مریم پیروزه: صنعت انیمیشن با رونق پلتفرم‌ها به یک سرگرمی همه‌گیری تبدیل شده که امروزه افراد کوچک‌ و بزرگ در کنار هم به تماشای آثار مختلف می‌نشینند، زیرا انیمیشن‌ها با پرداختن درباره موضوعات اجتماعی، سیاسی، فلسفی در دل فضایی رنگی و بچه‌گانه علاوه بر بچه‌ها بزرگسال‌هارا مورد هدف قرار دادند.

در میان تاریخ پر فراز و نشیب هنرهای تصویری ایران، کمتر نقطه‌ای به‌اندازه «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» توانسته تأثیری چنین ژرف و بنیادین در شکل‌گیری انیمیشن ایرانی داشته باشد. آنچه امروز از انیمیشن هنری در ایران می‌شناسیم، بخش بزرگی از آن مدیون تجربه‌های جسورانه‌ای‌ست که در دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰، در استودیویی کوچک در دل کانون آغاز شد؛ تجربه‌هایی که نه صرفاً به‌قصد سرگرم‌سازی کودکان، بلکه با نگاهی تربیتی، فلسفی و حتی اعتراضی شکل گرفتند. وقتی زرین‌کلک به میدان آمد

ماجرا از زمانی جدی شد که نورالدین زرین‌کلک، پزشک و هنرمند نوگرای ایرانی، پس از تحصیل در اروپا به ایران بازگشت. او با شناختی که از انیمیشن مدرن جهان داشت، پیشنهاد داد بخشی برای تولید فیلم‌های انیمیشن در کانون راه‌اندازی شود. پیشنهادش پذیرفته شد و بدین ترتیب، نخستین استودیو تخصصی انیمیشن ایران در کانون پا گرفت؛ جایی که بعدها به خانه‌ای برای بزرگ‌ترین هنرمندان تصویری معاصر تبدیل شد. انیمیشن، نه فقط برای کودکان

برخلاف تصور رایج، انیمیشن‌های تولیدشده در کانون محدود به مخاطب کودک نبودند. از همان آغاز، نگاه هنرمندان این حوزه فراتر از «قصه‌های ساده کودکانه» رفت. آنها به سراغ مفاهیمی چون تنهایی، جنگ، فلسفه، قدرت، عدالت و حتی خشونت رفتند؛ اما در قالب نماد و استعاره. آثاری مانند «سوءتفاهم» و «ماهی سیاه کوچولو» نمونه‌هایی درخشان از این نگاه‌اند؛ فیلم‌هایی که هم در سطح داخلی تاثیرگذار بودند و هم در سطح بین‌المللی جوایز معتبری را کسب کردند. نسلی که تاریخ ساخت

از دل کانون، نسل درخشانی از انیمیشن‌سازان برخاست. هنرمندانی چون فرشید مثقالی، علی‌اکبر صادقی، مرتضی ممیز و بهرام عظیمی هر یک سهم بزرگی در تثبیت زبان بصری انیمیشن ایرانی داشتند. آثار آنان نه‌تنها چشم‌نواز و خوش‌ساخت بود، بلکه اغلب حامل پیام‌های اجتماعی یا فلسفی عمیقی بود که آن را از جریان‌های سطحی انیمیشن‌های تجاری جدا می‌کرد. بدون سانسور، با آزادی خلق

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های فعالیت در کانون پرورش فکری، آزادی نسبی هنری بود. در دورانی که فضای فرهنگی ایران در حال پوست‌اندازی بود، هنرمندان کانون در محیطی کم‌نظیر از خلاقیت و اعتماد فعالیت می‌کردند. آن‌ها نه مجبور بودند مطابق با خط‌مشی‌های ایدئولوژیک فیلم بسازند، نه تابع ذائقه بازار بودند. همین آزادی، سبب شد که بسیاری از آثار آن دوره، ماندگار، جسور و پیشرو شوند. بازتاب جهانی، سکوت داخلی

با آن‌که آثار کانون در جشنواره‌های بین‌المللی خوش درخشیدند و بارها تقدیر شدند، اما در داخل کشور، به‌ویژه در سال‌های پس از انقلاب، بسیاری از این آثار کمتر دیده شدند. برخی از آن‌ها به بایگانی رفتند و برخی دیگر تنها در محافل دانشگاهی مورد بحث قرار گرفتند. با این حال، تأثیر آن دوران طلایی بر انیمیشن ایران ماندگار شد و بسیاری از انیمیشن‌سازان نسل جدید، مسیر خود را با الهام از آن دوران آغاز کرده‌اند. یک نهاد، چند نسل تأثیر

کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، فقط یک تولیدکننده نبود؛ یک مدرسه‌ی بی‌نام‌ونشان بود، یک کارخانه‌ی اندیشه. هرچند در دهه‌های بعدی، جایگاه تولید انیمیشن در کانون کمرنگ‌تر شد، اما تأثیری که بر مسیر انیمیشن ایران گذاشت، انکارناپذیر است. امروز هم اگر انیمیشن ایران می‌خواهد به زبان جهانی برسد، بی‌شک باید از ریشه‌های خود در کانون الهام بگیرد.

در تاریخ هنر معاصر ایران، دوره انقلاب اسلامی و پس از آن، جنگ هشت‌ساله ایران و عراق، نه‌تنها در عرصه سیاست و اجتماع دگرگونی‌هایی عمیق ایجاد کرد، بلکه بر ساختارهای فرهنگی و هنری کشور نیز تأثیرات شدیدی گذاشت. انیمیشن به‌عنوان شاخه‌ای نوپا از هنرهای تصویری، اگرچه در دهه‌های پیشین با حمایت نهادهایی مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان جان گرفته بود، اما با وقوع این تحولات تاریخی، وارد مرحله‌ای از رکود، بازتعریف و سپس تحول شد. انقلاب ۱۳۵۷؛ پایان یک دوره آزاد، آغاز یک عصر ایدئولوژیک

با پیروزی انقلاب اسلامی، بسیاری از نهادهای فرهنگی ـ از جمله کانون پرورش فکری ـ دچار بازنگری‌های محتوایی و ساختاری شدند. آن فضای آزاد و خلاقانه‌ای که در دهه ۵۰ خورشیدی برای تولیدات هنری وجود داشت، جای خود را به نظارت و محدودیت‌های شدیدتر داد. انیمیشن هم از این قاعده مستثنا نبود.

تولیدات انیمیشن به‌شدت کاهش یافت؛ بسیاری از پروژه‌ها متوقف شدند یا دیگر مجوز ساخت نگرفتند.

مضامین جدید باید با اصول اخلاقی، دینی و انقلابی تطبیق می‌یافتند. فضای تجربی و نمادین جای خود را به روایات مستقیم و آموزنده داد. جنگ تحمیلی؛ تداوم رکود با چاشنی تبلیغاتی

در طول سال‌های جنگ (۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷)، اگرچه انیمیشن همچنان در حاشیه قرار داشت، اما تلویزیون با درک ظرفیت‌های این مدیوم، به تولید محدود اما هدفمند آثار انیمیشنی روی آورد.

انیمیشن‌هایی با درون‌مایه‌های حماسی، مذهبی و انقلابی تولید شدند؛ نمونه‌هایی مانند انیمیشن «زهره و زهرا» با محوریت ارزش‌های خانواده، دیانت و ایثار و «بچه‌های مسجد» تأکید بر مشارکت نوجوانان در فعالیت‌های مذهبی و اجتماعی.

این آثار، اغلب با امکانات بسیار محدود و تکنیک‌های ساده ساخته می‌شدند، اما در آن دوره به‌نوعی پاسخ رسانه‌ای به نیاز تربیتی نظام نوپای جمهوری اسلامی بودند. دهه ۱۳۷۰؛ تکنولوژی، جبران عقب‌ماندگی

با پایان جنگ و شروع دوران بازسازی در دهه ۱۳۷۰، کشور به سمت نوسازی زیرساخت‌ها و مدرن‌سازی صنایع فرهنگی رفت. یکی از نتایج ملموس این روند، ورود فناوری دیجیتال به حوزه انیمیشن بود.

نرم‌افزارهایی مانند ۳D Studio Max، Flash و After Effects وارد بازار ایران شدند و برای نخستین بار، امکان تولید انیمیشن با ابزار دیجیتال فراهم شد.

آموزشگاه‌های خصوصی و دانشگاه‌ها رشته‌هایی در حوزه انیمیشن، گرافیک رایانه‌ای و جلوه‌های ویژه ارائه دادند.

هزینه تولید کاهش یافت و دسترسی هنرمندان جوان به ابزارها آسان‌تر شد.

این تحولات سبب شد تا انیمیشن از زیر سایه تلویزیون خارج شود و به‌عنوان یک قالب هنری مستقل و در حال رشد، دوباره مطرح شود. دهه هفتاد؛ شروع دیجیتال، امیدی تازه برای جان گرفتن انیمیشن

با پایان جنگ و شروع دوران بازسازی، ورق به‌تدریج برگشت. مهم‌ترین نقطه تحول، ورود فناوری‌های دیجیتال به کشور بود. نرم‌افزارهایی نظیر ۳D Studio Max، Macromedia Flash و After Effects، امکان انیمیشن‌سازی را ساده‌تر، ارزان‌تر و دسترس‌پذیرتر کردند.

در همین دوره، دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌های تخصصی انیمیشن شکل گرفتند. دانشگاه هنر، دانشگاه صداوسیما و موسسات خصوصی به آموزش تکنیک‌های دو بعدی و سه بعدی پرداختند.

با اینکه تولید انیمیشن همچنان زیر سایه صداوسیما بود، اما جوانه‌هایی از تولیدات مستقل به چشم می‌خورد. انیمیشن‌ها بیشتر رویکرد اخلاقی، تربیتی و بومی‌سازی‌شده داشتند و مخاطب اصلی آن‌ها، کودکان تلویزیونی بودند. دهه هشتاد؛ تولد شخصیت، شکل‌گیری سبک بومی

دهه ۱۳۸۰ را می‌توان دوره تثبیت بازار انیمیشن کودک در ایران دانست. استودیوهایی مانند «سحاب فیلم»، «هفت‌سنگ» و «گنبد کبود» شروع به تولید انبوه آثار کارتونی کردند. در این دوره:

شخصیت‌پردازی ایرانی تقویت شد؛ کاراکترهایی مانند مبارک، حسن کچل، و قهرمانان قصه‌های فولکلور وارد انیمیشن شدند.

شکرستان به‌عنوان محصولی با طراحی سنتی و روایت طنز، چهره‌ای نو از انیمیشن ایرانی ارائه داد.

حجم بالایی از آثار کوتاه، میان‌برنامه‌ای و تبلیغاتی با استفاده از فلش ساخته شد.

تلویزیون همچنان اصلی‌ترین حامی انیمیشن بود، اما برای نخستین‌بار بازارهای جدیدی همچون نمایش خانگی، جشنواره‌های داخلی، و مخاطبان آنلاین نیز به رسمیت شناخته شدند. دهه نود؛ ورود به سینما، حضور جهانی

دهه ۱۳۹۰ دوران شکوفایی نسبی انیمیشن ایران بود؛ نه فقط به دلیل رشد تکنولوژی، بلکه به‌خاطر سرمایه‌گذاری‌های هدفمند و تلاش برای ورود به سینمای بلند و بازار بین‌المللی.

اکران فیلم های سینمایی تا سالهای زیادی خالی از هرگونه پویانمایی بود تا اینکه برای اولین بار انیمیشن کمدی «تهران ۱۵۰۰» به ساخته بهرام عظیمی در سال ۹۲ در سینماهای سراسر کشور اکران شد که آن را اولین قدم شروع حرکت انیمیشن ایرانی می‌دانند این انیمیشن با حضور چهره‌های سرشناس هنری در اکران نوروزی سال ۹۲ فروشی نزدیک به ۴ میلیارد تومان را تجربه کرد. « تهران۱۵۰۰» علاوه بر اینکه نقطه شروع اکران انیمیشن است، نخستین انیمیشن راه یافته جشنواره فجر است که سی‌امین دوره از جشنواره میزبان این پویانمایی بود. انیمیشن‌ها فجر را برای خود کردند

سال ۹۴ را می‌توانیم سالی غنی برای صنعت انیمیشن ایرانی دانست در این سال با حضور ۸ انیمیشن در جشنواره‌فجر برای اولین بار یک بخش جداگانه به پویانمایی ها اختصاص داده شد و سی‌و چهارمین دوره از جشنواره فجر انیمیشن‌های موفقی را به اکران رساند. «فهرست مقدس» کارگردانی محمدامین همدانی، «در مسیر باران» به کارگردانی حامد کاتبی، «پادشاه آب» به کارگردانی مجید اسماعیلی، «قلب خورشید» به کارگردانی احمد علمداری و «بازمانده» به کارگردانی احسان طاهری، «نبرد خلیج فارس ۲» به کارگردانی فرهاد عظیما و«کله‌آهنی» ساخته غلامرضا ملااحمدی از آثار راه یافته جشنواره هستند که«خلیج فارس۲» نامزد بهترین کارگردانی در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر و برنده جشنواره فیلم عمار شد و « فهرست مقدس» یکی از آثاری بود که در همان سال به روی پرده سینماها رفت.

در خلاصه «فهرست مقدس» می‌خوانیم که صد سال قبل از ظهور دین اسلام و در شهر نجران کشور یمن، روایتی دراماتیک،رمانتیک و تراژیک در جریان است. هاران در سفرهایش این روایت‌های جذاب را به تصویر می‌کشد

در این سال انیمیشن «شاهزاده روم» که در سی‌وسومین جشنواره فجر به اکران درآمده بود به پرده‌ سینمایی سراسر کشور رفت «شاهزاده روم» ساخته هادی محمدیان روایتی بود از مادر حضرت صاحب‌الزمان (ع) که با استقبال خوبی مواجه شد، استقبال ۱۵ میلیونی مخاطبان و فروش ۵ میلیارد تومانی «شاهزاده روم» را به پرمخاطب‌ترین انیمیشن تاریخ سینمای ایران تا آن روز و البته سومین فیلم پرفروش سال ۱۳۹۴ تبدیل کرد. و سپس در کشورهای انگلستان، لبنان، عراق، کویت، امارات متحده عربی، مجارستان، فرانسه، استرالیا و کانادا روی پرده سینما رفت و مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت."/>

روایت شصت ساله انیمیشن ایران؛ از کانون تا گیشه‌های میلیاردی

انیمیشن به عنوان یکی از شاخه‌های هنرهای تصویری، دیرتر از دیگر هنرها وارد ایران شد. با این حال، در طول چند دهه اخیر، ایران شاهد رشد چشم‌گیر انیمیشن‌سازی بوده است، به‌ویژه در تولیدات تلویزیونی و سینمایی. این گزارش به بررسی تاریخچه ورود انیمیشن به ایران، عوامل مؤثر بر رشد آن، نهادهای پشتیبان و چالش‌های فراروی این صنعت می‌پردازد.

روایت شصت ساله انیمیشن ایران؛ از کانون تا گیشه‌های میلیاردی

مریم پیروزه: صنعت انیمیشن با رونق پلتفرم‌ها به یک سرگرمی همه‌گیری تبدیل شده که امروزه افراد کوچک‌ و بزرگ در کنار هم به تماشای آثار مختلف می‌نشینند، زیرا انیمیشن‌ها با پرداختن درباره موضوعات اجتماعی، سیاسی، فلسفی در دل فضایی رنگی و بچه‌گانه علاوه بر بچه‌ها بزرگسال‌هارا مورد هدف قرار دادند.

در میان تاریخ پر فراز و نشیب هنرهای تصویری ایران، کمتر نقطه‌ای به‌اندازه «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» توانسته تأثیری چنین ژرف و بنیادین در شکل‌گیری انیمیشن ایرانی داشته باشد. آنچه امروز از انیمیشن هنری در ایران می‌شناسیم، بخش بزرگی از آن مدیون تجربه‌های جسورانه‌ای‌ست که در دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰، در استودیویی کوچک در دل کانون آغاز شد؛ تجربه‌هایی که نه صرفاً به‌قصد سرگرم‌سازی کودکان، بلکه با نگاهی تربیتی، فلسفی و حتی اعتراضی شکل گرفتند.

وقتی زرین‌کلک به میدان آمد

ماجرا از زمانی جدی شد که نورالدین زرین‌کلک، پزشک و هنرمند نوگرای ایرانی، پس از تحصیل در اروپا به ایران بازگشت. او با شناختی که از انیمیشن مدرن جهان داشت، پیشنهاد داد بخشی برای تولید فیلم‌های انیمیشن در کانون راه‌اندازی شود. پیشنهادش پذیرفته شد و بدین ترتیب، نخستین استودیو تخصصی انیمیشن ایران در کانون پا گرفت؛ جایی که بعدها به خانه‌ای برای بزرگ‌ترین هنرمندان تصویری معاصر تبدیل شد.

انیمیشن، نه فقط برای کودکان

برخلاف تصور رایج، انیمیشن‌های تولیدشده در کانون محدود به مخاطب کودک نبودند. از همان آغاز، نگاه هنرمندان این حوزه فراتر از «قصه‌های ساده کودکانه» رفت. آنها به سراغ مفاهیمی چون تنهایی، جنگ، فلسفه، قدرت، عدالت و حتی خشونت رفتند؛ اما در قالب نماد و استعاره. آثاری مانند «سوءتفاهم» و «ماهی سیاه کوچولو» نمونه‌هایی درخشان از این نگاه‌اند؛ فیلم‌هایی که هم در سطح داخلی تاثیرگذار بودند و هم در سطح بین‌المللی جوایز معتبری را کسب کردند.

نسلی که تاریخ ساخت

از دل کانون، نسل درخشانی از انیمیشن‌سازان برخاست. هنرمندانی چون فرشید مثقالی، علی‌اکبر صادقی، مرتضی ممیز و بهرام عظیمی هر یک سهم بزرگی در تثبیت زبان بصری انیمیشن ایرانی داشتند. آثار آنان نه‌تنها چشم‌نواز و خوش‌ساخت بود، بلکه اغلب حامل پیام‌های اجتماعی یا فلسفی عمیقی بود که آن را از جریان‌های سطحی انیمیشن‌های تجاری جدا می‌کرد.

بدون سانسور، با آزادی خلق

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های فعالیت در کانون پرورش فکری، آزادی نسبی هنری بود. در دورانی که فضای فرهنگی ایران در حال پوست‌اندازی بود، هنرمندان کانون در محیطی کم‌نظیر از خلاقیت و اعتماد فعالیت می‌کردند. آن‌ها نه مجبور بودند مطابق با خط‌مشی‌های ایدئولوژیک فیلم بسازند، نه تابع ذائقه بازار بودند. همین آزادی، سبب شد که بسیاری از آثار آن دوره، ماندگار، جسور و پیشرو شوند.

بازتاب جهانی، سکوت داخلی

با آن‌که آثار کانون در جشنواره‌های بین‌المللی خوش درخشیدند و بارها تقدیر شدند، اما در داخل کشور، به‌ویژه در سال‌های پس از انقلاب، بسیاری از این آثار کمتر دیده شدند. برخی از آن‌ها به بایگانی رفتند و برخی دیگر تنها در محافل دانشگاهی مورد بحث قرار گرفتند. با این حال، تأثیر آن دوران طلایی بر انیمیشن ایران ماندگار شد و بسیاری از انیمیشن‌سازان نسل جدید، مسیر خود را با الهام از آن دوران آغاز کرده‌اند.

یک نهاد، چند نسل تأثیر

کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، فقط یک تولیدکننده نبود؛ یک مدرسه‌ی بی‌نام‌ونشان بود، یک کارخانه‌ی اندیشه. هرچند در دهه‌های بعدی، جایگاه تولید انیمیشن در کانون کمرنگ‌تر شد، اما تأثیری که بر مسیر انیمیشن ایران گذاشت، انکارناپذیر است. امروز هم اگر انیمیشن ایران می‌خواهد به زبان جهانی برسد، بی‌شک باید از ریشه‌های خود در کانون الهام بگیرد.

در تاریخ هنر معاصر ایران، دوره انقلاب اسلامی و پس از آن، جنگ هشت‌ساله ایران و عراق، نه‌تنها در عرصه سیاست و اجتماع دگرگونی‌هایی عمیق ایجاد کرد، بلکه بر ساختارهای فرهنگی و هنری کشور نیز تأثیرات شدیدی گذاشت. انیمیشن به‌عنوان شاخه‌ای نوپا از هنرهای تصویری، اگرچه در دهه‌های پیشین با حمایت نهادهایی مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان جان گرفته بود، اما با وقوع این تحولات تاریخی، وارد مرحله‌ای از رکود، بازتعریف و سپس تحول شد.

انقلاب ۱۳۵۷؛ پایان یک دوره آزاد، آغاز یک عصر ایدئولوژیک

با پیروزی انقلاب اسلامی، بسیاری از نهادهای فرهنگی ـ از جمله کانون پرورش فکری ـ دچار بازنگری‌های محتوایی و ساختاری شدند. آن فضای آزاد و خلاقانه‌ای که در دهه ۵۰ خورشیدی برای تولیدات هنری وجود داشت، جای خود را به نظارت و محدودیت‌های شدیدتر داد. انیمیشن هم از این قاعده مستثنا نبود.

تولیدات انیمیشن به‌شدت کاهش یافت؛ بسیاری از پروژه‌ها متوقف شدند یا دیگر مجوز ساخت نگرفتند.

مضامین جدید باید با اصول اخلاقی، دینی و انقلابی تطبیق می‌یافتند. فضای تجربی و نمادین جای خود را به روایات مستقیم و آموزنده داد.

جنگ تحمیلی؛ تداوم رکود با چاشنی تبلیغاتی

در طول سال‌های جنگ (۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷)، اگرچه انیمیشن همچنان در حاشیه قرار داشت، اما تلویزیون با درک ظرفیت‌های این مدیوم، به تولید محدود اما هدفمند آثار انیمیشنی روی آورد.

انیمیشن‌هایی با درون‌مایه‌های حماسی، مذهبی و انقلابی تولید شدند؛ نمونه‌هایی مانند انیمیشن «زهره و زهرا» با محوریت ارزش‌های خانواده، دیانت و ایثار و «بچه‌های مسجد» تأکید بر مشارکت نوجوانان در فعالیت‌های مذهبی و اجتماعی.

این آثار، اغلب با امکانات بسیار محدود و تکنیک‌های ساده ساخته می‌شدند، اما در آن دوره به‌نوعی پاسخ رسانه‌ای به نیاز تربیتی نظام نوپای جمهوری اسلامی بودند.

دهه ۱۳۷۰؛ تکنولوژی، جبران عقب‌ماندگی

با پایان جنگ و شروع دوران بازسازی در دهه ۱۳۷۰، کشور به سمت نوسازی زیرساخت‌ها و مدرن‌سازی صنایع فرهنگی رفت. یکی از نتایج ملموس این روند، ورود فناوری دیجیتال به حوزه انیمیشن بود.

نرم‌افزارهایی مانند ۳D Studio Max، Flash و After Effects وارد بازار ایران شدند و برای نخستین بار، امکان تولید انیمیشن با ابزار دیجیتال فراهم شد.

آموزشگاه‌های خصوصی و دانشگاه‌ها رشته‌هایی در حوزه انیمیشن، گرافیک رایانه‌ای و جلوه‌های ویژه ارائه دادند.

هزینه تولید کاهش یافت و دسترسی هنرمندان جوان به ابزارها آسان‌تر شد.

این تحولات سبب شد تا انیمیشن از زیر سایه تلویزیون خارج شود و به‌عنوان یک قالب هنری مستقل و در حال رشد، دوباره مطرح شود.

دهه هفتاد؛ شروع دیجیتال، امیدی تازه برای جان گرفتن انیمیشن

با پایان جنگ و شروع دوران بازسازی، ورق به‌تدریج برگشت. مهم‌ترین نقطه تحول، ورود فناوری‌های دیجیتال به کشور بود. نرم‌افزارهایی نظیر ۳D Studio Max، Macromedia Flash و After Effects، امکان انیمیشن‌سازی را ساده‌تر، ارزان‌تر و دسترس‌پذیرتر کردند.

در همین دوره، دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌های تخصصی انیمیشن شکل گرفتند. دانشگاه هنر، دانشگاه صداوسیما و موسسات خصوصی به آموزش تکنیک‌های دو بعدی و سه بعدی پرداختند.

با اینکه تولید انیمیشن همچنان زیر سایه صداوسیما بود، اما جوانه‌هایی از تولیدات مستقل به چشم می‌خورد. انیمیشن‌ها بیشتر رویکرد اخلاقی، تربیتی و بومی‌سازی‌شده داشتند و مخاطب اصلی آن‌ها، کودکان تلویزیونی بودند.

دهه هشتاد؛ تولد شخصیت، شکل‌گیری سبک بومی

دهه ۱۳۸۰ را می‌توان دوره تثبیت بازار انیمیشن کودک در ایران دانست. استودیوهایی مانند «سحاب فیلم»، «هفت‌سنگ» و «گنبد کبود» شروع به تولید انبوه آثار کارتونی کردند. در این دوره:

شخصیت‌پردازی ایرانی تقویت شد؛ کاراکترهایی مانند مبارک، حسن کچل، و قهرمانان قصه‌های فولکلور وارد انیمیشن شدند.

شکرستان به‌عنوان محصولی با طراحی سنتی و روایت طنز، چهره‌ای نو از انیمیشن ایرانی ارائه داد.

حجم بالایی از آثار کوتاه، میان‌برنامه‌ای و تبلیغاتی با استفاده از فلش ساخته شد.

تلویزیون همچنان اصلی‌ترین حامی انیمیشن بود، اما برای نخستین‌بار بازارهای جدیدی همچون نمایش خانگی، جشنواره‌های داخلی، و مخاطبان آنلاین نیز به رسمیت شناخته شدند.

دهه نود؛ ورود به سینما، حضور جهانی

دهه ۱۳۹۰ دوران شکوفایی نسبی انیمیشن ایران بود؛ نه فقط به دلیل رشد تکنولوژی، بلکه به‌خاطر سرمایه‌گذاری‌های هدفمند و تلاش برای ورود به سینمای بلند و بازار بین‌المللی.

اکران فیلم های سینمایی تا سالهای زیادی خالی از هرگونه پویانمایی بود تا اینکه برای اولین بار انیمیشن کمدی «تهران ۱۵۰۰» به ساخته بهرام عظیمی در سال ۹۲ در سینماهای سراسر کشور اکران شد که آن را اولین قدم شروع حرکت انیمیشن ایرانی می‌دانند این انیمیشن با حضور چهره‌های سرشناس هنری در اکران نوروزی سال ۹۲ فروشی نزدیک به ۴ میلیارد تومان را تجربه کرد. « تهران۱۵۰۰» علاوه بر اینکه نقطه شروع اکران انیمیشن است، نخستین انیمیشن راه یافته جشنواره فجر است که سی‌امین دوره از جشنواره میزبان این پویانمایی بود.

انیمیشن‌ها فجر را برای خود کردند

سال ۹۴ را می‌توانیم سالی غنی برای صنعت انیمیشن ایرانی دانست در این سال با حضور ۸ انیمیشن در جشنواره‌فجر برای اولین بار یک بخش جداگانه به پویانمایی ها اختصاص داده شد و سی‌و چهارمین دوره از جشنواره فجر انیمیشن‌های موفقی را به اکران رساند. «فهرست مقدس» کارگردانی محمدامین همدانی، «در مسیر باران» به کارگردانی حامد کاتبی، «پادشاه آب» به کارگردانی مجید اسماعیلی، «قلب خورشید» به کارگردانی احمد علمداری و «بازمانده» به کارگردانی احسان طاهری، «نبرد خلیج فارس ۲» به کارگردانی فرهاد عظیما و«کله‌آهنی» ساخته غلامرضا ملااحمدی از آثار راه یافته جشنواره هستند که«خلیج فارس۲» نامزد بهترین کارگردانی در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر و برنده جشنواره فیلم عمار شد و « فهرست مقدس» یکی از آثاری بود که در همان سال به روی پرده سینماها رفت.

در خلاصه «فهرست مقدس» می‌خوانیم که صد سال قبل از ظهور دین اسلام و در شهر نجران کشور یمن، روایتی دراماتیک،رمانتیک و تراژیک در جریان است. هاران در سفرهایش این روایت‌های جذاب را به تصویر می‌کشد

در این سال انیمیشن «شاهزاده روم» که در سی‌وسومین جشنواره فجر به اکران درآمده بود به پرده‌ سینمایی سراسر کشور رفت «شاهزاده روم» ساخته هادی محمدیان روایتی بود از مادر حضرت صاحب‌الزمان (ع) که با استقبال خوبی مواجه شد، استقبال ۱۵ میلیونی مخاطبان و فروش ۵ میلیارد تومانی «شاهزاده روم» را به پرمخاطب‌ترین انیمیشن تاریخ سینمای ایران تا آن روز و البته سومین فیلم پرفروش سال ۱۳۹۴ تبدیل کرد. و سپس در کشورهای انگلستان، لبنان، عراق، کویت، امارات متحده عربی، مجارستان، فرانسه، استرالیا و کانادا روی پرده سینما رفت و مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *