خواست یکجانبه غرب از تهران

غرب در پرهیز دادن تهران برای پاسخ به اقدام تروریستی اسرائیل، خواست یکجانبه‌ای مطرح می‌کند. در حالی از تهران خواسته می‌شود که از واکنش نظامی به اسرائیل در پی ترور "اسماعیل هنیه" چشم پوشی کند که هیچ امتیاز قابل قبولی در ازای آن پیشنهاد نشده است؛ جز آن که با آرایش کم سابقه نظامی در خلیج فارس،دریای عمان، دریای سرخ و مدیترانه، بکوشند اراده مبتنی بر قدرت خود را به تهران تحمیل کنند.

خواست یکجانبه غرب از تهران

رفتار غرب، بیش از آن که به میانجیگری مصلحانه نزدیک باشد، مانند مادری است که می‌خواهد بار دیگر رفتار ناهنجار فرزند سرکش خود را با هوچی‌گری و تهدید، لاپوشانی یا بی‌رنگ کند.    توصیه‌های غرب و به ویژه ایالات متحده، بریتانیا، آلمان و فرانسه به تهران برای دوری کردن از واکنش عملی به اسرائیل، همراه با هشدارهای تهدیدآمیز است. این درحالی است که تل‌آویو پس از دو اقدام تروریستی در تهران و بیروت، نه تنها از چنین رویکردی دست نکشیده بلکه هر روز بر دامنه اقدام‌های ماجراجویانه خود در غزه، لبنان و سوریه می‌افزاید. در این صورت اعتراض تهران به خواست غرب از آن، دور از منطق نیست که چرا باید از پاسخ درخور به اسرائیل چشم پوشی کند، درحالی که تل‌آویو نه تنها از کرده خود ابراز پشیمانی نکرده، بلکه به واسطه حمایت‌های دریافتی، گستاخانه به رفتارش ادامه می‌دهد.  تهران با صیانت از حق قانونی خود برای پاسخ به اقدام تل‌آویو در نقض حاکمیت سیاسی ایران، ممکن است از واکنش فوری دوری کرده و یا سطح آن را تقلیل دهد، اما در ازای این کار با چه امتیازی از سوی پرهیزدهندگانش روبروست؟  این پرسشی است که پاسخ آن را پایتخت‌های غربی  به خودداری از اقدام نظامی علیه ایران تقلیل داده‌اند. در واقع غرب و به ویژه ایالات متحده به عنوان جلودار حمایت ششدانگ از اسرائیل، تنها به این امر بسنده کرده‌اند که به مذاکرات آتش بس و نشست قاهره در پنج شنبه آینده توجه ویژه می‌کنند. این درحالی است که دو نکته مهم درباره مذاکرات قاهره، همچنان در پرده ابهام قرار دارد:  نخست؛ آیا تل‌آویو در پی مذاکرات و توافق احتمالی حاضر به خروج کامل از غزه و پایان تعرضات نظامی _ تروریستی‌اش در منطقه خواهد بود؟  دوم: تهران در مذاکرات قاهره چه نقش و جایگاهی دارد؟ آیا ملاحظات تهران در این مذاکرات در نظر گرفته می‌شود؟ در این‌حال آیا لازم نیست که واشنگتن و تهران به عنوان متغیرهای اصلی که قادر به سامان بخشی اوضاع به شکل مسالمت‌آمیز هستند، طرف‌های اصلی مذاکرات باشند؟ واقعیت این است که در این‌باره غرب و خاصه ایالات متحده دیدگاه روشنی را ارائه نکرده و بلکه تنها  از تهران خواسته شده به نتایج مذاکرات آتش‌بس امیدوار و از واکنش به اسرائیل دوری گزیند.  نکته مهم‌تر که بر مدار عصبی تهران تأثیر مستقیم دارد، نوع آرایش نظامی ارتش دریایی، هوایی و زمینی ایالات متحده در پی اعلام آمادگی تهران برای واکنش به اقدام اسرائیل است. این آرایش به گونه‌ای شکل گرفته که می‌خواهد هشداری تهدیدآمیز با مفهومی فراتر از اقدام بازدارنده را به مخاطب خود یعنی تهران القا کند. به عبارت دیگر، واشنگتن و دیگر متحدان غربی اسرائیل در پی تحمیل سکوت و بی‌عملی به تهران هستند. این وضع ادامه همان رویکرد غرب با معیار دوگانه‌ای است که از یک‌سو در برابر ماجراجویی و اشغالگری اسرائیل چشم می‌بندد. از سوی دیگر با هرگونه مقاومت و پاسخ دادن به رفتار اسرائیل به شدت مخالفت کرده و مقابل آن نمایش ایستادگی می‌کند.  خواست یکجانبه غرب، تحمیل اراده‌ای مبتنی بر قدرت است که نه تنها به بی‌ثباتی‌ها در خاورمیانه پایان نمی‌دهد بلکه اعتبار دولت‌های آن را به چالش می‌کشد؛ امری که دهه‌هاست بر منطقه سایه انداخته و نقطه انفجار آن، حمله هفتم اکتبر حماس به درون مرزهای امنیتی اسرائیل بوده است.  غرب برای مجاب کردن تهران در عقب نشستن از اراده پاسخ به اقدام تروریستی و نقض حاکمیت سیاسی ایران، لازم است امتیازی درخور را جایگزین آرایش نظامی تهدیدآمیز کند. خواست یکجانبه نتیجه بخش نیست. 

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *