آنان که با تاریخ مبارزات سیاسی پیش از انقلاب آشنا هستند، بهخوبی میدانند که یکی از بدترین محیطهای سیاسی کشور در آن زمان زندانهای اوین و قصر و بندهای سیاسی دیگر زندانهای کشور بود.
به گزارش خبرآنلاین روزنامه هم میهن نوشت: منظور از بدترین محیط، فقط ناظر به امکانات و محیط بسته زندان، بازجوییها، شکنجه و اینجور چیزها نیست. طبیعی است که زندان جای خوبی نیست. منظور از محیط بد، روابط داخلی میان زندانیان بود. زندانیانی که همه آنان در مبارزه علیه شاه اشتراکنظر داشتند و گویا برای مردم مبارزه میکردند و جان و عمر خود یعنی باارزشترین موجودی خود را در کف دست گذاشته بودند تا مثلاً برای مردم کاری کنند.
فضای زندان از سوی برخی زندانیان و بهطور مشخص اعضای سازمان مجاهدین خلق چنان رعبآور شده بود که از نظر بسیاری از زندانیان، زندان در زندان بودند. فضای خفقانآور زندان ناشی از رفتار مجاهدین، حتی تحملناپذیرتر و بدتر از شکنجههای ساواک تلقی میشد. اتهام اصلی مجاهدین به دیگران این بود که آنان اهل مبارزه با آمریکا نیستند و افتخارات مبارزه ضدآمریکایی مجاهدین را ندارند و مجاهدین نوک تیز پیکان مبارزه ضدآمریکایی هستند و هرکس با آنان نیست؛ دانسته و نادانسته در اردوی آمریکاییهاست.
بزرگترین افتخارات آنان کشتن چند آمریکایی بود. رفتارها و تضادهای داخل زندان، منشاء تمام اختلافات چند سال اولیه پس از انقلاب بود که مسیر آن را از انتظارات مردم دور کرد. از سوی دیگر، غرب و آمریکا هم همواره علیه تروریسم داد سخن میدادند و آن را خطری بزرگ برای ثبات خود، جهان، دموکراسی و صلح میدانستند.