****

شاید در نگاه اول، تشبیه رفتار هوشمندانه به رفتار کپک ناخوشایند باشد، اما اندکی صبر کنید: دریچه‌ای نو به سوی عقلانیت را پیش روی خود خواهید دید که همنوا با معرفت‌شناسی تکاملی‌ست و البته ما را به فراتر از ابطال‌گرایی ساده دعوت می‌کند. کپک‌های مخاطی با قدمتی میلیون‌ها ساله، تمام تصورات ما از هوش و کنجکاوی را به چالش می‌کشند. بی‌مغز و بی‌نورون، اما گره‌گشای مسائلی که پیشرفته‌ترین سامانه‌های ما را در رقابت شکست می‌دهند. این موجودات شگفت‌انگیز، راز دستیابی به نتایج شگرف از دل قواعد ساده، جست‌وجوی بی‌کران و کنجکاوی سیری‌ناپذیر را برملا می‌سازند. آزمایش‌های حیرت‌انگیز، توانایی این موجودات را در حل معماهای هزارتو به اثبات رسانده‌اند. در پژوهشی پیشگامانه، دانشمندان دریافتند که این کپک‌ها چگونه شبکه‌ای از لوله‌های پروتوپلاسمی را برای رسیدن به غذا گسترش می‌دهند، شبکه‌ای که به طرز شگفت‌آوری، الگوی سامانه‌ی راه‌آهن توکیو را بازآفرینی می‌کند. سیستمی که مهندسان خبره با دهه‌ها تلاش و پیچیده‌ترین ابزارها بهینه‌سازی کرده‌اند، توسط موجودی تک‌سلولی و بی‌مغز، به شکلی غریزی تقلید می‌شود. این توانایی، نه جادوست و نه وهم، بلکه حاصل چرخه‌ی تصمیم‌گیری ساده و قدرتمندی است که در گذر زمان تکامل یافته است. الگوریتم مورد استفاده چیست؟ کپک مخاطی، با گستردن شاخه‌های جست‌وجوگر خود به هر سو، محیط را کاوش می‌کند. هنگامی که این شاخه‌ها به غذا می‌رسند، مسیرهای تغذیه تقویت شده و مستحکم‌تر می‌گردند. اما نکته‌ی کلیدی اینجاست: مسیرهای کم‌بازده‌تر رها نمی‌شوند، بلکه با شدتی کمتر حفظ می‌گردند، گویی کپک، گزینه‌ها را باز نگه داشته و آمادگی تغییر شرایط را دارد. به همین سادگی. بدین سان، الگوریتمی غیرمتمرکز و شگفت‌آور پدیدار می‌شود:  جستجوی گسترده، حس کردن محلی، و تقویت آنچه کارآمد است، بی‌آنکه آنچه روزی سودمند بوده، به فراموشی سپرده شود. حتی مسائلی پیچیده‌تر، مانند مسئله‌ی فروشنده‌ی دوره‌گرد، که ابررایانه‌ها را نیز به چالش می‌کشند، در برابر توانایی این موجود تک‌سلولی سر تسلیم فرود می‌آورند. درسی برای انسان: کنجکاوی و افق دید را گسترش دهید کپک مخاطی، بی‌نورون و بی‌مغز، اما سرشار از هوشمندی است. میلیون‌ها سال تکامل، کپک را استادِ کاوش و انطباق‌پذیری ساخته است. درسی ارزشمند برای ما انسان‌ها، به ویژه در باب انطباق‌پذیری و کنجکاوی. کپک بی‌محابا به سوی بزرگ‌ترین منبع غذا یورش نمی‌برد، بلکه با کنجکاوی خستگی‌ناپذیر، به کاوش می‌پردازد. مسیرهای امیدبخش را تقویت می‌کند و ارتباطات ضعیف‌تر را با نقاط دوردست، که شاید روزی گنجی نهفته داشته باشند، حفظ می‌کند. نه در یک مسیر زیاده‌روی می‌کند و نه پل‌های پشت سر را ویران می‌سازد. سیستمی زنده برای بقا در دنیایی نامطمئن، دنیایی که شباهت انکارناپذیری با جهان پرشتاب و متغیر امروز ما دارد. همان‌گونه که کپک، نقشه‌ای زنده از محیط خود ترسیم می‌کند، ما نیز می‌توانیم با کاوشگری، تقویت نقاط قوت و حفظ آمادگی برای احتمالات، مسیر زندگی خود را شکل دهیم. به خلاف هوشمندی مشاهده‌شده در این الگو، نظام‌های آموزشی و ساختارهای شغلی، تخصص‌گرایی زودهنگام و مسیرهای از پیش تعیین‌شده را می‌ستایند. گویی مجبوریم تنها یک راه را برگزینیم و در آن عمیق شویم. این رویکرد، شاید کارآمدی ظاهری داشته باشد، اما به بهای از دست رفتن انعطاف‌پذیری سیستم و سرکوب کنجکاوی فردی تمام می‌شود. هنگامی که گردباد تغییرات از راه می‌رسد، چه فروپاشی اقتصادی باشد، چه تحولات فناورانه، آنانی که تنها یک راه را پیموده‌اند، خود را بی‌نقشه و بی‌یاور خواهند یافت. جامعه نیز از این تک‌بعدی شدن افراد ضرر می‌کند. دنیایی که کنجکاوی را به بند می‌کشد و کاوشگری را به حاشیه می‌راند، داوینچی‌ها و لایب‌نیتزهای آینده را خفه می‌کند. کپکِ بی‌مغز حقیقتی را درک می‌کند که ما اغلب از آن غافلیم: شکوفایی در گرو گستردگی افق دید است. تکامل، نه به خاطر انتخاب یک راهبرد پیروز و پافشاری بر آن، بلکه به خاطر پاسخگویی، گسترش دامنه، و آزمودن راه‌هایی که شاید امروز بی‌ثمر باشند، اما فردا ناجی، به آن پاداش داده است. شاید پراکندگی علایق، یا کشش به سوی بی‌شمار چیز، نه نقص، که موهبتی باشد. راهبردی تکاملی و خردمندانه برای رهیابی در جهان پیچیده. راهبردی که احیای آن، برای همگان سودمند خواهد بود. الگوریتم یادشده در گسترش هوش مصنوعی و رباتیک نیز کاربردهای زیادی خواهد داشت زیرا درس بزرگی در آن نهفته است: مسیرهایی را که نادرست و ناکارآمد ارزیابی شدند یکسره رها نکنید، شاید روزی مجدد به کار آیند.

216216

"/>

درس‌هایی از کپک مخاطی برای انعطاف، بقا و توسعه/ بازتعریف هوش و عقلانیت برای انسان

همان‌گونه که کپک، نقشه‌ای زنده از محیط خود ترسیم می‌کند، ما نیز می‌توانیم با کاوشگری، تقویت نقاط قوت و حفظ آمادگی برای احتمالات، مسیر زندگی خود را شکل دهیم. به خلاف هوشمندی مشاهده‌شده در این الگو، نظام‌های آموزشی و ساختارهای شغلی، تخصص‌گرایی زودهنگام و مسیرهای از پیش تعیین‌شده را می‌ستایند. گویی مجبوریم تنها یک راه را برگزینیم و در آن عمیق شویم. این رویکرد، شاید کارآمدی ظاهری داشته باشد، اما به بهای از دست رفتن انعطاف‌پذیری سیستم و سرکوب کنجکاوی فردی تمام می‌شود.

درس‌هایی از کپک مخاطی برای انعطاف، بقا و توسعه/ بازتعریف هوش و عقلانیت برای انسان

گروه اندیشه: مقاله کوتاه زیر که در کانال علوم انسای منتشر شده و هادی صمدی آن را تهیه کرده، به بررسی رفتار شگفت‌انگیز کپک مخاطی می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه این موجود تک‌سلولی و بی‌مغز، با استفاده از الگوریتمی ساده و قدرتمند، قادر به حل پیچیده‌ترین مسائل است. کپک مخاطی با گسترش شاخه‌های جستجوگر خود در محیط، به دنبال غذا می‌گردد و مسیرهای منتهی به غذا را تقویت می‌کند، در حالی که مسیرهای کم‌بازده را به طور کامل رها نمی‌کند. این رفتار، به کپک امکان می‌دهد تا در محیط‌های متغیر و نامطمئن، به طور موثر به بقای خود ادامه دهد. نویسنده با مقایسه رفتار کپک مخاطی با رفتار انسان، به این نتیجه می‌رسد که انسان‌ها می‌توانند با الگوبرداری از این موجود، رویکرد خود را نسبت به هوش و عقلانیت تغییر دهند. به جای تمرکز بر تخصص‌گرایی زودهنگام و مسیرهای از پیش تعیین شده، انسان‌ها باید کنجکاوی و افق دید خود را گسترش دهند و برای احتمالات غیرمنتظره آماده باشند. این مقاله همچنین به کاربردهای الگوریتم کپک مخاطی در هوش مصنوعی و رباتیک اشاره می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه می‌توان از این الگو برای طراحی سیستم‌های انعطاف‌پذیر و سازگار استفاده کرد.

****

شاید در نگاه اول، تشبیه رفتار هوشمندانه به رفتار کپک ناخوشایند باشد، اما اندکی صبر کنید: دریچه‌ای نو به سوی عقلانیت را پیش روی خود خواهید دید که همنوا با معرفت‌شناسی تکاملی‌ست و البته ما را به فراتر از ابطال‌گرایی ساده دعوت می‌کند. کپک‌های مخاطی با قدمتی میلیون‌ها ساله، تمام تصورات ما از هوش و کنجکاوی را به چالش می‌کشند. بی‌مغز و بی‌نورون، اما گره‌گشای مسائلی که پیشرفته‌ترین سامانه‌های ما را در رقابت شکست می‌دهند. این موجودات شگفت‌انگیز، راز دستیابی به نتایج شگرف از دل قواعد ساده، جست‌وجوی بی‌کران و کنجکاوی سیری‌ناپذیر را برملا می‌سازند. آزمایش‌های حیرت‌انگیز، توانایی این موجودات را در حل معماهای هزارتو به اثبات رسانده‌اند. در پژوهشی پیشگامانه، دانشمندان دریافتند که این کپک‌ها چگونه شبکه‌ای از لوله‌های پروتوپلاسمی را برای رسیدن به غذا گسترش می‌دهند، شبکه‌ای که به طرز شگفت‌آوری، الگوی سامانه‌ی راه‌آهن توکیو را بازآفرینی می‌کند. سیستمی که مهندسان خبره با دهه‌ها تلاش و پیچیده‌ترین ابزارها بهینه‌سازی کرده‌اند، توسط موجودی تک‌سلولی و بی‌مغز، به شکلی غریزی تقلید می‌شود. این توانایی، نه جادوست و نه وهم، بلکه حاصل چرخه‌ی تصمیم‌گیری ساده و قدرتمندی است که در گذر زمان تکامل یافته است. الگوریتم مورد استفاده چیست؟ کپک مخاطی، با گستردن شاخه‌های جست‌وجوگر خود به هر سو، محیط را کاوش می‌کند. هنگامی که این شاخه‌ها به غذا می‌رسند، مسیرهای تغذیه تقویت شده و مستحکم‌تر می‌گردند. اما نکته‌ی کلیدی اینجاست: مسیرهای کم‌بازده‌تر رها نمی‌شوند، بلکه با شدتی کمتر حفظ می‌گردند، گویی کپک، گزینه‌ها را باز نگه داشته و آمادگی تغییر شرایط را دارد. به همین سادگی. بدین سان، الگوریتمی غیرمتمرکز و شگفت‌آور پدیدار می‌شود:  جستجوی گسترده، حس کردن محلی، و تقویت آنچه کارآمد است، بی‌آنکه آنچه روزی سودمند بوده، به فراموشی سپرده شود. حتی مسائلی پیچیده‌تر، مانند مسئله‌ی فروشنده‌ی دوره‌گرد، که ابررایانه‌ها را نیز به چالش می‌کشند، در برابر توانایی این موجود تک‌سلولی سر تسلیم فرود می‌آورند. درسی برای انسان: کنجکاوی و افق دید را گسترش دهید کپک مخاطی، بی‌نورون و بی‌مغز، اما سرشار از هوشمندی است. میلیون‌ها سال تکامل، کپک را استادِ کاوش و انطباق‌پذیری ساخته است. درسی ارزشمند برای ما انسان‌ها، به ویژه در باب انطباق‌پذیری و کنجکاوی. کپک بی‌محابا به سوی بزرگ‌ترین منبع غذا یورش نمی‌برد، بلکه با کنجکاوی خستگی‌ناپذیر، به کاوش می‌پردازد. مسیرهای امیدبخش را تقویت می‌کند و ارتباطات ضعیف‌تر را با نقاط دوردست، که شاید روزی گنجی نهفته داشته باشند، حفظ می‌کند. نه در یک مسیر زیاده‌روی می‌کند و نه پل‌های پشت سر را ویران می‌سازد. سیستمی زنده برای بقا در دنیایی نامطمئن، دنیایی که شباهت انکارناپذیری با جهان پرشتاب و متغیر امروز ما دارد. همان‌گونه که کپک، نقشه‌ای زنده از محیط خود ترسیم می‌کند، ما نیز می‌توانیم با کاوشگری، تقویت نقاط قوت و حفظ آمادگی برای احتمالات، مسیر زندگی خود را شکل دهیم. به خلاف هوشمندی مشاهده‌شده در این الگو، نظام‌های آموزشی و ساختارهای شغلی، تخصص‌گرایی زودهنگام و مسیرهای از پیش تعیین‌شده را می‌ستایند. گویی مجبوریم تنها یک راه را برگزینیم و در آن عمیق شویم. این رویکرد، شاید کارآمدی ظاهری داشته باشد، اما به بهای از دست رفتن انعطاف‌پذیری سیستم و سرکوب کنجکاوی فردی تمام می‌شود. هنگامی که گردباد تغییرات از راه می‌رسد، چه فروپاشی اقتصادی باشد، چه تحولات فناورانه، آنانی که تنها یک راه را پیموده‌اند، خود را بی‌نقشه و بی‌یاور خواهند یافت. جامعه نیز از این تک‌بعدی شدن افراد ضرر می‌کند. دنیایی که کنجکاوی را به بند می‌کشد و کاوشگری را به حاشیه می‌راند، داوینچی‌ها و لایب‌نیتزهای آینده را خفه می‌کند. کپکِ بی‌مغز حقیقتی را درک می‌کند که ما اغلب از آن غافلیم: شکوفایی در گرو گستردگی افق دید است. تکامل، نه به خاطر انتخاب یک راهبرد پیروز و پافشاری بر آن، بلکه به خاطر پاسخگویی، گسترش دامنه، و آزمودن راه‌هایی که شاید امروز بی‌ثمر باشند، اما فردا ناجی، به آن پاداش داده است. شاید پراکندگی علایق، یا کشش به سوی بی‌شمار چیز، نه نقص، که موهبتی باشد. راهبردی تکاملی و خردمندانه برای رهیابی در جهان پیچیده. راهبردی که احیای آن، برای همگان سودمند خواهد بود. الگوریتم یادشده در گسترش هوش مصنوعی و رباتیک نیز کاربردهای زیادی خواهد داشت زیرا درس بزرگی در آن نهفته است: مسیرهایی را که نادرست و ناکارآمد ارزیابی شدند یکسره رها نکنید، شاید روزی مجدد به کار آیند.

216216

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *