پس از مرگ جیران، خانه [و] اثاثیه او را به این دختر داده و به جای او خیلی محترم و مطبوع بود. به قدری این زن عاقله [و] با اخلاق بود که با وجود نداشتن صورت خوبی، برای سیرت خوب اول زن و اول محترم بود.
به گزارش کاویان گلد، «خاطرات تاجالسلطنه» در شمار مهمترین زندگینامهنوشتهای باقیمانده از دوران قاجار است. زهرا ملقب به تاجالسلطنه نویسنده این خاطرات یکی از دختران معروف ناصرالدینشاه و از زنان پیشرو در دوران مشروطه است. او در ربیعالثانی ۱۳۰۱ ق برابر با بهمنماه ۱۲۶۲ خورشیدی و در سیوپنجمین سال سلطنت پدرش چشم به جهان گشود و بعدها (ظاهرا پس از جدایی از همسرش که به تحصیل ادبیات، تاریخ، فلسفه و… پرداخت) این خاطرات را خطاب به «سلیمان» نوه عمه و معلمش و البته به توصیه او نوشت. خاطرات او که در سال ۱۳۶۱ به کوشش منصوره اتحادیه (نظام مافی) تاریخنگار و استاد پیشین دانشگاه تهران و سیروس سعدوندیان پژوهشگر تاریخ توسط نشر تاریخ ایران منتشر شد، تاریخ زندگی تاجالسلطنه از تولد تا جدایی از همسرش را در بر میگیرد. یکی از نکات جالب توجه در این کتاب، روایت تاجالسلطنه از حرمسرای پدرش ناصرالدینشاه است. او در بخشی از خاطرات خود انیسالدوله محترمترین همسر ناصرالدینشاه را اینطور توصیف کرده است:
حال لازم است من شرحی در باب این خانم محترم به شما بنویسم. این خانم دهقانزاده و از بلوکات عمامه بود. در یک سالی که پدر من به آن طرفها مسافرت مینماید این دختر را در صحرا دیده از او بعضی سوالات مینماید. و آن دختر تمام را جوابهای دلکش مطبوع میدهد و طرف مهر پدرم واقع، او را به حرم میآورد و به دست همان جیرانی که در پیش مذاکرهاش را کردم میسپارد. پس از مرگ جیران، خانه [و] اثاثیه او را به این دختر داده و به جای او خیلی محترم و مطبوع بود. به قدری این زن عاقله [و] با اخلاق بود که با وجود نداشتن صورت خوبی، برای سیرت خوب اول زن و اول محترم بود. در این تاریخ که من مذاکره میکنم او تقریبا سیساله، قدی متوسط، خیلی ساده، آرام، باوقار، سبزه، با صورت معمولی بلکه یک قدری هم زشت؛ لیکن خیلی با اقتدار. تمام زنهای سفرای خارجه به منزل او پذیرفته شده، در اعیاد و مواقع رسمی به حضور میرفتند. و این خانم بزرگ محترم اولاد نداشت و مرا برای خود اولاد خطاب کرده مهر مخصوصی نسبت به من داشت. و همین قسم، جمیع خانوادههای محترم و نجیب و زنهای وزرا [و] امرا به منزل او پذیرفته میشدند و تمام عرایض اغلب به توسط او انجام گرفته در حضور سلطان عرض و قبول میشد. (ص ۲۵)