جایزه ادبی جلال آل‌احمد باید بتواند بر قلب رادیکالیسم او چشم بدوزد/ ضرورت به‌یاد آوردن پرتره گلابدره‌ای

مطالعه در سوانح احوال جلال نشان می‌دهد که او طی ۴۶ سال عمرش، آنقدر گسست‌ها و پیوست‌ها را تجربه کرده که یک جایزه به نام او باید تمامی این ابعاد را درنظر آورد و گرنه سنخی سیاست تک معیاری را بالاجبار پی خواهد گرفت؛ جایزه جلال باید بتواند بر قلب رادیکالیسم او چشم بدوزد و آن را تجلیل کند.

جایزه ادبی جلال آل‌احمد باید بتواند بر قلب رادیکالیسم او چشم بدوزد/ ضرورت به‌یاد آوردن پرتره گلابدره‌ای

به گزارش کاویان گلد به نقل از  روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، نام جلال آل‎احمد در تاریخ فرهنگی ایران معاصر آنقدر مهم و اثرگذار است که خط کشیدن و یا نادیده گرفتن آن، میان این تاریخ و بسیاری از سرفصل‌های مهمش فاصله می‌اندازد. به دلیل همین اهمیت باید نویسندگانی را که از اندیشه و قلم جلال نیز تاثیر گرفته‌اند مهم شمرد، چون عمده دلیل تاثیرگذاری جلال – چه در مقام داستان‌نویس و چه در مقام پژوهشگر و نظریه‌پرداز عرصه فرهنگ – رادیکالیسم او در نقادی بود. محمد آسیابانی طی یادداشتی، ضرورت توجه جایزه ادبی جلال آل‌احمد به برخی نویسندگان تاثیر گرفته از جلال را تذکر داده است. این یادداشت را در ادامه بخوانید: ۱. جلال آل احمد نویسنده‌ای بود که در دهه‌های بیست و سی بالید و بر گفتار فکری دهه چهل غالب و چیره شد: پس از مرگش بر فزونی شهرتش کم که نشد هیچ، بلکه با انواع اقسام گفتارهای ستیزنده و مخالف تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران درآمیخت و خود بدل به افقی برناگذشتنی و یکه شد.هواخواهان او از هر مکتب و عقیده‌ای قاطعانه بر سر میراث او مجادله کرده و بر نکات و نقاطی از سلوک فکری و انگشت نهاده‌اند که به تقریب همگی بر رادیکالیسم توفنده و خشماگین او نسبت به غرب کاپیتالیست امپریالیست و رجوع به سنخی بومی گرایی اشاره دارند؛ اما این تمام مسئله نیست.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *