لحظهای که مهرجویی شروع کرد به انگلیسی با کوروساوا گفتوگو کردن و واقعا ما را نجات داد. یعنی آبروی ما را حفظ کرد.
از داریوش مهرجویی رفیق عزیزم خاطرات خوب زیادی دارم؛ اما این دو خاطره برایم جذابیت دیگری دارد و هیچوقت از ذهنم فراموش نمیشود حتی با اینکه قبلا هم تعریف کردم اما با نام داریوش دوباره برایم تداعی میشود.
مهرجویی و کوروساوا
خسرو شکیبایی برایم تعریف میکرد که بعد از «هامون» از سوی مرکز سینمای ژاپن دعوتنامهای آمد و ما را به ژاپن دعوت کردند، جمعی از ما به همراه کارگردان داریوش مهرجویی عازم ژاپن شدیم. پذیرایی ژاپنی ها فوقالعاده بود؛ بهترین هتل را برایمان در نظر گرفته بودند و با بهترین غذاهای ژاپنی اما با یک مشکل اساسی اینکه میبایستی با دو تا چوب (به جای قاشق) غذا را برداشته و بر دهان میگذاشتیم.