به گزارش کاویان گلد، بازارچه صابون‌پزخونه یا به قول محلی‌ها «صام‌پزخونه» در دروازه غار تهران روزگاری با کارگاهای کوچک صابون‌پزی‌اش، صابون کل تهران را که تامین می‌کرد هیچ، محصولاتش را به سراسر ایران نیز می‌فرستاد. نزدیکش که می‌شدی بوی گوگرد مشامت را می‌آزرد با این حال جریان تند زندگی در آن هر عابری را به وجد می‌آورد. شب‌گردان در تاریکی شب در آن پرسه می‌زدند مبادا دزدی به مال مردم بزند. حالا اما سال‌هاست که دیگر نه خبری از کارگاه‌های صابون‌پزی و هیاهوی‌شان در روز است و نه شب‌گردان در تاریکی شب، صابون‌پزخانه امروز در فقر غوطه می‌زند و ساکنانش از خودش تکیده‌ترند. در ادامه گزارشی می‌خوانیم از روزگاری که این گذر نفس‌های آخرش را می‌کشید، وقتی در خرداد ۱۳۵۵ خبرنگار اطلاعات برای گزارش میدانی در آن پا گذاشت و فهمید کارگاهای صابون‌پزی به تولید اشیای پلاستیکی و مغازه‌های خیاطی تغییر کرده اما هنوز شب‌گردان، شب‌ها در محل پاس می‌دهند:

اگرچه دیگر از صابون‌فروشی‌ها و کارگاه تولید صابون در خیابان صاحب‌جمع خبری نیست اما موسفیدان صابون‌پزخانه هنوز هم اگر گذرشان به این گذر بیفتد، خاطره روزهایی که کل کوچه از انبوه صابون‌فروشی‌ها بوی گوگرد می‌داد برای‌شان زنده می‌شود.

بازارچه صابون‌پزخانه در جنوب باغ فردوس، در جنوبی‌ترین نقطه تهران یکی از بازارچه‌های تهران قدیم است که همچنان حال و هوای بازارچه‌های قدیمی صد سال پیش را دارد.

این بازارچه قدیمی مرکز تهیه صابون بود و انواع صابون‌های لباس‌شویی در این بازارچه تهیه می‌شد و به سراسر ایران صادر می‌شد.

تا چند سال قبل نیز تک و توکی از این مغازه‌ها در این بازارچه قدیمی وجود داشت. در کوچه‌پس‌کوچه‌های باریک بازارچه صابون‌پزخانه دو نفر نمی‌توانند پهلو به پهلو با هم عبور کنند.

سقف این بازارچه در بسیاری از نقاط به خاطر مرور زمان ریزش کرده و از میان رفته است."/>

تهران؛ زیر گذر صابونپزخونه/ وقتی اکبر بی‌دنده از استخوان و پیه گاو صابون می‌ساخت

جالب و مهم این‌که در این بازارچه قدیمی هنوز شب‌گردها حکومت می‌کنند. شاید شب‌گردانی که در این بازارچه شب‌ها کشیشک می‌دهند، از آخرین بازماندگان کسانی باشند که به شغل فراموش‌شده شب‌گردی اشتغال دارند.

تهران؛ زیر گذر صابونپزخونه/ وقتی اکبر بی‌دنده از استخوان و پیه گاو صابون می‌ساخت

به گزارش کاویان گلد، بازارچه صابون‌پزخونه یا به قول محلی‌ها «صام‌پزخونه» در دروازه غار تهران روزگاری با کارگاهای کوچک صابون‌پزی‌اش، صابون کل تهران را که تامین می‌کرد هیچ، محصولاتش را به سراسر ایران نیز می‌فرستاد. نزدیکش که می‌شدی بوی گوگرد مشامت را می‌آزرد با این حال جریان تند زندگی در آن هر عابری را به وجد می‌آورد. شب‌گردان در تاریکی شب در آن پرسه می‌زدند مبادا دزدی به مال مردم بزند. حالا اما سال‌هاست که دیگر نه خبری از کارگاه‌های صابون‌پزی و هیاهوی‌شان در روز است و نه شب‌گردان در تاریکی شب، صابون‌پزخانه امروز در فقر غوطه می‌زند و ساکنانش از خودش تکیده‌ترند. در ادامه گزارشی می‌خوانیم از روزگاری که این گذر نفس‌های آخرش را می‌کشید، وقتی در خرداد ۱۳۵۵ خبرنگار اطلاعات برای گزارش میدانی در آن پا گذاشت و فهمید کارگاهای صابون‌پزی به تولید اشیای پلاستیکی و مغازه‌های خیاطی تغییر کرده اما هنوز شب‌گردان، شب‌ها در محل پاس می‌دهند:

اگرچه دیگر از صابون‌فروشی‌ها و کارگاه تولید صابون در خیابان صاحب‌جمع خبری نیست اما موسفیدان صابون‌پزخانه هنوز هم اگر گذرشان به این گذر بیفتد، خاطره روزهایی که کل کوچه از انبوه صابون‌فروشی‌ها بوی گوگرد می‌داد برای‌شان زنده می‌شود.

بازارچه صابون‌پزخانه در جنوب باغ فردوس، در جنوبی‌ترین نقطه تهران یکی از بازارچه‌های تهران قدیم است که همچنان حال و هوای بازارچه‌های قدیمی صد سال پیش را دارد.

این بازارچه قدیمی مرکز تهیه صابون بود و انواع صابون‌های لباس‌شویی در این بازارچه تهیه می‌شد و به سراسر ایران صادر می‌شد.

تا چند سال قبل نیز تک و توکی از این مغازه‌ها در این بازارچه قدیمی وجود داشت. در کوچه‌پس‌کوچه‌های باریک بازارچه صابون‌پزخانه دو نفر نمی‌توانند پهلو به پهلو با هم عبور کنند.

سقف این بازارچه در بسیاری از نقاط به خاطر مرور زمان ریزش کرده و از میان رفته است.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *