدند.

روز اول جنگ در پایگاه نوژه چه دیدم؟

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از ایسنا، سروان فضل‌الله احمدی آهویی پزشکیار بازنشسته نیروی هوایی ارتش با اشاره به لحظات آغازین جنگ تحمیلی روایت می‌کند:

در روز ۳۱ شهریور سال ۵۹ ساعت دو بعد از ظهر بود که با یک دستگاه آمبولانس و راننده به سوی کاروان حرکت کردیم. کاروان محل گروهی بود که برای خطرات احتمالی در آن مستقر می‌شدیم و این قسمت بین باند پرواز و تاکسیور بود به محض رسیدن آن‌جا مستقر شدیم.

درست در ساعت ۰۲:۰۵ دقیقه من کنار آمبولانس ایستاده بودم که ناگهان دو هواپیما پشت سر هم عرض پایگاه نوژه را طی کردند. در حالی که در سطح پایین پرواز می‌کردند ناگهان صدای انفجار شدیدی را شنیدیم. در آغاز کسی از هواپیما و بمباران اطلاع دقیقی نداشت. متصدی برج مراقبت از بالای برج به پایین آمد و پرسید که این هواپیماها چه بودند؟ چون هنوز هواپیمای ما که قرار بود پرواز کند پرواز نکرده بود هرکس چیزی می‌گفت.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *