نامزدهای ریاستجمهوری نباید ورزش را امری فرعی و از جنس سرگرمی و اوقات فراغت ، قلمداد کنند.
همه نامزدهای ریاستجمهوری در دو دهه گذشته از تغییر سخن گفتهاند و هنگامی که خواستهاند مقصود و مصداق و منظورشان از تغییر را بیان کنند تغییرات مادی را نشان دادهاند. مثلاً گفتهاند پتروشیمی و پالایشگاه خواهیم ساخت. سد خواهیم ساخت. آبرسانی را بهبود خواهیم بخشید. حقوق کارگران و کارمندان را افزایش خواهیم داد. ناوگان فرسوده حمل و نقل را نوسازی خواهیم کرد و همانند اینها. نامزدهای ریاستجمهوری ، توسعه کشور را بیشتر به مصداقهای مادی و پروژههای عمرانی تعریف کردهاند و درباره توسعه اجتماعی، اندیشهها و قول و قرارهای قابل توجهی مطرح نکردهاند. تغییر البته بیش از آنکه مسألهای مادی و عینی باشد مسألهای ذهنی است. تغییر ، هنگامی ارزشمند است که از باورهایمان آغاز شود. با این مقدمه میخواهم نامزدهای ارجمند ریاست جمهوری را به تغییر در باورهایشان نسبت به ورزش دعوت کنم.
نامزدهای ریاستجمهوری نباید ورزش را امری فرعی و از جنس سرگرمی و اوقات فراغت ، قلمداد کنند. به همان نسبت که باور دارند برای تندرستی و سرزندگی و بهرهوری در زندگی شخصی خود نیاز به ورزش دارند باید باور داشته باشند که کشور نیز برای بهرهوری و سرزندگی و تحرک اقتصادی به ورزش نیاز دارد. اگر نامزدهای ریاستجمهوری باور خود به ورزش را به همین اندازه که عرض شد تغییر دهند دیگر شاهد بکارگیری مدیران ضعیف در ورزش کشور نخواهیم بود. دیگر شاهد فدراسیونهای بلاتکلیف نخواهیم بود. دیگر شاهد جداکردن مسیر تندرستی و بهداشت از ورزش نخواهیم بود. بهبود باور نامزدهای ریاستجمهوری به ورزش ، باعث خواهد شد که معماری قانونی و عملیاتی جدیدی درباره باشگاهها ، لیگها و فدراسیونهای ورزشی کشورمان اعمال شود. تشکیلات و رفتارهای دولت در ورزش باید بر اساس باورهای صحیح رئیس جمهور به ورزش ، سازماندهی دوباره شوند. رفع موانع حضور بخش خصوصی و فراهم کردن زمینه برای افزایش سرمایهگذاری بخش خصوصی در ورزش باید بعنوان باور و راهبرد رئیس جمهور به ورزش در نظر گرفته شود. باور به سرگرم کننده بودن ورزش در نگاه نامزدهای ریاستجمهوری باید فراتر رود و به افزایش سهم ورزش در سبد هزینه خانوار برسد. باید فراتر رود و به توسعه ورزش همگانی از طریق باشگاهها ، مدارس ، دانشگاهها ، شهرداری ها ، بیمهها ، شرکتها و بنگاهها و بخش خصوصی (همراه با اعطای امتیازات و حمایتهای دولتی) برسد. در باور نامزدهای ریاستجمهوری باید ورزش به یکی از مهمترین بسترها و نهادها و ساختارهای تربیتی و اجتماعی تبدیل شود. نامزدهای ریاستجمهوری هنگامی در جلب نظر و توجه اهالی ورزش و بویژه جوانان موفق خواهند بود که نشان بدهند از نگاه روزمره به ورزش برای مدال آوری و تفریح و سرگرمی ، فراتر رفتهاند. باید نشان بدهند که برای اصلاح الگوی مصرف ، افزایش بهرهوری ، کاهش جرایم و تخلفات، کاهش مصرف دخانیات ، ارتقا فرهنگ عمومی ، افزایش انسجام ملی ، بهبود روابط دولت با ملت و افزایش مشارکت مردم در اداره امور ، به ظرفیتهای فراوان ورزش باور دارند. نامزدهای ریاستجمهوری باید به مردم نشان و اطمینان بدهند که باورهایشان به ورزش چیزی فراتر از سرگرمی و تفریح و تماشای مسابقه است. باید نشان بدهند باورشان به ورزش ، چیزی فراتر از تبریک برد تیمها و برد ورزشکاران ملی و اهدای سکه به قهرمانان است. باید نشان بدهند باورشان به ورزش چیزی فراتر از انتخاب یک ورزشکار بعنوان وزیر ورزش است. باید نشان بدهند باورشان به ورزش چیزی فراتر از گردهم آوردن ورزشکاران و اهالی ورزش در ستادهای تبلیغاتی است. نامزدهای ریاستجمهوری باید باورشان به ورزش را تغییر دهند. در وضعیت کنونی ، سهم و اندازه ورزش در بیانیهها و مواضع و ستادها و برنامههای تبلیغاتی نامزدهای ریاستجمهوری ، بیانگر باور عمیق آنان به ورزش نیست. قطعا انتظار نداریم بیش از مسایل اقتصادی به ورزش بپردازند اما مگر اقتصاد قوی، بدون تندرستی و نشاط و بهرهوری ، قابلیت تحقق دارد؟ از نامزدهای ریاست جمهوری انتظار داریم به اندازه نیاز یک اقتصاد قوی ، نشان بدهند که به ورزش ، باورهای ژرف و درستی دارند.
258 258