«علاوه بر این، تغییرات سیاست اتمی آمریکا همیشه ما را در مقابل این خطر قرار میداد که آنها تعهدات خود را محترم نشمرند و قواعد بازی را عوض کنند. به همین دلیل حتی در صورت امضای موافقتنامه دوجانبه، تمایلی به دادوستد با آمریکا نداشتم.»
به گزارش خبرآنلاین به نقل از پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ در سالهای پایانی حکومت پهلوی، برنامه انرژی هستهای ایران به یکی از اولویتهای استراتژیک کشور تبدیل شده بود؛ برنامهای جاهطلبانه که نهتنها اهداف اقتصادی و صنعتی را دنبال میکرد، بلکه حاوی پیامهای مهمی در عرصه سیاست بینالملل نیز بود. در این مسیر، اکبر اعتماد، نخستین رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، نقشی کلیدی در طراحی و پیشبرد این سیاست ایفا کرد. او نه صرفا یک مدیر تکنوکرات، بلکه مذاکرهکنندهای جدی و آگاه به بازی پیچیده قدرت در سطح جهانی بود.
خاطرهای که در ادامه از او نقل شده، گوشهای از چالشهای جدی ایران در تعامل با ایالات متحده در دهه ۵۰ خورشیدی را بازگو میکند؛ چالشهایی که از اختلاف در منافع ملی دو کشور، تا برخوردهای فرهنگی، سیاسی و دیپلماتیک را در برمیگیرد. اعتماد در این روایت، از پشت پرده مذاکرات هستهای با آمریکا میگوید؛ از محدودیتهایی که آمریکا میکوشید بر چرخه سوخت ایران تحمیل کند، تا واکنشهای صریح خود در برابر رفتار متکبرانه مقامات آمریکایی.
نکته قابل تأمل در این روایت، نهتنها تضاد بنیادین دیدگاههای دو طرف درباره «حاکمیت ملی» بر انرژی هستهای است، بلکه نشان میدهد ایران در آن دوران چگونه میکوشید با وجود وابستگیهای فناورانه، در مذاکرات، استقلال و شأن سیاسی خود را حفظ کند. این خاطره برگرفته است از «در پرتگاه حادثه؛ زندگینامه دکتر اکبر اعتماد» مصاحبه و تدوین محمدحسین یزدانیراد (ص ۲۹۳) است.
آمریکا چه واکنشی در مقابل سرسختی ایران نشان می داد؟
آمریکا که می دید ایران راه را سد کرده می کوشید ایران را به نحوی راضی کند که دست از مقاومت بردارد و موافقتنامه را بپذیرد. این کوشش در دو زمینه اعمال میشد: یکی از طریق فضای سیاسی که به آن اشاره شد و دیگر از طریق مذاکره برای تعیین شرایط که به صورت قابل قبول درآیند. باید متذکر شوم که این حد شرایط به طور مستقیم روی متن قانونی که آمریکا برای عدم گسترش سلاح اتمی در دست مطالعه داشت تأثیر میگذاشت. سرانجام در طی مذاکرات طولانی با آمریکاییها موفق شدیم به آنها بفهمانیم که شرایط شان بسیار غیرمنطقی است و کشورهای دیگر نمیتوانند بپذیرند. در چند مورد مجبور شدند تخفیف بدهند. البته باید بگویم که مذاکرات ما گاهی از حیطه دولت (قوه مجریه) آمریکا فراتر میرفت و به نمایندگان کنگره، مخصوصا سنا میرسید. بارها با نمایندگان کنگره که قانون عدم گسترش سلاحهای اتمی را در دست مطالعه داشتند مذاکره کردم. بالاخره در بعضی موارد نظرهای ما در متن نهایی قانون منظور شد. یادم هست که یک وقت یک سناتور آمریکایی به من گفت که بعضی از مواد این قانون را باید «ماده اعتماد» نامید، چون آنها درنتیجه مذاکرات با شما تدوین شدهاند.