ترامپ جدید را آنالیز کنیم

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در سالروز مبعث پیامبر اکرم (ص) با معرفی آمریکا به عنوان مصداق استعمار و استکبار گفتند:«حواسمان باشد که با چه کسی مواجهیم، با چه کسی معامله میکنیم، با چه کسی داریم حرف میزنیم؛ این را بدانیم. انسان وقتی که طرف خودش را شناخت، ممکن است معامله هم بکند امّا میفهمد که چه‌ کار باید بکند. باید بشناسیم، بدانیم.»

ترامپ جدید را آنالیز کنیم

این بخش از بیانات رهبر انقلاب در زمانی که پس از انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا،موضوع مذاکره با این کشور از سوی برخی از صاحبنظران و رسانه های داخلی و خارجی مطرح شده،حائز اهمیت است.در این فضای خوشبینانه نظراتی مبنی بر اینکه ترامپ که دیگر ترامپ سابق نیست،باب مذاکره را با ایران باز خواهد کرد،مطرح و این انتظار ایجاد شده بود که رئیس جمهور آمریکا در مراسم تحلیف، سیگنال های مثبتی را برای مذاکره با ایران خواهد فرستاد. این تفکر به مسئولین ایرانی هشدار می داد که باید قدر این علامت ها را بدانند و برای حل مشکلات اقتصادی و لغو تحریم ها،چنین فرصتی را از دست ندهند.پیش از این هم،برخی پیشنهاد می دادند که ایران پیشقدم شده و رئیس جمهور در پیامی،پیروزی ترامپ را تبریک بگوید.افرادی هم مطالبه مردم ایران برای لغو تحریم ها را تقلیل داده و می گفتند همین که ترامپ گفته دیگر قصد سرنگونی نظام اسلامی را ندارد،یک سیگنال مثبت است! رهبر انقلاب گفتند:«حواسمان باشد که با چه کسی مواجهیم.» با توجه به این گفته، بیاییم و ترامپ جدید را در سطوح مختلف ایران و جهان آنالیز کنیم. ترامپ در مراسم تحلیف در مورد ایران گفت: «ما بازگشتیم تا ایران را پاسخگو کنیم و بهره‌برداری آن از پول نفت برای تامین مالی سازمان‌های تروریستی را متوقف کنیم.» او گفت:«خوب خواهد بود اگر مسائل با ایران را بدون حمله اسرائیل بتوانیم حل کنیم،امیدوارم ایران توافق کند.امیدوارم این مساله بدون نیاز به اقداماتی از این دست حل شود.این واقعا خوب خواهد بود. ایران ثروتمند است اما اسرائیل آن‌ها را تضعیف کرده است.» متعاقبا ترامپ در مصاحبه با فاکس نیوز هم گفت:«تنها چیزی که در مورد ایران میگویم این است که آنها نباید سلاح هسته‌ای داشته باشند. اگر توافقی کنیم راه هایی هست که مطمئن شویم، باید ۱۰ برابر بازرسی کنیم اگر آنها به سلاح هسته ای برسند، بعد همه {سلاح هسته ای} می خواهند و بعد افتضاح بالا می آید.» صحبت‌های ترامپ، نکات تازه ای نداشت،هیچ چیز نشان نمی داد که دولت جدید آمریکا دنبال کاهش خصومت نسبت به ایران است؛از لغو تحریم ها هیچ صحبتی نشد و زبان همان زبان تهدید بود.روشن شد که آمریکا در رابطه با برنامه‌های هسته‌ای ایران خود را به نادانی می‌زند، گویا از مواضع ایران مطلع نیست. جمهوری اسلامی ایران صریحاً در همه مقاطع به طور مکرر و در سطوح مختلف اعلام کرده که برنامه‌ای برای تولید سلاح هسته‌ای ندارد و به لحاظ شرعی هم رهبر انقلاب، استفاده از سلاح هسته‌ای را حرام اعلام کرده اند.ایران علاوه بر ارتباط مستقیم با آژانس، پیمان منع اشاعه (NPT) را پذیرفته و تمام ضمانت‌های لازم را داده است. در سطح جهانی نیز ترامپ با اولین اظهارات خود نشان داد که قصد دارد برای احیای هژمون آمریکا،جهانیان را به مبارزه خوانده و مشکلات اقتصادی آمریکا را از جیب کشورهای دیگر حل کند.از سخنان ترامپ مبنی بر افزایش فشاربر مکزیک، کانادا،کلمبیا،گرینلند و پاناما معلوم بود که «همسایه ستیزی» یکی از محورهای اصلی سیاست خارجی آمریکا خواهد بود. ترامپ در تقابل با متحدین اروپایی ضمن تهدید به اعمال تعرفه‌های تازه علیه این قاره،اعلام کرد «اتحادیه اروپا با ما بسیار بد رفتار می‌کند و بنابراین آنها با تعرفه‌ها مواجه خواهند شد؛ این تنها راهی است که می‌توانیم به عدالت برسیم.» رئیس جمهور آمریکا گفت تعرفه‌هایی که در زمان ریاست‌جمهوری اول خود بر چین وضع کرده،هنوز برقرار است و دولت او در حال بررسی وضع تعرفه ۱۰ درصدی بر واردات چین است. ترامپ روسیه را با «تحریم‌های بزرگ» تهدید کرد و گفت اگر جنگ اوکراین حل‌وفصل نشود با «تعرفه‌های عظیم و تحریم‌های بزرگ» روسیه را هدف می‌گیرد. ترامپ در ستیز با موازین و مقررات بین المللی هم گفت که از پیمان اقلیمی پاریس که بزعم او،کلاهبرداری است خارج خواهد شد و متعاقبا با امضای یک فرمان اجرایی،از سازمان جهانی بهداشت خارج شد.ترامپ همچنین بی اعتنا به مصوبات سازمان ملل متحد و آرای جامعه جهانی،خواهان کوچ اجباری مردم غزه به مصر و اردن شد. رئیس‌جمهور آمریکا تاکید کرد به‌دنبال ساختن «آمریکای قوی» یا به نوعی احیای هژمون آمریکاست و رویکرد او نشان داد که اهداف دولت کنونی او با دور قبل تفاوتی ندارد اگرچه قرار است از ابزار جدیدی استفاده کند. نتیجه آنالیزاولیه این است که ترامپ می‌خواهد یک دیکتاتور جهانی باشد و همان سیاست یکجانبه‌گرایانه را با ابزارهای ستیزه‌جویانه برای احیای هژمون آمریکا پیش ببرد.حاصل این رویکرد،عدم اعتماد به آمریکا در سطح جهان و رشد چندجانبه‌گرایی در نظام بین‌الملل است. کشورهای مختلف جهان برای دفاع از منافع خود،چاره ای ندارند جز اینکه در مقابل دیکتاتوری ترامپ بایستند. حال ما چه باید بکنیم؟ می توانیم کماکان در انتظار سیگنال های مثبت ترامپ بمانیم و نشسته «در انتظار گودو» ، شخصیت موهوم نمایشنامه «ساموئل بکت» بگوییم که «گودو امشب نمی‌آید ولی حتماً فردا خواهد آمد.»  در طرف دیگر می توانیم اراده خود را به اراده جامعه جهانی پیوند زده و در کنار آنها به دنبال ساخت یک نظم جهانی جدید و خالی از هژمون باشیم.می شود نقش‌ پررنگ‌تری در جمع کشورهایی که راهبرد چندجانبه‌گرایی بین‌المللی را در پیش گرفته‌اند، ایفا کرد.مهم این است که با شناخت صحنه، یک اجماع ملی بر مبنای نگاه واقعگرایانه و بر اساس منافع ملی در کشور برای چگونگی مواجهه با آمریکای جدید ایجاد شود.محور مشترک این اجماع، حل مشکلات اقتصادی و معیشتی با لغو تحریم های ظالمانه است،به چیزی جز  این راضی نشویم. «حواسمان باشد که با چه کسی مواجهیم، با چه کسی معامله میکنیم، با چه کسی داریم حرف میزنیم؛ این را بدانیم. انسان وقتی که طرف خودش را شناخت، ممکن است معامله هم بکند امّا میفهمد که چه‌ کار باید بکند. باید بشناسیم، بدانیم.» 

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *