غلامرضا موسوی معتقد است که سینمای ایران نیازمند یک شورای سیاستگذاری است تا بتواند یک سیستمی را ایجاد کند که این میزان از افراط و تفریط در آن وجود نداشته باشد و با مسائل مهم سینمایی به صورت سلیقهای برخورد نشود.
مهسا بهادری: اتلاف بودجه، عبارت جالبی که اگر رخ دهد کسی اعتراض نمیکند اما برای بهرهبری در مقاصد و اعمال نظرهای شخصی معمولا جزو سه بهانه تلقی میشود.
به طور مثال بدون هیچ شفافسازی مالی اعلام میکنند که جشنواره جهانی فیلم فجر پس از پنج سال که له صورت تفکیک شده برگزار شد باید با جشنواره ملی ادغام شود چون باعث اتلاف بودجه سینمایی میشود اما مگر برای این موضوع عدد و رقمی اعلام شد؟
اما این تمام ماجرا نیست در هر عرصه هر مدیر هرگونه که دوست دارد تصمیمگیری میکند مثلا یکی چون دوست دارد جشنواره را ادغام میکند دیگری هم چون دوست ندارد جشنواره را تفکیک میکند، اما در اصل، این اعمال نظرهای شخصی تا چه اندازه به سینما و تصمیمهای مدیریتی لطمه وارد میکند؟ به دنبال همین ماجرا به گفتوگو با غلامرضا موسوی، تهیه کننده سینما و رییس اتجمن تهیهکنندگان مستقل سینمای ایران پرداختیم که در ادامه میخوانید.
سیاستگذاریهای سینمایی و جشنوارهای را چگونه ارزیابی میکنید؟
واقعیت این است که سیاستگذاری جشنوارهها دچار معضل و مشکل است. منطقیترین راه برای برخورد با جشنواره فجر تفکیک بخش ملی از بخش بینالملل است، تجربه آقای رائد فریدزاده در برگزاری رویدادهای جهانی این دیدگاه را به ایشان ارائه کرد که این دو جشنواره را از یکدیگر تفکیک کنند.
زمانی که این دو جشنواره با یکدیگر ادغام شدند هم من اعلام کردم این اقدام منطقی نیست، چون جشنواره بینالملل زیر سایه بخش ملی میرود و البته که همین اتفاق هم رخ داد و یکی از دلایل این ماجرا این است که تمام مردم علاقه مند به دیدن فیلمهای ملی هستند و ادغام کردن این دو جشنواره سبب میشود که بخش بینالملل فقط یک هزینه روی دست جشنواره فجر بگذارد.
نتیجه را هم دیدیم زمانی که این اتفاق رخ داد هیچ اقدام درست و منطقی رخ نداد چهرهای از سینمای جهان در جشنواره حاضر نشد و عملکرد و آوردهای هم نداشتیم در این زمینه انجمن تهیه کنندگان مستقل سینمای ایران هم اطلاعیهای منتشر کرد و دلیل مخالفتش با این ماجرا را به صورت منطقی بیان کرد به همین جهت فکر میکنم این تصمیم بسیار درست است. امیدوارم که ما به زودی شاهد یک شورای سیاستگذاری باشیم که بتواند یک سیستمی را ایجاد کند که تا این اندازه دچار افراط و تفریط نباشیم و با مسائل به این مهمی به صورت سلیقهای برخورد نکنیم.
چه تضمینی وجود دارد که با تغییر وزیر ارشاد و رییس سازمان سینمایی دوباره این دو جشنواره با یکدیگر ادغام نشوند؟
هیچ تضمینی وجود ندارد چون هیچ پرسشگری مطرح نیست، یعنی وقتی چنین اتفاقی رخ میدهد هیچ مسئولی نیست که بپرسد چرا این اتفاق رخ داد اما در حقیقت این موضوع باید کارشناسی شود و یک شورای بیطرف و کارشناسی شده برای جشنوارهها تشکیل شود تا بتواند سیاستگذاری جشنوارهها را برعهده داشته باشد.
در این سه سال که جشنواره به صورت ادغام شده برگزار شده تا چه میزان هدر رفته سرمایه هنری و انسانی در سینما شد؟
به گمان من در دوره آقای خزاعی و زمانی که این دو جشنواره با یکدیگر برگزار شد هیچگونه دستآورد بینالمللی نداشتیم.
زمانی که از هم تفکیک بودند چطور آیا دستآوردی داشتیم؟
بالاخره دبیران جشنواره، یعنی آقایان میرکریمی و عسگرپور توانستند جشنواره را به سمتی ببرند که جشنواره گروه الف باشد و خود این ماجرا دستآورد است که ما توانستیم در عرصه جهانی، یکی از جشنوارههای برتر باشیم و این اقدام و کار بسیار ارزشمندی بود و در این مدت آقای عسگرپور تنها توانست از فیاپف مهلت بگیرد به همین جهت به گمان من اگر نوع برخورد کارشناسی شده باشد میتوانیم به نتایج بسیار خوبی برسیم.