ذائقه مخاطب یا مسیر تحمیلی؟ واکاوی افول سینمای کمدی در ایران

وقتی سینما دیگر قصه نمی‌گوید، وقتی خنده‌ها بی‌مزه‌تر از همیشه‌اند و وقتی صندلی‌های سینما پر می‌شود اما قلب تماشاگر خالی می‌ماند، یعنی چیزی در ذائقه مخاطب عوض شده. اما این تغییر، انتخابی طبیعی‌ مردم است یا ترس سرمایه‌گذار و خلأ نگاه جسورانه؟

ذائقه مخاطب یا مسیر تحمیلی؟ واکاوی افول سینمای کمدی در ایران

ریحانه اسکندری: در سینما، مخاطب همه‌چیز را تعیین می‌کند. اما این «همه‌چیز» دقیقاً چیست؟ آیا مخاطب صرفاً کسی‌ست که بلیت می‌خرد و روی صندلی می‌نشیند؟ یا کسی‌ست که ناخودآگاه مسیر تولید و سرمایه‌گذاری را تغییر می‌دهد؟ آن‌چه به‌عنوان «ذائقه مخاطب» شناخته می‌شود، مفهومی‌ پیچیده‌تر از سلیقه صرف است؛ ترکیبی‌ از انتخاب، اجبار، عرضه محدود و گاهی هم سیاست‌گذاری فرهنگی است. ما در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که بخشی از تولیدات سینمایی، نه حاصل خلاقیت آزادانه، بلکه نتیجه انفعال یا جهت‌دهی ساختاری به این ذائقه‌ هستند.

نکته این است که تغییر جهت عجیب سینمای ایران به سمت کمدی های عجیب و  غریب، آیا صرفا طلب مخاطب است، یا مخاطب به‌دلیل  نداشتن انتخاب در این چرخه بیمارگونه اسیر  شده است.

در این مدت برای بررسی این پدیده، به سراغ چند منتقد با سابقه رفتیم که هرکدام از زاویه‌ای متفاوت به موضوع نگاه می‌کنند. در گفتگویی که با شاهین امین داشتیم این منتقد سینما با این خط فکری که  سرمایه‌سالاری عامل حرکت سینما به این سمت است ذکر کرد: «در دهه ۶۰، ۷۰ و حتی اوایل دهه ۸۰ ، هنوز پول ارزش اول و مسلط جامعه نبود. بخشی از مدیران، سیاست‌گذاران صاحب ایده و برنامه، دغدغه فرهنگ برایشان جدی بود. داشتن دغدغه فرهنگی و کیفیت سینمایی آن روزها یک ارزش قابل اعتنا و اتکا بود. همه چیز به جدول فروش و جذب سرمایه‌گذار پولدار خلاصه نمی‌شد. نمی‌گویم در آن روزگار فیلم ضعیف تولید نمی‌شد اما حداقل بخش مهمی از فعالیت سینمایی که به سینمای بدنه هم تعلق داشتند می‌توانستند بین دغدغه‌های فرهنگی و مسائل اقتصادی تعادلی قابل درک برقرار کنند. در نتیجه فیلم‌های ماندگار و آثار متوسطی که واجد کیفیت‌های لازم باشند نسبت به امروز بیشتر بود. ولی الان، پول با فاصله زیاد بالاتر از هر ارزش دیگری ایستاده است و سرمایه‌سالاری  صنعت سینما را کاملا فتح کرده است.»

گفتگوی دیگر با ما محمود گبرلو روزنامه‌نگار، منتقد و مجری پیشین برنامه‌ی هفت بود. این منتقد با اشاره به این‌که این در اصل فاصله از سینمای اجتماعی باعث رشد کمدی‌های این‌چنینی شده و مخاطب ایرانی باهوش‌تر از این است که چنین انتخاب‌هایی داشته باشد ذکر کرد: «تماشاگر ایرانی، آن‌طور که ما می‌دانیم، در مسائل سیاسی و اجتماعی بسیار فهیم و دانا است؛ بنابراین طبیعی است که در مسائل فرهنگی هم بخواهد برای خانواده‌اش انتخاب‌های درستی داشته باشد. اما متأسفانه هدایت‌گران و سیاست‌گذاران، کسانی که سکان سینما را در دست دارند و به شکل هماهنگ در تولید و پخش عمل می‌کنند، رفتاری به خرج داده‌اند که باعث شده تماشاگر ایرانی مجبور شود به تماشای فیلم‌هایی برود که مطابق با سلیقه واقعی او نیست. او فقط برای سرگرم کردن خانواده‌اش مجبور است انتخاب‌هایی انجام دهد که خودش هم از آن‌ها رضایت ندارد.»

در گفتگویی تازه به سراغ سحر عصرآزاد، منتقد سینما، فیلم‌نامه‌نویس رفتیم. این منتقد در گفت‌وگویی مفصل و تحلیلی با ما از محدودیت‌های سیستماتیک و تأثیر این چرخه بر تولید محتوای فرهنگی سخن گفت. 

سوال این است که  تغییر ذائقه مخاطبین از آثار کمدی خوب در ۶۰، ۷۰ و حتی ۸۰ آیا تصمیم و سلیقه واقعی آن‌هاست یا شرایط فیلم‌سازی امروز چاره دیگری باقی نگذاشته است؟

اگر بخواهیم صحبت‌مان را از این نقطه آغاز کنیم که آیا ذائقه مخاطب به‌صورت خودبه‌خود شکل می‌گیرد یا تغییر می‌کند، باید بگویم که به‌نظرم این نکته بسیار مهمی‌ است. مسئله ذائقه باید مطرح شود؛ چرا که در سینما برای سلایق مختلف باید انتخاب‌ها و تنوع گوناگون آثار وجود داشته باشد. ما اکنون درباره ژانر کمدی صحبت می‌کنیم. کافی‌ است طی این سال‌ها بررسی کنیم که چه ژانرها و گونه‌هایی در سینمای ما شکل گرفته‌اند و توانسته‌اند مسیر خود را ادامه دهند. این بررسی کاملاً نشان می‌دهد که، با یک هدف و تفکر خاص در مدیریت سینما، سعی شده مسیرهای مختلف سینمای ایران گسترش پیدا نکند و در واقع محدود شود.

در هر دوره‌ای، یک وجه خاص پررنگ شده است. مثلاً یا کمدی بوده، یا رویکرد اجتماعی، یا حتی سینمای دفاع مقدس. اما برای مثال سینمای پلیسی آن شکلی که باید را نگرفته است. ژانر کودک و نوجوان نیز با شکست مواجه شده است. اگر دقیق‌تر پیش برویم، به این نتیجه می‌رسیم که این هدف‌گذاری از سوی مدیریت فرهنگی انجام شده است؛ به گونه‌ای که تنوع ژانری و گونه‌ای در سینما وجود نداشته باشد. وقتی این تنوع وجود ندارد، ذائقه مخاطب چطور می‌تواند تربیت شود؟ یا انتخاب‌های مخاطب چه چیزهایی هستند که بتوان گفت مخاطب این را انتخاب کرده، آن را انتخاب نکرده؟ اساساً چیزی برای انتخاب وجود ندارد.

سحر عصرآزاد

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *