بسیاری از افراد پس از یک رویداد آسیبزا، واکنشهای هیجانی، شناختی، جسمی و رفتاری مختلفی را تجربه میکنند که ممکن است برایشان نگرانکننده باشد. این تجربیات اغلب پاسخهای طبیعی به یک وضعیت غیرطبیعی هستند و لزوماً نشانه اختلال روانی نیستند.
علی سلیمی: انفجار هولناک چند روز پیش در بندر شهید رجایی قلب تمام مردم ایران را به درد آورد. حوادثی از این دست که متاسفانه در کشور ما زیاد رخ میهد، در کنار خسارات مادی و تلفات جانی غیرقابل جبران و دردناک، سایهای سنگین بر روان جامعه ایران میافکند. آسیبپذیری جمعی جامعه در چنین فجایعی تحت تاثیر قرار میگیرد و توجه به پیامدهای روانشناختی این فاجعه در کنار تمام پیگیریها و پیامدهای دیگر این اتفاق ضرورت دارد.
وقتی صدای مهیب انفجار فرو مینشیند، پژواک آن در جانهای بسیاری باقی میماند. افرادی که مستقیماً درگیر حادثه بودهاند، با کابوس از دست دادن عزیزان، جراحات جسمی و روانی، و احساس ناامنی دست و پنجه نرم میکنند. اما دامنه این تاثیرات بسیار فراتر از قربانیان مستقیم است. شاهدان عینی، خانوادهها، دوستان و حتی عموم مردم که از طریق رسانهها در جریان این فاجعه قرار میگیرند، ممکن است طیف وسیعی از واکنشهای روانی را تجربه کنند.
شوک، ناباوری، ترس، اضطراب، غم، خشم، احساس گناه بازماندگان و نگرانی برای آینده، تنها بخشی از این طیف گسترده هستند. تماشای تصاویر و شنیدن جزئیات دردناک حادثه میتواند حس همدلی را برانگیزد، اما در عین حال، سطح استرس و آسیبپذیری روانی را در سطح جامعه افزایش دهد. در چنین شرایطی، احساس ناامنی عمومی میتواند گسترش یابد و اعتماد به محیط و ساختارهای اجتماعی را متزلزل کند. اتفاقی که در جامعه ما در حال رخ دادن است و احساس ناامنی به شیوههای مختلف هر روز بیشتر میشود.
در مواقع این چنینی، نقش روانشناسان و متخصصان سلامت روان بیش از هر زمان دیگری اهمیت مییابد. وظیفه این متخصصان، مداخله در سطوح مختلف و ارائه حمایتهای لازم به افراد و جامعه است. در چند روز گذشته بعضی از متخصصان سلامت روان به شکل سازمانیافته و برخی دیگر به شکل داوطلبانه به ارائه خدمات سلامت روان و مداخله در بحران به بازماندگان، خانواده بازماندگان و ساکنان مجاور محدوده حادثه پرداختند. اما همانطور که اشاره شد چنینی فاجعهای تمام مردم کشور را تحت تاثیر قرار میدهد و بر میزان تنش روانی افراد جامعه اثر میگذارد و توجه به برخی نکات مهم و مفید است.
بسیاری از افراد پس از یک رویداد آسیبزا، واکنشهای هیجانی، شناختی، جسمی و رفتاری مختلفی را تجربه میکنند که ممکن است برایشان نگرانکننده باشد. ممکن است شما تحتتاثیر این فاجعه تجربیاتی مانند اضطراب،خشم، ترس، بیخوابی، تغییر در اشتها، تمرکز پایین و یادآوریهای ناخواسته را تجربه کنید. این تجربیات اغلب پاسخهای طبیعی به یک وضعیت غیرطبیعی هستند و لزوماً نشانه اختلال روانی نیستند.
در این شرایط صحبت کردن با عزیزان، دوستان و افراد مورد اعتماد در مورد احساسات و نگرانیهای خود میتواند کمککننده باشد. سعی کنید در کنار صحبت درباره جزئیات، آمار و علت اتفاق، در مورد احساساتی که این این فاجعه در شما ایجاد کرده صحبت کنید و در عین حال سعی کنید شما نیز از دیگران حمایت و با آنها همدلی کنید. وقتی همدلانه گوش میدهیم، فقط منتظر نوبت خودمان برای حرف زدن نیستیم. تمام توجهمان به گوینده است، سعی میکنیم احساساتش را بفهمیم و با زبان بدن و کلام به او نشان میدهیم که درکش میکنیم. ایجاد حس همبستگی میتواند آسیبهای روانشناختی چنین فاجعههایی را قابل کنترلتر کند.
به طور کلی، افزایش آگاهی عمومی در مورد ابعاد روانشناختی بحرانها و فجایع، کاهش انگ مرتبط با مشکلات سلامت روان و تشویق به رفتارهای حمایتی و جستجوی کمک در صورت نیاز میتواند به التیام فردی و جمعی چنین بحرانهایی کمک کند.