ترحم به خود، کمکی نمی‌کند

وقتی گیر می‌کنیم و پیش نمی‌رویم، شک و عدم اطمینان به درون ما می‌آید و ایمان خود را از دست می‌دهیم. آینده تاریک به نظر می‌رسد و ممکن است با خودمان بگوییم: «خب وقتی همه چیز تا الان درست نشده است، چرا باید در آینده درست شود؟». ما دست به مقایسه می‌زنیم و خودمان را با دیگرانی که در همان زمان بعد از دانشگاه شروع به کار کردند یا همزمان ازدواج کردند اما در شغل یا زندگی خود به مراتب بهتر عمل می‌کنند، مقایسه می‌کنیم. چنین افکار و رفتارهایی باعث می‌شود به این فکر کنیم که چه اشتباهی انجام داده‌ایم که به چنین سرنوشتی دچار شدیم.

احساس ناامیدی باعث می‌شود باور کنیم که زندگی ما برای همیشه خراب شده است. برای مثال ممکن است با خود بگوییم: «من خیلی بدبختم، نمی‌توانم آینده‌ای داشته باشم.» یا اگر کسی با فلسفه شرق تربیت شود به خود می‌گوید «احتمالا در زندگی گذشته‌ام کار بدی کرده بودم و کارما باعث شده تا در این زندگی بسیار رنج بکشم». وجود چنین تفکراتی ما را برای همیشه راکد نگه می‌دارد و باعث ابتلا به نشخوار فکری و در نهایت افسردگی می‌شود. ترحم به خود اجازه نمی‌دهد آینده‌ای متفاوت برای خود تصور کنید و این ویرانگر است. (پیشنهاد می‌شود مطلب مربوط به درمان افسردگی را مطالعه کنید.)

بپذیرید که زندگی پر از چالش است

شما چالش‌های مختلفی در گذشته داشتید که ممکن است دوباره تکرار شوند. ممکن است احساس کنید که بر هیچ چالشی نتوانستید غلبه کنید، اما در مسیر زندگی خود بر چالش‌های بسیاری غلبه کرده‌اید. آن آزمون سخت، آن جدایی، مرگ یکی از عزیزان، نقل مکان به جای جدید، یادگیری زبان جدید، یافتن شغل، راه اندازی کسب و کار، پیدا کردن دوستان جدید و... شما بر برخی یا همه این چالش‌ها غلبه کرده‌اید، اینطور نیست؟

در عین حال، مهم است اذعان کنیم که ما همیشه با چالش‌های زندگی روبرو خواهیم شد. برخی از چالش‌ها زخم‌های عمیقی را به یادگار می‌گذارند که زمان زیادی طول می‌کشد تا بهبود یابند یا شاید اصلاً التیام نیابند. در چنین مواقعی، آسایش در درک این نکته است که این زخم‌ها به مرور زمان محو می‌شوند و مثل الان برجسته نخواهند ماند.

۶ راهکار ساده برای گذر از ترحم به خود ۱. خودباوری داشته باشید

وقتی بتوانید مسئولیت زندگی خود را به دست بگیرید، می‌توانید آینده خود را کنترل کنید. این به شما امکان می‌دهد که کنترل را به مفاهیم بیرونی مانند سرنوشت، کارما یا شانس ارتباط ندهید. بنابراین، تلاش برای پرورش نگرش مثبت به ایجاد ایمان به خود کمک می‌کند. نقاط قوت و ضعف خود را ارزیابی کنید، علایق خود را دنبال کنید و به توانایی‌های خود اعتماد کنید. ۲. اهداف معقولی داشته باشید

برای اینکه احساس قدرت کنید، می‌توانید با اهدافی شروع کنید که قابل اندازه گیری و دست یافتنی هستند. این نگرش به شما کمک می‌کند تا احساس خوبی نسبت به دستاوردهای خود داشته باشید. اگر می‌خواهید کار پیدا کنید، با ویرایش رزومه خود شروع کنید و برای ۲ شغل مشخص به جای ۱۰ شغل مختلف رزومه ارسال کنید. در این مورد خاص، مشاغل را با دقت انتخاب کنید و بدانید که چرا برای کارفرما درخواست شغل می‌دهید. همچنین، درخواست برای مشاغل کمتر به شما این امکان را می‌دهد که رزومه خود را برای هر شغل سفارشی کنید. ۳. در کنار افراد مناسب باشید.

زمانی که در مراحل دشوار زندگی هستید، مهم است که در کنار افرادی باشید که همفکر هستند و شما را از نظر عاطفی درک می‌کنند و می‌توانند به شما کمک کنند تا برای رسیدن به اهدافتان احساس قدرت کنید. ارتباط با چنین افرادی برای سلامت روان نیز شما مفید است و باعث می‌شود سریعتر از چرخه معیوب افکار منفی خارج شوید. ۴. از خودتان مراقبت کنید.

مراقبت از خود شامل همه چیز می‌شود، اما به طور خلاصه شامل فعالیت‌هایی می‌شود که به شما احساس نشاط و خوبی نسبت به خودتان می‌دهد. این می‌تواند شامل پیاده روی، آرایش کردن، رفتن به پارک، خوردن غذای سالم و... باشد. چنین فعالیت‌هایی این امکان را می‌دهد که به آرامی تجدید قوا کنیم و بهره‌وری خود را افزایش دهیم.

مراقبت از خود به اینجا ختم نمی‌شود، شامل تغییر در خودگویی و مهربانی با خود نیز می‌شود. به جای گفتن «من هرگز شغلی با درآمد خوب پیدا نمی‌کنم»، سعی کنید بگویید «هنوز شغل پردرآمدی ندارم، اما می‌توانم آن را به دست بیاورم.» بنابراین، روی روند و روی «چگونه به آن دست یابم» تمرکز کنید و استرس نداشته باشید. تمرین خودگویی مثبت و مهربانی با خود، به ادامه مسیر کمک می‌کند، زیرا به ایجاد اقدامات کمک می‌کند. ۵. شجاع باشید

برای رسیدن به هدف، بسیار مهم است که از منطقه راحتی خود خارج شوید. خروج از منطقه راحتی مستلزم شجاع بودن است و این تنها راه ایجاد فرصت‌های جدید است. هر زمان که لازم می‌بینید از منطقه راحتی خود خارج شوید، چه با تعهدات کاری باشد یا اجتماعی. خروج از منطقه راحتی به معنای کنترل سفر زندگی و پیشرفت زندگی شما است. ۶. برنامه عملیاتی تدوین کنید

در حالی که مراقبت از خود، احاطه کردن خود با افراد مناسب و استفاده از جملات تاکیدی گام‌های بزرگی در جهت درست خواهد بود، اما شما باید اقدام کنید. شما یک شبه به اهداف خود نخواهید رسید و باید یک برنامه عملیاتی تدوین کنید و آن را اجرا کنید.

برای نمونه: اگر هدف شما نقل مکان به کشوری دیگر است، اقدامات لازم برای دستیابی به آن هدف را فهرست کنید. به عنوان مثال، از طریق لینکدین به کارفرمایان کشور مورد نظر درخواست کار دهید. خانه پیدا کنید و برای انجام سایر کارها یک برنامه زمانی اولویت بندی شده همراه با ضرب الاجل تدوین کنید.

"/>

ترحم به خود، دشمن خاموش زندگی

در این مطلب خواهید آموخت که چگونه از ترحم به خود دوری کنید و با ناامیدی برخورد کنید.

ترحم به خود، دشمن خاموش زندگی

زندگی ممکن است غیرقابل قبول شود. شما دارایی یا موقعیتی را از دست می‌دهید که واقعاً برایتان مهم است و به همین دلیل، شما نمی‌توانید به خودتان (به همان شخصی که قبلا بودید) بازگردید. شغلی که از دست دادید، رابطه یا ازدواجی که شکست خورد، سلامتی یا رویای از بین رفته و… زندگی را از زیر پایتان بیرون کشیده است. شما در سیاه‌چاله‌ای تاریک افتاده‌اید و نمی‌توانید حرکت کنید، فقط می‌توانید ببینید که زندگی‌تان از کنار شما می‌گذرد، در حالی که به نظر می‌رسد اطرافیان شما به خوبی کار می‌کنند و از نظر فردی و حرفه‌ای رشد می‌کنند. تعجب می‌کنید که چه اتفاقی افتاده است و با خودتان می‌گویید: این آن زندگی‌ای نیست که می‌خواستم برای خود بسازم.

شما در این مطلب خواهید آموخت که چگونه از ترحم به خود دوری کنید و با ناامیدی برخورد کنید. همچنین، می‌توانید برای دسترسی به تست‌های روانشناختی و مطالب روانشناسی، به سایت کلینیک روانشناسی آوان مراجعه کنید.   

مبارزه با واقعیت

بعد از شکست‌های پی‌درپی، مردود شدن‌ها و فشارهای روانی بسیار، شروع به متقاعد کردن خود می‌کنید که آن آینده ایده آلی که تصور کرده بودید اکنون کاملاً دور از دسترس است. وقتی زندگی برایتان غیرقابل قبول می‌شود، دچار چالش روزانه با واقعیت می‌شوید. شما مانند یک قطار از کار افتاده، هرروز با احساسات منفی از خواب بیدار می‌شوید و با خود می‌گویید که چگونه یک روز دیگر پر از ناامیدی را سپری کنم در حالی که به نظر می‌رسد زندگی چرند است.

شما عصبانی، پر از کینه و شرم از خودتان هستید. احساسات خاص شما هر چه که باشد، به طور شهودی می‌دانید که “داستان اینگونه به پایان نمی‌رسد”. می‌دانید که احساس تاسف و دلسوزی به خود وضعیت شما را تغییر نمی‌دهد، اما چه کاری می‌توان انجام داد؟

ترحم به خود، کمکی نمی‌کند

وقتی گیر می‌کنیم و پیش نمی‌رویم، شک و عدم اطمینان به درون ما می‌آید و ایمان خود را از دست می‌دهیم. آینده تاریک به نظر می‌رسد و ممکن است با خودمان بگوییم: «خب وقتی همه چیز تا الان درست نشده است، چرا باید در آینده درست شود؟». ما دست به مقایسه می‌زنیم و خودمان را با دیگرانی که در همان زمان بعد از دانشگاه شروع به کار کردند یا همزمان ازدواج کردند اما در شغل یا زندگی خود به مراتب بهتر عمل می‌کنند، مقایسه می‌کنیم. چنین افکار و رفتارهایی باعث می‌شود به این فکر کنیم که چه اشتباهی انجام داده‌ایم که به چنین سرنوشتی دچار شدیم.

احساس ناامیدی باعث می‌شود باور کنیم که زندگی ما برای همیشه خراب شده است. برای مثال ممکن است با خود بگوییم: «من خیلی بدبختم، نمی‌توانم آینده‌ای داشته باشم.» یا اگر کسی با فلسفه شرق تربیت شود به خود می‌گوید «احتمالا در زندگی گذشته‌ام کار بدی کرده بودم و کارما باعث شده تا در این زندگی بسیار رنج بکشم». وجود چنین تفکراتی ما را برای همیشه راکد نگه می‌دارد و باعث ابتلا به نشخوار فکری و در نهایت افسردگی می‌شود. ترحم به خود اجازه نمی‌دهد آینده‌ای متفاوت برای خود تصور کنید و این ویرانگر است. (پیشنهاد می‌شود مطلب مربوط به درمان افسردگی را مطالعه کنید.)

بپذیرید که زندگی پر از چالش است

شما چالش‌های مختلفی در گذشته داشتید که ممکن است دوباره تکرار شوند. ممکن است احساس کنید که بر هیچ چالشی نتوانستید غلبه کنید، اما در مسیر زندگی خود بر چالش‌های بسیاری غلبه کرده‌اید. آن آزمون سخت، آن جدایی، مرگ یکی از عزیزان، نقل مکان به جای جدید، یادگیری زبان جدید، یافتن شغل، راه اندازی کسب و کار، پیدا کردن دوستان جدید و… شما بر برخی یا همه این چالش‌ها غلبه کرده‌اید، اینطور نیست؟

در عین حال، مهم است اذعان کنیم که ما همیشه با چالش‌های زندگی روبرو خواهیم شد. برخی از چالش‌ها زخم‌های عمیقی را به یادگار می‌گذارند که زمان زیادی طول می‌کشد تا بهبود یابند یا شاید اصلاً التیام نیابند. در چنین مواقعی، آسایش در درک این نکته است که این زخم‌ها به مرور زمان محو می‌شوند و مثل الان برجسته نخواهند ماند.

۶ راهکار ساده برای گذر از ترحم به خود
۱. خودباوری داشته باشید

وقتی بتوانید مسئولیت زندگی خود را به دست بگیرید، می‌توانید آینده خود را کنترل کنید. این به شما امکان می‌دهد که کنترل را به مفاهیم بیرونی مانند سرنوشت، کارما یا شانس ارتباط ندهید. بنابراین، تلاش برای پرورش نگرش مثبت به ایجاد ایمان به خود کمک می‌کند. نقاط قوت و ضعف خود را ارزیابی کنید، علایق خود را دنبال کنید و به توانایی‌های خود اعتماد کنید.

۲. اهداف معقولی داشته باشید

برای اینکه احساس قدرت کنید، می‌توانید با اهدافی شروع کنید که قابل اندازه گیری و دست یافتنی هستند. این نگرش به شما کمک می‌کند تا احساس خوبی نسبت به دستاوردهای خود داشته باشید. اگر می‌خواهید کار پیدا کنید، با ویرایش رزومه خود شروع کنید و برای ۲ شغل مشخص به جای ۱۰ شغل مختلف رزومه ارسال کنید. در این مورد خاص، مشاغل را با دقت انتخاب کنید و بدانید که چرا برای کارفرما درخواست شغل می‌دهید. همچنین، درخواست برای مشاغل کمتر به شما این امکان را می‌دهد که رزومه خود را برای هر شغل سفارشی کنید.

۳. در کنار افراد مناسب باشید.

زمانی که در مراحل دشوار زندگی هستید، مهم است که در کنار افرادی باشید که همفکر هستند و شما را از نظر عاطفی درک می‌کنند و می‌توانند به شما کمک کنند تا برای رسیدن به اهدافتان احساس قدرت کنید. ارتباط با چنین افرادی برای سلامت روان نیز شما مفید است و باعث می‌شود سریعتر از چرخه معیوب افکار منفی خارج شوید.

۴. از خودتان مراقبت کنید.

مراقبت از خود شامل همه چیز می‌شود، اما به طور خلاصه شامل فعالیت‌هایی می‌شود که به شما احساس نشاط و خوبی نسبت به خودتان می‌دهد. این می‌تواند شامل پیاده روی، آرایش کردن، رفتن به پارک، خوردن غذای سالم و… باشد. چنین فعالیت‌هایی این امکان را می‌دهد که به آرامی تجدید قوا کنیم و بهره‌وری خود را افزایش دهیم.

مراقبت از خود به اینجا ختم نمی‌شود، شامل تغییر در خودگویی و مهربانی با خود نیز می‌شود. به جای گفتن «من هرگز شغلی با درآمد خوب پیدا نمی‌کنم»، سعی کنید بگویید «هنوز شغل پردرآمدی ندارم، اما می‌توانم آن را به دست بیاورم.» بنابراین، روی روند و روی «چگونه به آن دست یابم» تمرکز کنید و استرس نداشته باشید. تمرین خودگویی مثبت و مهربانی با خود، به ادامه مسیر کمک می‌کند، زیرا به ایجاد اقدامات کمک می‌کند.

۵. شجاع باشید

برای رسیدن به هدف، بسیار مهم است که از منطقه راحتی خود خارج شوید. خروج از منطقه راحتی مستلزم شجاع بودن است و این تنها راه ایجاد فرصت‌های جدید است. هر زمان که لازم می‌بینید از منطقه راحتی خود خارج شوید، چه با تعهدات کاری باشد یا اجتماعی. خروج از منطقه راحتی به معنای کنترل سفر زندگی و پیشرفت زندگی شما است.

۶. برنامه عملیاتی تدوین کنید

در حالی که مراقبت از خود، احاطه کردن خود با افراد مناسب و استفاده از جملات تاکیدی گام‌های بزرگی در جهت درست خواهد بود، اما شما باید اقدام کنید. شما یک شبه به اهداف خود نخواهید رسید و باید یک برنامه عملیاتی تدوین کنید و آن را اجرا کنید.

برای نمونه: اگر هدف شما نقل مکان به کشوری دیگر است، اقدامات لازم برای دستیابی به آن هدف را فهرست کنید. به عنوان مثال، از طریق لینکدین به کارفرمایان کشور مورد نظر درخواست کار دهید. خانه پیدا کنید و برای انجام سایر کارها یک برنامه زمانی اولویت بندی شده همراه با ضرب الاجل تدوین کنید.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *