جواد طوسی در نشست «متون سینمایی و جامعه هدف» گفت برگزاری برنامههای فرهنگی و جشنوارههای مرتبط با سینما در دهه ۴۰ و ۵۰ سبب تولید محتوای رسانهای همچون نشریه، بولتن، روزنامه و… میشد. این روند در دورههای اخیر با فراز و نشیبهای بسیار همراه بود. یکی از عوامل چنین افت و خیزی سیاستزدگی جامعه است که به حوزههای فرهنگی رخنه میکند.
به گزارش کاویان گلد، نخستین نشست از سلسله نشستهای تخصصی «کتابهای سینمایی؛ از تولید محتوا تا مخاطب» با موضوع «متون سینمایی و جامعه هدف» سهشنبه (۱۳ خرداد ۱۴۰۴) با حضور جواد طوسی (منتقد سینما) و مازیار فکری ارشاد ( نویسنده، مترجم و عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی) برگزار شد. جواد طوسی در این نشست درباره مخاطب شناسی و مشخص بودن جامعه هدف در تولید محتوای سینمایی گفت: اساس و موجودیت چنین شرایطی را رفتار حاکمیتی رقم میزند که: «چگونه به مقوله فرهنگ میپردازد و برنامهریزی آن در چرخه سیاست به چه صورت عملی میشود؟ در دهه ۴۰ و ۵۰ یعنی پیش از انقلاب اسلامی ایران رشدی را در این حوزه شاهد بودیم. شاید به قابل قیاس نبودن اکنون و گذشته و مواردی چون محدودیت رسانهای یا زمینه فرهنگی که در قشر متوسط و فرهیخته وجود داشت، اشاره شود، اما این دو دهه قابل دفاع است و در یک رابطه دو طرفه شکل پیدا میکند؛ درواقع به رونقی باز میگردد که در گستره فرهنگی و اجتماعی وجود داشت. مانند مجموعههایی که میتوان از آن به عنوان پاتوق نام برد، پاتوقهایی که منجر به جذب هرچه بیشترعلاقهمندان به یک رشته میشد.»
او افزود: «برگزاری برنامههای فرهنگی و جشنوارههای مرتبط با سینما در آن ایام سبب تولید محتوای رسانهای همچون نشریه، بولتن، روزنامه و… میشد که خود این امر در جذب مخاطب اثرگذار بود و پل ارتباطی با مخاطبان خود ایجاد میکرد. در دورههای اخیر این روند با فراز و نشیبهای بسیار همراه بود؛ در ایامی به اوج خود میرسید و در زمانهای نیز دچار افت میشد. به نظر من یکی از عوامل چنین افت و خیزی سیاستزدگی جامعه است که به حوزههای فرهنگی رخنه میکند، تعادل و توازن بهم میخورد و بسیاری موارد به شکل نامتعارف خود ادامه مییابد.»
او ضمن تاکید بر ضرورت فرهنگسازیِ بههنگام و توجه به رسانه برای تجویز خوراک نسل جوان، ادامه داد: «در دهههای ۴۰ و ۵۰ تعداد آثار منتشر شده در حوزه سینما محدود بود، اما همه آنها به عنوان مرجع مورد استفاده قرار میگرفتند؛ اکنون در ایام انبوه چاپ آثار سینمایی قرار داریم اما تقاضا کم است و دلیل آن را میتوان کمبود پاتوقهای فرهنگی دانست.»
او با اشاره به اینکه هنرمند یک عمر مفید دارد و باید برای ضبط حدیث نفس سراغشان رفت، گفت: «مدیران دولتی باید پا به میدان بگذارند و مواردی را برای تولید کتابهای سینمایی پیشنهاد دهند. سینمای سیاسی، ملودرام و سایر موضوعات در سینمای ایران قابل بررسی و پرداخت است و مدیران فرهنگی میتوانند بخشی از بودجه سالانه خود را به آن اختصاص دهند تا فرهنگسازی لازم صورت گیرد. به عنوان نمونه سینمای جنگ که در سالها اخیر مورد توجه قرار گرفته، از مواردی است که باید به صورت تخصصی درخصوص آن کتاب نوشت و این مستلزم حمایت است.»
طوسی در بخش دیگری از سخنان خود مطرح کرد: «برخی از ناشرانی که اکنون در حال چاپ آثار سینمایی هستند نیز باید مورد نقد واقعبینانه قرارگیرند و عملکرد مثبت و منفی آنها گوشزد شود. همچنین باید چرخه رقابتی درستی ایجاد و بودجهای هم برای ادامه فعالیتهای فرهنگی تخصیص داده شود.»
مازیار فکری ارشاد نیز در این نشست با اشاره به این که اگر میخواهیم جریانهای قدرتمند را تکرار کنیم باید دست از تنگنظری برداریم و برای فرهنگ ایران دل بسوزانیم، گفت: «من و هم نسلان من در دهه ۶۰ با فیلم و مجله فیلم آشنا شدیم؛ در این مجله صفحهای برای معرفی کتابهای سینمایی بود. آن ایام به دلیل شرایط جنگی و فضای حاکم بر جامعه کتاب سینمایی زیادی چاپ نمیشد، اما همان تعداد محدود در مجله فیلم معرفی میشد و ما با آنها آشنا میشدیم. پس از آن در نیمه دهه ۷۰ بازار کتاب سینمایی رونق گرفت. مترجمان جدید وارد عرصه و با مفهوم سینما به شکل عاشقانه مواجه شدند. ما با خواندن این کتابها با بسیاری از سینماگران و کارگردانهای کشورهای دیگر آشنایی پیدا کردیم.»
او ادامه داد: «اهمیتی که آن ایام جشنواره فیلم فجر در معرفی و شناساندن فیلمهای سینمایی به هم نسلهای من داشت مثال زدنی است. در نیمه دوم دهه ۷۰ ناشران جدید وارد عرصه شدند و شکلهای مختلف و ژانرهای گوناگونی از آثار سینمایی را به چاپ رساندند. ترجمه و انتشار فیلمنامه نیز باب شده بود که اکنون از رونق افتاده است. این موارد سبب شد با درک و تحلیل فیلم و فلسفه سینما آشنا شویم. بازار کتابهای سینمایی همواره با افت و خیز بسیار همراه بوده و هیچگاه بازار کتابهای سینمایی ثبات نداشته است.»
این نویسنده با اشاره به این که کتابهای تخصصی از جمله در حوزه سینما مخاطب محدودی دارند، بیان کرد: «اما همین مخاطب کم، شور و شوق بسیاری به آثار سینمایی نشان دادند که در دهه ۸۰ به اوج خود رسید. در دهه ۹۰ وارد فضای تجاری کتابهای سینمایی شدیم؛ بدین معنی که ترجمه و چاپ کتابهای زندگینامهای بازیگران و کارگردانان سینمای جهان باب شد که به نظرم به بازار کتاب سینمایی لطمه زد. در چند سال اخیر آسیبهای رشد روزافزون هزینه چاپ کتاب و فروکش کردن عمومی بازار کتاب به دلایل مختلف مثل افزایش قیمت و خارج شدن تدریجی کتاب از سبد فرهنگی خانوار به آثار حوزه سینمایی هم رسیده است.»
فکری ارشاد با بیان اینکه ورود ناشران عمومی به انتشار کتابهای سینمایی امری مثبت است، گفت: «در حوزه چاپ آثار سینمایی سیاست و استراتژی لازم است و مخاطب باید بداند هر ناشر چه ژانری از آثار سینمایی را منتشر میکند. تکلیف مخاطب کتاب سینمایی باید روشن باشد. همچنین سواد آکادمیک برای تولید این نوع آثار نیاز است.»
او افزود: «در شرایط کنونی بسیاری از ناشران موافق تولید کتاب داخلی نیستند و بر ترجمه تاکید بیشتری دارند، چرا که به گمانشان فروش آثار ترجمهای بهتر است. افراد متخصص در حوزه سینما در ایران بسیارند، اما ناشران کمی جرات انتشار آثارشان را پیدا میکنند.»
مازیار فکری ارشاد در پایان گفت: «در دهه ۶۰ ما چیزهایی یاد گرفتیم که اکنون در دسترس نیستند تا نسل جوان ذهن خود را با آنها پرورش دهد. تفاوت نسلی در دریافت اطلاعات و حتی نوعی علمگریزی نیز مشاهده میشود. برخی از این معضلات بر گرده دولت و بخشی دیگر بر گردن جامعه است که این موارد را میتوان مدیریت کرد و تا زمانی که این اوضاع تغییر نکند وضعیت کتاب سینمایی و درکل صنعت نشر به همین منوال خواهد بود. من به نسل جوان و دانشجویان به دلیل سوادشان بسیار خوشبین هستم. ما باید خوراک فکری آنها را تامین کنیم و در این راه از کمکهای دولتی بهرهمند شویم. ضرورت دارد تا ناشران بخش خصوصی نیز مورد توجه قرارگیرند. به طور کل سروسامان دادن به کتابهای سینمایی و منابع حوزه تئاتر امری لازم است.»
۲۴۲۲۴۴