چین به دنبال مقابله با نفوذ ایالات متحده در منطقه بدون به چالش کشیدن مستقیم آن است. این کشور با علم رقابت منطقهای میان ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس، روابط قوی خود را حفظ کرده و رویکردی متفاوت را نشان میدهد.
به گزارش خبرآنلاین، چهارشنبه هفته گذشته وزارت امور خارجه چین روز چین اعلام کرد که برای اتباع همه کشورهای ساحلی خلیج فارس، به جز ایران و عراق، اجازه ورود بدون ویزا به چین صادر کردهاست. این اقدام، تازهترین کنش چین در توسعه روابط با کشورهای جنوب خلیج فارس محسوب میشود.
محمد نظری، کارشناس کنسولگری ایران در گوانجوی چین، با بررسی دلایل تمایل روزافزون چین به توسعه روابط با کشورهای کرانه خلیج فارس، توضیح میدهد که چرا ایران نتوانستهاست از این رویکرد توسعهای بهرهبرداری کند.
در ادامه متن کامل تحلیل محمد نظری، کارشناس کنسولگری ایران در گوانجوی چین را مطالعه میکنید.
خلیج فارس، مرکز استراتژی چین
خلیج فارس منبع اصلی نفت جهانی است و وابستگی چین به آن قابل توجه است. چین با ایجاد روابط قوی با کشورهای خلیج فارس، به طور فعال به دنبال تضمین دسترسی پایدار به این انرژی است .چین خلیج فارس را از نظر استراتژیک منطقهای حیاتی برای امنیت انرژی، رشد اقتصادی و بستری برای مقابله با نفوذ ایالات متحده میداند. این کشور به دنبال ایجاد روابط اقتصادی قوی با همه بازیگران خلیج فارس است و بر نیازهای انرژی و ابتکار کمربند و جاده تمرکز دارد. در حالی که چین موضع بیطرفی خود را حفظ میکند، به طور فزایندهای در پرداختن به نگرانیهای امنیتی و تلاش برای ایفای نقش میانجی در درگیریهای منطقهای، فعالتر میشود.
رشد اقتصادی
منطقه خلیج فارس بازاری پرسود برای صادرات چین و منبعی برای فرصتهای سرمایهگذاری است. چین قصد دارد از طریق پروژههای زیرساختی، تجارت و سرمایهگذاری حضور اقتصادی خود را گسترش دهد.
ایجاد تعادل در نفوذ
چین به دنبال مقابله با نفوذ ایالات متحده در منطقه بدون به چالش کشیدن مستقیم آن است. این کشور با علم رقابت منطقهای میان ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس، روابط قوی خود را حفظ کرده و رویکردی متفاوت را نشان میدهد.
چین به طور فعال در حال اجرای ابتکار کمربند و جاده- در منطقه است، در پروژههای زیرساختی سرمایهگذاری میکند و روابط اقتصادی را تقویت میکند.
چین و عربستان سعودی توافقنامههای جامع همکاری استراتژیک منعقد کرده اند.
افزایش تعامل در مسائل امنیتی
چین نقش فعالتری در میانجیگری در مناقشات و جستجوی راهحل برای چالشهای امنیتی در منطقه ایفا کرده است.
تعامل اقتصادی چین با خلیج فارس فراتر از انرژی است و تجارت، سرمایهگذاری و فناوری را در بر میگیرد.
به طور کلی، دیدگاه استراتژیک چین در مورد خلیج فارس چندوجهی است و ناشی از نیاز آن به انرژی، فرصتهای اقتصادی و تمایل به اعمال نفوذ خود در یک منطقه مهم استراتژیک است. رویکرد چین منافع اقتصادی خود را با تمایل آن به حفظ موضع بیطرفانه متعادل میکند، در حالی که با پویاییهای امنیتی در حال تحول خلیج فارس نیز سازگار میشود.
ضعف دیپلماسی ایران
ایران به دلیل تحریمهای اعمال شده توسط سازمان ملل، ایالات متحده و اتحادیه اروپا در رابطه با برنامه هستهای و سایر نگرانیها، با محدودیتهای اقتصادی شدیدی روبرو است. این تحریمها، همراه با سوء مدیریت اقتصادی و فساد، منجر به اقتصادی با ارزش پول ضعیف و تورم بالا شده است.
فضای نامساعد تجاری، بیشتر به این چالشها دامن میزند. علاوه بر این، تضعیف «محور مقاومت» ایران و شکستهای نظامی اخیر، آسیبپذیریهای داخلی و منطقهای را ایجاد کرده است.
تنشهای سیاسی و اجتماعی در داخل ایران، همراه با کشمکشهای داخلی بر سر قدرت، به بیثباتی دامن میزند و حفظ یک موضع دیپلماتیک قوی را برای ایران دشوارتر نموده است.
برنامه هستهای و روابط بینالملل
برنامه هستهای ایران همچنان یکی از نقاط اصلی اختلاف است و مذاکرات و توافقات بینالمللی، مانند برجام، نتوانستهاند به طور کامل به نگرانیها پاسخ دهند. این امر ایران را در صحنه بینالمللی منزویتر کرده و بر جایگاه دیپلماتیک آن تأثیر گذاشته است.
ضعف دیپلماسی عمومی
در حالی که ایران از برخی نقاط قوت در قدرت نرم برخوردار است، فاقد یک استراتژی منسجم دیپلماسی عمومی است که مانع از توانایی آن در تعامل مؤثر با سایر کشورها میشود. در حالیکه ایران چین را شریک استراتژیک خود میداند اما دارای نگاه راهبردی به آن کشور نیست، لیست سفرا و نمایندگی های ایران در چین و عملکرد بسیار ضعیف وزارت خارجه در حوزه چین کاملا مشهود و آثار آن هویدا شده است و گویا در تغییر این رویکرد خبری نیست.
کارشناس سرکنسولگری ایران در گوانجو
21212