«یک محافظهکار باور دارد به اینکه هیچ پیشرفت و بهبودی در زندگی بشر وجود نداشته و وجود نخواهد داشت، مگر به بهای بدترشدنها و شرهای جنبی یا پیآیند آن؛ شرور بیشمار با هم سازگارند (یعنی امکانش هست که بهطور کامل و همزمان متحمل همهشان بشویم)، اما خیرهای کثیر همدیگر را محدود یا خنثی میکنند، و بنابراین ما نمیتوانیم در آن واحد از همهشان بهرهمند شویم.
گروه اندیشه: مجله سیاستنامه در شماره 25 خود مطلبی در باره دیدگاه های «لشک کولاکفسکی» با تیتر «چگونه یک محافظه کار – سوسیالیست – لیبرال باشیم؟» منتشر کرده است. به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین در این مقاله کوتاه، در باره نظم اجتماعی، واقعگرایی محافظه کارانه مطرح می شود. واقعگرایی که در آن خیرهای کثیر علیه همدیگر عمل می کنند مانند آن چه علیه دولت پزشکیان هجوم بی سابقه سازمان یافته ای را می بینیم، و شرور بی شمار برای منافع خود بسیار با یکدیگر سازگارند مانند آنچه علیه رای مردم و دولت پزشکیان سازماندهی، عمل و پروپاگاندا می کنند. این جمله برای زمانه ما که هنوز رئیس جمهور پزشکیان، برای وزرایش از مجلس رای اعتماد نگرفته، و به طرز بی سابقه ای تحت هجوم انتقاد و حمله قرار گرفته، بسیار مناسب به نظر می رسد. سیاستنامه به نقل از لشک کولاکفسکی می نویسد:
«یک محافظهکار باور دارد به اینکه هیچ پیشرفت و بهبودی در زندگی بشر وجود نداشته و وجود نخواهد داشت، مگر به بهای بدترشدنها و شرهای جنبی یا پیآیند آن؛ شرور بیشمار با هم سازگارند (یعنی امکانش هست که بهطور کامل و همزمان متحمل همهشان بشویم)، اما خیرهای کثیر همدیگر را محدود یا خنثی میکنند، و بنابراین ما نمیتوانیم در آن واحد از همهشان بهرهمند شویم. جامعهای که در آن هیچ برابری یا آزادیای وجود نداشته باشد، کاملاً قابلتصور است، اما نظم اجتماعیای که برابری و آزادی کامل را با هم جمع کند، متصور نیست. همین در خصوص سازگاری برنامهریزی و اصل خودآیینی نیز صدق میکند، و در مورد قابلجمعبودن امنیت و پیشرفت فنی. هیچ پایان خوشی در تاریخ بشر وجود ندارد. یک محافظهکار باور دارد به اینکه این فکر و ذکر اصلی روشنگری- که رشک، غرور، آزمندی، و خشونت، جملگی معلول عیب و نقصهای نهادهای اجتماعی هستند و به محض اصلاح این نهاد، از میان برخواهند خاست- فقط نامعتبر نیست و با کل تجربهها منافات ندارد، بلکه به شدت خطرناک هم است…»
216216