به گزارش خبرآنلاین، روابط عمومی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی، نشست تخصصی «تحلیل موج اخیر اعتراضات ضد صهیونیستی در دانشگاه‌های غربی» در روز چهارشنبه ۹ خرداد ماه ۱۴۰۳ از ساعت ۱۰:۳۰ با حضور و سخنرانی دکتر محمدباقر خرمشاد، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و دکتر فؤاد ایزدی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در تالار فارابی این پژوهشگاه برگزار شد. در ادامه به مطالب مطرح شده توسط هر یک از اساتید میپردازیم.

دکتر محمدباقر خرمشاد

سوال اصلی این است که چرا دانشگاهیان غرب به آنچه که در فلسطین می گذرد با این وسعت و شدت اعتراض می کنند؟

دو دسته دلایل را می توان برشمرد: ۱- دلایل اعلامی و آشکار ۲- دلایل تحلیلی- تفسیری

صحبت از جنبش دانشجویی ذیل مباحث جامعه شناسی سیاسی قرار میگیرد و از جمله دلایل اعلامی برای بیان چرایی این اتفاق و مطالبات جنبش دانشجویی در دانشگاههای غربی موارد زیر است:

۱- تقاضای معترضان برای قطع حمایت تقاضای معترضان برای قطع حمایت‌های آمریکا از اسرائیل به خصوص حمایت‌های دیپلماتیک و اقتصادی؛

۲- اعتراض به جرائم جنگی که توسط اسرائیل در غزه انجام می‌شود مثل نسل کشی و کشتار غیر نظامیان، زنان و کودکان؛

۳- تقاضای آتش بس در غزه به دلیل شدت جنایاتی که در آنجا در حال وقوع است؛

۴- تقاضای قطع روابط مالی از سوی دانشگاه‌های غربی با دولت اسرائیل؛

۵- تقاضای شفافیت مالی و روابط این دانشگاه‌ها با دولت اسرائیل و شفاف سازی بودجه‌های پژوهشی و موقوفه‌های دانشگاهی که نفع آنها به اسرائیل می‌رسد؛

۶- تقاضای بخشش برای دانشجویان و اساتیدی که در این اعتراضات بازداشت شده‌اند؛

۷- تقاضای رفع موانع ارسال کمک‌های بشر دوستانه به غزه

۸- تقاضای پایان دادن به اشغالگری فلسطین توسط رژیم صهیونیستی

۹- و تقاضای پایان دادن به نژادپرستی در فلسطین از طرف رژیم صهیونیستی

حال سوال این است چرا تاکنون چنین تقاضاهایی توسط دانشگاهیان یعنی دانشجویان و اساتید دانشگاه مطرح نشده است؟ در پاسخ به این سؤالبه دلایل تحلیلی- تفسیری میپردازیم.

نوع شدت و حجم غیر قابل باوری از جنایات فلسطین توسط رژیم صهیونیستی در حال انجام است که برای هر انسانی عجیب و تکان دهنده است در این وضعیت محدود به لحاظ جغرافیایی و جمعیتی یعنی در جغرافیای فلسطین و غزه ما شاهد کشته شدن حدود ۵۰ هزار نفر هستیم که این موضوع تکان دهنده‌ای است. دردناکتر وقتی است که می‌بینیم دو سوم این کشته‌ها زنان و کودکان هستند. همچنین استفاده از انواع سلاح‌های ممنوعه در چنین جنگی بسیار برای افکار عمومی عجیب و سنگین است و اینکه ما شاهد ویرانی همه زیرساخت‌های غزه هستیم.

در کنار آن می‌بینیم که رژیم صهیونیستی به بیمارستان‌ها، مدارس، مساجد، کلیساها، دانشگاه‌ها، مقرهای سازمان‌های بین‌المللی، خبرنگاران و سایر مراکزی که به عنوان مراکز امن در هنگام جنگ شناخته می‌شوند حمله میکند. ایجاد قحطی و نبود امکانات لازم برای جبران اتفاقات ناگوار و تخریب منازل مسکونی که می‌توان گفت حدود دو سوم این منازل تخریب شده‌اند. این اتفاقات در موقعیتی رخ می‌دهد که به سبب وجود ابزارهای رسانه‌ای فراگیر قابلیت اطلاع رسانی وسیعی دارد و همه مخصوصاً دانشجویان از این مسئله اطلاع پیدا میکنند. طبعاً این سبب جریحه‌دار شدن روح انسان‌ها مخصوصاً دانشجویانی می‌شود که نسبت به این مسئله حساسیت بالاتری دارند.

بر این اساس دلیل اول این است که در همین خصوص دو سابقه قبلی از اعتراضات دانشجویی در آمریکا وجود که یکی مربوط می‌شود به سال‌های پایانی جنگ آمریکا علیه ویتنام که جنبش دانشجویی مطالبه پایان جنگ را داشت و همچنین اعتراض به نژادپرستی در آفریقای جنوبی. در هر دو مورد اعتراضات دانشجویی به نتیجه رسید. دلیل دوم اینکه ما با مقاومت جانانه و سرسختانه مردم مظلوم غزه در برابر این همه جنایت مواجهیم. مقاومت جانانه را نمی‌توان ندید، مقاومتی که ناشی از روحیه خداپرستی و مسلمانی ساکنان غزه است و افکار عمومی در غرب با این سوال مواجه شده است که این مردم چگونه مقاومت می‌کنند؟

دلیل سوم هم این که در نتیجه جمع دو دلیل پیش گفته یعنی حجم جنایات انجام شده و حساسیت افکار عمومی مخصوصاً دانشجویان نسبت به این مسئله، فضایی برای دانشگاهیان ایجاد شده است تا نسبت به احساس حقارت تحمیل شده از سوی صهیونیست‌ها بر جامعه آمریکا واکنش نشان دهند. در واقع دانشگاهیان از این شرایط به مثابه فرصتی برای تسویه حساب با صهیونیست‌ها استفاده می‌کنند. این حساسیت وجود دارد که چگونه یک جمع کوچک صهیونیست دارد آمریکا را اداره می‌کند و حال که این اتفاق رخ داده چرا آمریکا باید به عنوان حامی اصلی این جنایات باشد؟ در واقع اعتراضات دانشگاهیان واکنشی به این گزاره مهم است.

گویا دانشگاهیان آمریکایی از اینکه حمایت بی‌دریغ آمریکا از رژیم صهیونیستی دارد تمام سرمایه اجتماعی آنها را بر باد می‌دهد، راضی نیستند و اعتراضات آنها برای جلوگیری از چنین چالشی برای آنهاست. بنابراین دانشگاهیان با اعتراضات خود تلاش می‌کنند تا حیثیت آمریکا را حفظ کنند.

دکتر فؤاد ایزدی

در ابتدا باید به این موضوع توجه کنیم که این دانشجویان چه تیپ دانشجویانی هستند؟

این دانشجویان که در اعتراضات فعال هستند دانشجویان نخبه هستند. این دانشجویان در دانشگاه‌های خصوصی گرانقیمت تحصیل می‌کنند و برای تحصیل در این دانشگاه‌ها باید هزینه زیادی پرداخت کنند. در عین حال اکثر مدیران ایالات متحده آمریکا از این دانشگاه‌ها فارغ التحصیل شده‌اند. به عنوان نمونه برای تحصیل در دانشگاه کلمبیا باید رقمی در حدود سالانه ۹۰ هزار دلار شهریه پرداخت کرد و ورود به این دانشگاه‌ها نیز بسیار سخت است. پس این دانشجویان، دانشجویان نخبه هستند.

این دانشجویان و اساتید در نتیجه اعتراضات صدماتی نیز دیده‌اند برخی از آنها تعلیق شده‌اند و برخی دیگر اخراج. این موارد هزینه‌هایی است که اساتید و دانشجویان در این اعتراضات پرداخت کرده‌اند. البته این اعتراضات در شرایط حاضر به دانشگاه‌های دولتی و حتی دانشگاه‌های کوچک نیز سرایت پیدا کرده است و حجم اعتراضات گسترده‌تر از قبل شده است. همچنین ما شاهد هستیم که اتحادیه‌های کارگری نیز به اعتراضات پیوسته‌اند.

اعتراضات دانشجویان و اساتید می‌تواند به دو موضوع باشد یکی به سیاست خارجی آمریکا و دیگری به سیاست‌ها و تصمیمات مدیریتی دانشگاه. که به نظر بنده این اعتراضات به دانشگاه خودشان است که این چه سبک مدیریتی است؟ چرا دانشگاه باید با نهادهای امنیتی و نظامی ارتباط داشته باشد؟ چرا دانشگاه باید با شرکت‌های تولید تسلیحات ارتباط داشته باشد؟ و چرا دانشگاه باید با دولت اسرائیل برای تامین منافع این دولت ارتباط داشته باشد؟ این در صورتی است که ما در دانشگاه‌های آمریکا شاهد این هستیم که فارغ التحصیلان دانشگاهی به دانشگاه محل تحصیل خودشان کمک می‌کنند. به عنوان نمونه دانشگاه هاروارد ناشی از همین کمک‌ها موقوفه‌هایی در حد ۵۰ میلیارد دلار دارد و این اعتراض به سبک مدیریت دانشگاه وجود دارد که چرا از این مبلغ هنگفت به نحوی استفاده نمی‌شود که نیاز به کمک‌های مالی وابسته به دولت اسرائیل و گروههای صهیونیستی نباشد؟

در واقع دانشجویان به این نکته پی برده‌اند که دانشگاه محل تحصیل آنها با دولت اسرائیل، نهادهای امنیتی و نظامی و شرکت‌های ساخت تسلیحات ارتباط دارد.

همچنین ما شاهد یک تغییر دموگرافیک در آمریکا هستیم. این موضوع را در پاسخ به این سوال مطرح می‌کنم که اتفاقی که در فلسطین رخ می‌دهد چه ارتباطی با دانشجویان آمریکایی می‌تواند داشته باشد؟

دانشجوی آمریکایی خودش را بخشی از قربانی به حساب می‌آورد. قربانی سیاست‌هایی که با همکاری صهیونیست‌ها تدوین شده است. این در صورتی است که ما شاهد هستیم تعداد قابل توجهی از نوزادان و جوانان زیر ۱۸ سال آمریکایی رنگین پوست هستند و پیش بینی شده است تا سال ۲۰۴۵ اکثر مردم آمریکا رنگین پوست می‌شوند. این تغییر می‌تواند سبب این شود که انگیزه‌ای برای واکنش نسبت به موضوع فلسطین در جمعیت آمریکایی و مخصوصاً دانشجویان آمریکایی ایجاد شود و تغییر دموگرافیک منجر به همزاد پنداری شده است.

۳۱۱۳۱۱

"/>

خرمشاد:دانشجویان آمریکایی اعتراض را فرصتی برای تسویه حساب با صهیونیست‌ها می‌دانند/ ایزدی: دانشجویان به یک نکته مهم پی بردند

حجم جنایات انجام شده و حساسیت افکار عمومی مخصوصاً دانشجویان نسبت به این مسئله، فضایی برای دانشگاهیان ایجاد شده است تا نسبت به احساس حقارت تحمیل شده از سوی صهیونیست‌ها بر جامعه آمریکا  واکنش نشان دهند.

خرمشاد:دانشجویان آمریکایی اعتراض را فرصتی برای تسویه حساب با صهیونیست‌ها می‌دانند/ ایزدی: دانشجویان به یک نکته مهم پی بردند

به گزارش خبرآنلاین، روابط عمومی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی، نشست تخصصی «تحلیل موج اخیر اعتراضات ضد صهیونیستی در دانشگاه‌های غربی» در روز چهارشنبه ۹ خرداد ماه ۱۴۰۳ از ساعت ۱۰:۳۰ با حضور و سخنرانی دکتر محمدباقر خرمشاد، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و دکتر فؤاد ایزدی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در تالار فارابی این پژوهشگاه برگزار شد. در ادامه به مطالب مطرح شده توسط هر یک از اساتید میپردازیم.

دکتر محمدباقر خرمشاد

سوال اصلی این است که چرا دانشگاهیان غرب به آنچه که در فلسطین می گذرد با این وسعت و شدت اعتراض می کنند؟

دو دسته دلایل را می توان برشمرد: ۱- دلایل اعلامی و آشکار ۲- دلایل تحلیلی- تفسیری

صحبت از جنبش دانشجویی ذیل مباحث جامعه شناسی سیاسی قرار میگیرد و از جمله دلایل اعلامی برای بیان چرایی این اتفاق و مطالبات جنبش دانشجویی در دانشگاههای غربی موارد زیر است:

۱- تقاضای معترضان برای قطع حمایت تقاضای معترضان برای قطع حمایت‌های آمریکا از اسرائیل به خصوص حمایت‌های دیپلماتیک و اقتصادی؛

۲- اعتراض به جرائم جنگی که توسط اسرائیل در غزه انجام می‌شود مثل نسل کشی و کشتار غیر نظامیان، زنان و کودکان؛

۳- تقاضای آتش بس در غزه به دلیل شدت جنایاتی که در آنجا در حال وقوع است؛

۴- تقاضای قطع روابط مالی از سوی دانشگاه‌های غربی با دولت اسرائیل؛

۵- تقاضای شفافیت مالی و روابط این دانشگاه‌ها با دولت اسرائیل و شفاف سازی بودجه‌های پژوهشی و موقوفه‌های دانشگاهی که نفع آنها به اسرائیل می‌رسد؛

۶- تقاضای بخشش برای دانشجویان و اساتیدی که در این اعتراضات بازداشت شده‌اند؛

۷- تقاضای رفع موانع ارسال کمک‌های بشر دوستانه به غزه

۸- تقاضای پایان دادن به اشغالگری فلسطین توسط رژیم صهیونیستی

۹- و تقاضای پایان دادن به نژادپرستی در فلسطین از طرف رژیم صهیونیستی

حال سوال این است چرا تاکنون چنین تقاضاهایی توسط دانشگاهیان یعنی دانشجویان و اساتید دانشگاه مطرح نشده است؟ در پاسخ به این سؤالبه دلایل تحلیلی- تفسیری میپردازیم.

نوع شدت و حجم غیر قابل باوری از جنایات فلسطین توسط رژیم صهیونیستی در حال انجام است که برای هر انسانی عجیب و تکان دهنده است در این وضعیت محدود به لحاظ جغرافیایی و جمعیتی یعنی در جغرافیای فلسطین و غزه ما شاهد کشته شدن حدود ۵۰ هزار نفر هستیم که این موضوع تکان دهنده‌ای است. دردناکتر وقتی است که می‌بینیم دو سوم این کشته‌ها زنان و کودکان هستند. همچنین استفاده از انواع سلاح‌های ممنوعه در چنین جنگی بسیار برای افکار عمومی عجیب و سنگین است و اینکه ما شاهد ویرانی همه زیرساخت‌های غزه هستیم.

در کنار آن می‌بینیم که رژیم صهیونیستی به بیمارستان‌ها، مدارس، مساجد، کلیساها، دانشگاه‌ها، مقرهای سازمان‌های بین‌المللی، خبرنگاران و سایر مراکزی که به عنوان مراکز امن در هنگام جنگ شناخته می‌شوند حمله میکند. ایجاد قحطی و نبود امکانات لازم برای جبران اتفاقات ناگوار و تخریب منازل مسکونی که می‌توان گفت حدود دو سوم این منازل تخریب شده‌اند. این اتفاقات در موقعیتی رخ می‌دهد که به سبب وجود ابزارهای رسانه‌ای فراگیر قابلیت اطلاع رسانی وسیعی دارد و همه مخصوصاً دانشجویان از این مسئله اطلاع پیدا میکنند. طبعاً این سبب جریحه‌دار شدن روح انسان‌ها مخصوصاً دانشجویانی می‌شود که نسبت به این مسئله حساسیت بالاتری دارند.

بر این اساس دلیل اول این است که در همین خصوص دو سابقه قبلی از اعتراضات دانشجویی در آمریکا وجود که یکی مربوط می‌شود به سال‌های پایانی جنگ آمریکا علیه ویتنام که جنبش دانشجویی مطالبه پایان جنگ را داشت و همچنین اعتراض به نژادپرستی در آفریقای جنوبی. در هر دو مورد اعتراضات دانشجویی به نتیجه رسید. دلیل دوم اینکه ما با مقاومت جانانه و سرسختانه مردم مظلوم غزه در برابر این همه جنایت مواجهیم. مقاومت جانانه را نمی‌توان ندید، مقاومتی که ناشی از روحیه خداپرستی و مسلمانی ساکنان غزه است و افکار عمومی در غرب با این سوال مواجه شده است که این مردم چگونه مقاومت می‌کنند؟

دلیل سوم هم این که در نتیجه جمع دو دلیل پیش گفته یعنی حجم جنایات انجام شده و حساسیت افکار عمومی مخصوصاً دانشجویان نسبت به این مسئله، فضایی برای دانشگاهیان ایجاد شده است تا نسبت به احساس حقارت تحمیل شده از سوی صهیونیست‌ها بر جامعه آمریکا واکنش نشان دهند. در واقع دانشگاهیان از این شرایط به مثابه فرصتی برای تسویه حساب با صهیونیست‌ها استفاده می‌کنند. این حساسیت وجود دارد که چگونه یک جمع کوچک صهیونیست دارد آمریکا را اداره می‌کند و حال که این اتفاق رخ داده چرا آمریکا باید به عنوان حامی اصلی این جنایات باشد؟ در واقع اعتراضات دانشگاهیان واکنشی به این گزاره مهم است.

گویا دانشگاهیان آمریکایی از اینکه حمایت بی‌دریغ آمریکا از رژیم صهیونیستی دارد تمام سرمایه اجتماعی آنها را بر باد می‌دهد، راضی نیستند و اعتراضات آنها برای جلوگیری از چنین چالشی برای آنهاست. بنابراین دانشگاهیان با اعتراضات خود تلاش می‌کنند تا حیثیت آمریکا را حفظ کنند.

دکتر فؤاد ایزدی

در ابتدا باید به این موضوع توجه کنیم که این دانشجویان چه تیپ دانشجویانی هستند؟

این دانشجویان که در اعتراضات فعال هستند دانشجویان نخبه هستند. این دانشجویان در دانشگاه‌های خصوصی گرانقیمت تحصیل می‌کنند و برای تحصیل در این دانشگاه‌ها باید هزینه زیادی پرداخت کنند. در عین حال اکثر مدیران ایالات متحده آمریکا از این دانشگاه‌ها فارغ التحصیل شده‌اند. به عنوان نمونه برای تحصیل در دانشگاه کلمبیا باید رقمی در حدود سالانه ۹۰ هزار دلار شهریه پرداخت کرد و ورود به این دانشگاه‌ها نیز بسیار سخت است. پس این دانشجویان، دانشجویان نخبه هستند.

این دانشجویان و اساتید در نتیجه اعتراضات صدماتی نیز دیده‌اند برخی از آنها تعلیق شده‌اند و برخی دیگر اخراج. این موارد هزینه‌هایی است که اساتید و دانشجویان در این اعتراضات پرداخت کرده‌اند. البته این اعتراضات در شرایط حاضر به دانشگاه‌های دولتی و حتی دانشگاه‌های کوچک نیز سرایت پیدا کرده است و حجم اعتراضات گسترده‌تر از قبل شده است. همچنین ما شاهد هستیم که اتحادیه‌های کارگری نیز به اعتراضات پیوسته‌اند.

اعتراضات دانشجویان و اساتید می‌تواند به دو موضوع باشد یکی به سیاست خارجی آمریکا و دیگری به سیاست‌ها و تصمیمات مدیریتی دانشگاه. که به نظر بنده این اعتراضات به دانشگاه خودشان است که این چه سبک مدیریتی است؟ چرا دانشگاه باید با نهادهای امنیتی و نظامی ارتباط داشته باشد؟ چرا دانشگاه باید با شرکت‌های تولید تسلیحات ارتباط داشته باشد؟ و چرا دانشگاه باید با دولت اسرائیل برای تامین منافع این دولت ارتباط داشته باشد؟ این در صورتی است که ما در دانشگاه‌های آمریکا شاهد این هستیم که فارغ التحصیلان دانشگاهی به دانشگاه محل تحصیل خودشان کمک می‌کنند. به عنوان نمونه دانشگاه هاروارد ناشی از همین کمک‌ها موقوفه‌هایی در حد ۵۰ میلیارد دلار دارد و این اعتراض به سبک مدیریت دانشگاه وجود دارد که چرا از این مبلغ هنگفت به نحوی استفاده نمی‌شود که نیاز به کمک‌های مالی وابسته به دولت اسرائیل و گروههای صهیونیستی نباشد؟

در واقع دانشجویان به این نکته پی برده‌اند که دانشگاه محل تحصیل آنها با دولت اسرائیل، نهادهای امنیتی و نظامی و شرکت‌های ساخت تسلیحات ارتباط دارد.

همچنین ما شاهد یک تغییر دموگرافیک در آمریکا هستیم. این موضوع را در پاسخ به این سوال مطرح می‌کنم که اتفاقی که در فلسطین رخ می‌دهد چه ارتباطی با دانشجویان آمریکایی می‌تواند داشته باشد؟

دانشجوی آمریکایی خودش را بخشی از قربانی به حساب می‌آورد. قربانی سیاست‌هایی که با همکاری صهیونیست‌ها تدوین شده است. این در صورتی است که ما شاهد هستیم تعداد قابل توجهی از نوزادان و جوانان زیر ۱۸ سال آمریکایی رنگین پوست هستند و پیش بینی شده است تا سال ۲۰۴۵ اکثر مردم آمریکا رنگین پوست می‌شوند. این تغییر می‌تواند سبب این شود که انگیزه‌ای برای واکنش نسبت به موضوع فلسطین در جمعیت آمریکایی و مخصوصاً دانشجویان آمریکایی ایجاد شود و تغییر دموگرافیک منجر به همزاد پنداری شده است.

۳۱۱۳۱۱

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *