رهیافت مسئولانه و هوشمندانه و وجه مشترک سعدی و حافظ در برابر کوتهبینیها و از خودبیگانگیها، بازنگری به انسان و جامعه انسانی، شناخت و تشریح آن، و به نمایش گذاشتن زیباییها و تواناییهای انسان بود.
به گزارش کاویان گلد، محمدجواد فرزان که کتاب سهجلدی «چه میگفت حافظ» را در کارنامهاش دارد، در یادداشت خود با عنوان «حافظِ زندگی (۲)» که برای انتشار در اختیار ایسنا قرار داده، نوشته است: مطالعه ادبیات و تاریخ در کنار هم به هر دو معنای زندهتری میبخشد. آموزههای سعدی و حافظ با تجسم فضای سدههای هفتم و هشتم ملموستر میشوند. اما ارزش کار آنها هنگامی بهدرستی آشکار میشود که در جایگاه پزشکان حاذق درمان دردهایی که جامعه را به نابودی سوق میدادند، دیده شوند. به گزارش ایسنا، درد خشونتهایی که با یورش چنگیز در آغاز سده هفتم به اوج رسید و با مرگ او و پخش قدرت حکومتی بین فرزندان و نوادگان و سردارانش، دژخویی و کینهتوزی و زورگویی و برادرکشی را گسترش داد و نهادینه کرد.