راه های درمان و مقابله با حواس پرتی در نماز

یکی از ویژگی های قوّه خیال، فرّار و متحرک بودن آن است، چون اگر تفکر نباشد، هزاران خاطره و مساله به ذهن انسان (در طی چند لحظه، بدون هیچ ارتباطی با هم) می ‌رسد.

راه های درمان و مقابله با حواس پرتی در نماز

به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، آدمی دارای نیرویی است که دایماً ذهن و خیالش را به کار می‌ گیرد. این نیرو هنگام نماز خواندن که باید نهایت توجه خود را به نماز معطوف کنیم، باعث می شود که ذهن و خیال خود را به چیز دیگری جز نماز به کار بگیریم.

ویکی فقه نوشت: حواس پرتی در نماز عوامل مختلفی دارد که راه های درمان آن هم وجود دارند:

هرزگی قوه خیال

از اسباب محوری و اصلی حواس پرتی، فرّار بودن، و هرزگی قوه خیال است.

یکی از ویژگی های قوّه خیال، فرّار و متحرک بودن آن است، چون اگر تفکر نباشد، هزاران خاطره و مساله به ذهن انسان (در طی چند لحظه، بدون هیچ ارتباطی با هم) می ‌رسد.

لیکن در جهت کسب حضور قلب در نماز، خیال در امور پسندیده هم باید کنترل شود و از پرواز آن به امور مختلف، خوب نگه داشته شود تا قلب یکسره متوجه خداوند گردد.

باید در بیرون نماز، تمرین و ممارست در حفظ قوه خیال و متمرکز کردن آن صورت گیرد، به این صورت که در ابتدا تمرین کنیم که فکر و خیال خود را به امور خاصّی تمرکز بدهیم و دایماً مواظبت بنماییم که خیال به جایی دیگر نرود.

که اگر این تمرکز ادامه پیدا کند، آرام آرام می‌ توانیم فکر و خیال خود را ضبط و نگهداری کنیم که هر کجا اراده کردیم حرکت کند.

یکی از روش های کنترل قوه خیال در نماز «تصمیم بر مخالفت است»؛ یعنی تصمیم بگیرد که خیال خود را متمرکز در نماز و یا معانی نماز نماید.(1)

دنیا پرستی

از موانع مهم و اصلی حضور قلب، دنیا پرستی و اسارت و فریفتگی در برابر آن است.

بعضی معتقدند که اسلام، محبّت و علاقه به دنیا را به طور مطلق مذموم دانسته و از همین جهت علاقه به خانواده، اموال، خوراکی ها و…را مردود می ‌دانند.

آنچه اسلام بدان معتقد است، ترک پرستش دنیا و کمال مطلوب و محبوب واقعی ندانستن آن است.

حواس ظاهری

یکی از عوامل حواس پرتی، متوجه شدن به امور خارجی است، اگر در هنگام نماز، گوش آدمی چیزی را بشنود یا چشم چیزی را ببیند، حواس و ذهن نمازگزار متوجه آن شنیدنی یا تصویر می‌ گردد و از خدا و توجه به او غافل می ‌گردد.

یکی از راه های معمولی بستن چشم ها در حین نماز است تا تمرکز حواس بیشتری حاصل کنند.

این امر البته برای کسانی است که نمی‌ توانند بدون بستن چشم ها در نماز و با نگاه به محل سجده، آن تمرکز لازم را کسب کنند.

نمازگزار برای این که هیچ چیز او را به خود جلب نکند، باید مکان خلوت و بی سر و صدا را انتخاب کند چون زمینه حواس پرتی در آنجا کمتر است.

وسواس در قرائت

توجه زیاد و وسواس داشتن در قرائت موجب می ‌شود نمازگزار از باطن و حقیقت نماز به ظاهر توجه کند و به جای توجه کردن به معانی نماز و کسب حضور قلب به الفاظ و چگونگی تلفظ آن ها مشغول گردد.

این که بعضی می ‌خواهند به واسطه حفظ قرائت، تمرکز حواس کامل پیدا کنند، اشتباه است.

فرق نماز امیرالمؤمنین (ع) با نماز ما در حضور قلب به خدا می ‌باشد نه به مدّ «و لا الضالّین» و قرائت کامل تر آن حضرت.

گناه

همان طور که نماز، عامل بازدارنده از گناه است، فحشا و منکرات نیز مانع حضور قلب در نماز است.

کسی که اهل فحشا و منکر است، توفیق تحصیل حضور قلب در نماز را ندارد، چرا که گناه اثر منفی خود را در نماز می‌ گذارد.

پس جانشینان این جمعیت پاک و خدا پرست، قومی شدند که نماز را ضایع کردند و از شهوات پیروی کردند و به دنبال آن به گمراهی افتادند.(2)

این مطلب که «نماز با توجّه، با گناه منافات دارد» را به قلب تفهیم کنیم و با خود تکرار کنیم که قلب پر گناه آشیانه حق تعالی قرار نمی‌گیرد.

چشم چرانی

خداوند سبحان زن و مرد را از چشم چرانی نهی نموده است آن جا که فرموده است:

به مردان بگو دیدگان خود را فرو خوابانند و به زنان مؤمنه بگو دیدگان خویش را فرو خوابانند.(3)

کسی که معتاد به چشم چرانی شد، فکر و خیال و قلبش مشغول دیده می ‌شود و روحش آشفته و ذهنش مشوّش می ‌گردد و هنگام عبادت هم قوه خیالش آشفته است.

مجلس و محیط فاسد

مجلس گناه و محیط فاسد خانواده، اجتماع و… جوّ روحی انسان را فاسد می ‌کند و جوّ روحی فاسد، زمینه لازم را برای رشد معنویات از بین می ‌برد.

به میزان تاثیر پذیری از مجلس گناه و محیط فاسد، معنویات ضعیف می‌ شود.

بیهوده گویی

یکی از موانع حضور قلب، بیهوده گویی و پرگویی در بیرون از نماز است.

امام صادق (ع) می‌ فرماید:

در غیر ذکر خدا، زیاد سخن نگویید به راستی آنان که در غیر ذکر خدا پر حرفی کنند، دل هایشان سخت و قسی می ‌شود، لیکن خودشان نمی ‌دانند.(4)

پی نوشت ها و منابع:

1- امام خمینی، روح الله، آداب الصلوة، ص۴۴

2- مریم/ سوره۱۹، آیه۵۹.

3- نور/ سوره۲۴، آیه۳۰ – ۳۱.

4- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۶۸، ص۳۰۰.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *