حذف عملی ایران از کریدورهای تجاری

در خبرها آمده‌ که اولین قطار ترانزیتی افغانستان‌-ترکیه از اول اردیبهشت در مسیر ایران متوقف شده‌ است. این قطار که حامل سنگ کالک است، قرار بود اولین قطاری باشد که بعد از تکمیل راه‌آهن خواف-هرات در تابستان گذشته از این محور راهی ترکیه شود. درباره علت این اتفاق، اگرچه گمان‌هایی وجود دارد، اما رسما توضیحی داده نشده‌ است.

حذف عملی ایران از کریدورهای تجاری

در خبرها آمده‌ که اولین قطار ترانزیتی افغانستان‌-ترکیه از اول اردیبهشت در مسیر ایران متوقف شده‌ است. این قطار که حامل سنگ کالک است، قرار بود اولین قطاری باشد که بعد از تکمیل راه‌آهن خواف-هرات در تابستان گذشته از این محور راهی ترکیه شود. درباره علت این اتفاق، اگرچه گمان‌هایی وجود دارد، اما رسما توضیحی داده نشده‌ است. این اتفاق در بستر آنچه‌ به «تقابل کریدورهای تجاری» شهرت یافته، درخور توجه است. با وجود اینکه به لحاظ ژئوپلیتیک و دسترسی، ایران محوری‌ترین موقعیت را در محل اتصال سه قاره جهان دارد و می‌توانست قلب ترانزیت جهان باشد، اما حضور ایران در هفت مسیری که در یکی، دو دهه اخیر برای اتصال شرق و غرب و شمال و جنوب عالم مدنظر بوده، بسیار اندک است و تقریبا همه آنها ایران را دور می‌زنند. در مسیر جاده ابریشم چین-اروپا، عمدتا استفاده از مسیر دریایی ایران در خزر مدنظر است. کریدور شمال-جنوب که قرار است از ایران بگذرد، همچنان با مشکل عدم تکمیل دو خط‌ آهن چابهار-زاهدان و رشت-آستارا مواجه است. این در حالی است که برای مثال، ترکیه بخش اصلی در شش مسیر است و تنها در مسیر دریایی جاده ابریشم چین به اروپا نام ترکیه دیده نمی‌شود.

حذف عملی ایران از کریدورهای تجاری با وجود نزدیک‌تر و ارزان‌تر بودن ترانزیت از طریق ایران، تنها یکی از نمونه‌هایی است که حکایت از بلااستفاده‌ماندن موقعیت ژئوپلیتیک کشور دارد. در حوزه‌های دیگر نیز، به‌ویژه در خلیج فارس، مزیت‌های ژئوپلیتیک ایران در حال رنگ‌باختن است. رابرت کاپلان در کتاب مرجعش (the Revenge of Geography)‌ از موقعیت «محوری» ایران در خاورمیانه می‌گوید و تأکید می‌کند که «امتیاز موقعیت مکانی ایران در جنوب هارتلند مکیندر و داخل ریملند سپایکمن مهم‌تر از هر عامل دیگری است». ایران بر سر راه شرق و غرب و رابط طبیعی بین آسیای میانه، شبه‌قاره هند و خاورمیانه است. دامنه‌های غربی رشته‌کوه‌های زاگرس بر بین‌النهرین مسلط است. ایران بالقوه دارای بیشترین نفوذ طبیعی بر آسیای میانه و قفقاز است. کاپلان توجه می‌دهد که تمام نفت خاورمیانه بزرگ، یا در جنوب ایران است یا در شمال ایران و ایران در بهترین موقعیت برای ترانزیت نفت و اشراف بر مسیرهای انتقال آن قرار دارد. موقعیت ایران و فلات ایران به‌عنوان «قلعه خاور نزدیک» به ایران امکان داد تا نخستین امپراتوری جهان را بنا نهد و در مقاطعی هم‌زمان در آتن و آسیای میانه حضور داشته باشد. ایران برخلاف بسیاری از کشورهای خاورمیانه، کشوری بی‌تاریخ و مصنوعی نیست و سابقه مستمر ملت-دولت‌سازی ایران بیش از هر دولت دیگری در منطقه است. به لحاظ جغرافیای فرهنگی، ایران در طول تاریخ خود همیشه جذابیت تمدنی داشته و از اروپای شرقی تا بغداد و تا کلکته به نوعی قلمرو فرهنگ فارسی بوده‌ است.

ایران از مزیت‌های ژئوپلیتیک بی‌نظیری نیز در خلیج فارس برخوردار است. چهار جزیره ایرانی در نوار شمالی تنگه هرمز، اشراف ایران بر این آبراه حیاتی را تأمین می‌کنند. ایران بیشترین ساحل را در خلیج فارس دارد، آب در جوار سواحل ایران بیشترین عمق را دارد و خطوط تفکیک تردد دریایی ناچارا از مجاورت شش جزیره ایرانی در خروجی غربی تنگه هرمز می‌گذرند. ضمن اینکه ایران با بیش از ۵۰۰ کیلومتر مرز با دریای عمان و دریای عرب و وجود بندر چابهار، بهترین انتخاب برای دسترسی آسیای مرکزی به دریای آزاد است.

اما مزیت‌های ژئوپلیتیک می‌تواند پایدار و همیشگی نباشد. تحولات تکنولوژیک مانند دریانوردی، سلاح‌های موشکی و هسته‌ای، تغییر صف‌بندی قوا در منطقه‌ و جهان، رونق یافتن و متروک‌شدن مسیرهای ارتباطی، افزایش یا کاهش استفاده از برخی منابع طبیعی، شکل‌گیری و فروپاشی ائتلاف‌ها و… بر موقعیت ژئوپلیتیک کشورها تأثیر دارند. بنابراین‌ اگرچه جغرافیای مناطق تقریبا ثابت است، اما مزیت‌ها و معضلات ژئوپلیتیک تحت تأثیر تعامل بین جغرافیا، تصمیمات دولت‌ها و پیشرفت فناوری می‌توانند متحول شوند. مزیت‌های ژئوپلیتیک ایران اکنون به دو دلیل با تهدیدات جدی مواجه است: ۱- بی‌توجهی دولت ایران به کاهش مستمر اهمیت عوامل ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک و اهمیت یافتن فزاینده عوامل ژئواکونومیک و ۲- فقدان عمل‌گرایی و انعطاف‌پذیری لازم برای تطبیق خود با تحولات اثرگذار بر نظم ژئوپلیتیک در منطقه و جهان.

دورخوردن ایران توسط کریدورهای تجاری و لوله‌های نفت و گاز، توسعه کرانه‌های جنوبی خلیج فارس در قیاس با عقب‌ماندگی کرانه‌های ایران، احتمال اتصال جاده‌ای ترکیه با آسیای میانه از طریق دالان زنگزور که از زمان صفویه خط قرمز ایران بوده و… می‌توانند آثار سوء ماندگاری بر ژئوپلیتیک ایران داشته باشند. مشکل در انتقال سنگ معدنی افغانستان به ترکیه از طریق ایران، در صورت ادامه می‌تواند افغانستان را نیز متوجه مسیر ترکمنستان آذربایجان کند. تأخیر در تکمیل راه‌آهن چابهار-زاهدان و رشت-آستارا که موجب تعلیق کریدور شمال-جنوب از طریق ایران است، نمونه دیگری از نقش دولت در زائل‌کردن مزیت‌های ژئوپلیتیک است. ضمن اینکه اثرات سوء مشکلات مزمنی مانند ادامه تحریم‌ها و سیاست خارجی ناکارآمد بیشتر است. تصمیمات درست سیاسی می‌توانند بر مزیت‌های ژئوپلیتیک بیفزایند و از معضلات ژئوپلیتیک بکاهند. ایران به خاطر قرارداشتن در منطقه‌ای که دوستان فرهنگی و مذهبی ذاتی ندارد، باید سیاست خارجی ملی‌گرایانه، عمل‌گرایانه و غیرایدئولوژیک داشته باشد، در غیر این صورت تنها می‌ماند.

*منتشر شده در شرق

۳۱۱۳۱۱

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *