بیمه برادر ماست!

با وجود رسانه های جورواجورو حجم تبلیغات پرطمطراق تبلیغات بازرگانی از یک طرف و مخاطرات شغلی و حوادث ناشی و یا غیر ناشی از کار از طرف دیگر، هنوز کسانی هستند که به بیمه شدن و بیمه پردازی تن درنمی دهند.

بیمه برادر ماست!

محمدرحیم مهدی نژاد

کارشناس حقوق کار و تامین اجتماعی

1) قبل از اینکه در باره تیتر یادداشت چیزی بنویسم، لازم است قدری در خصوص ضرب المثل ها و کارکرد آنها در فرهنگ عامه«فولکلور» تامل کنیم واینکه چه پتانسیل شگرفی در این مفاهیم و عناصر نهفته است.در فرهنگ عامه گاه یه مثل و یا یک سخن نغز می تواند جنبشی به راه بیاندازد؛ به نحوی که گاه یک سخنرانی و یا یک کتاب نتواند . گرچه در دنیای کنونی و عدم اقبال مخاطبان به داستان بلند و یا رمان کمتر شده و بیشتر به نوول و یا داستانک، کاریکاتور و یا کاریکلماتور روی آورده اند ؛ همچنانکه در ادبیات غنی ما گاه یک دوبیتی یا رباعی یا حتی یک تک بیت کار یک دیوان را انجام می دهد و دیگر از آن تتبع اضافات و یا اطناب ممل (بخوانیم: روده درازی!)خبری نیست، در فرهنگ عامه نیز ضرب المثل ها و سخن قدیم تر ها هم همین حکایت را دارد و البته پای مثل ها از این نیز فراتر رفته و به اشعار بزرگان نیز کشیده شده است. البته و صدالبته تعداد زیادی از این مثل ها ، خود مصرع و یا بیتی از شعر شاعری بوده اند!

بعد از صنعتی شدن و ظهور ارتباطات و به تبع آن ،مکانیسم های گوناگونی جهت افزایش فروش کالا یا خدمات بوجود آمد که به آن ها اصطلاحاً تبلیغات بازرگانی گفته می شود. سازمان های پیشرو سعی در جذب متخصصان روانشناسی و جامعه شناسی و… نموده تا به وسیله مطالعات آنان بر بخش های گوناگون از جامعه و مناطق جغرافیایی اشراف بیشتری داشته، نیازسنجی و بازاریابی بازاریابی کنند و در نهایت سیل فروش کالا یا خدمات خود را به آن مناطق گسیل نمایند.

بدون شناخت ریخت آن مناطق، خرده فرهنگ ها، ارزشها و هنجارهای آن ها ، نمی توان به این مهم دست یافت ومثل ها نیز جز مهمی از کل فرهنگ عامه جامعه هستند که در مطالعات بایستی مورد توجه قرار گیرند.

جدای از استفاده های مالی و انگیزه های سودآورانه این تبلیغات، گاه می توان برای جاانداختن یک پدیده مثبت«معروف» اقدام نمود. یکی از این موارد مفهوم بیمه و بیمه گذاری است.

موضوعی که هنوز در برخی از مناطق ، توجه جدی به آن نمی شود . با وجود رسانه های جورواجورو حجم تبلیغات پرطمطراق تبلیغات بازرگانی از یک طرف و مخاطرات شغلی و حوادث ناشی و یا غیر ناشی از کار از طرف دیگر، هنوز کسانی هستند که به بیمه شدن و بیمه پردازی تن درنمی دهند. و اسیر فوبیای _ پول دادن به دولت_ هستند؛ ناآشنا به بیمه و خدمات آن! از طرفی دیگر بعضی از سازمان های بیمه گر بزرگ به علت انحصار و یا دخالت شدید دولت در آنها ، نیاز چندانی به بازاریابی و جذب مشتری جدید نمی بینند و به همین مقدار بیمه شده اجباری مشاغل حقوق بگیر بسنده می کنند. هیچگاه دیده نشده است که سازمانهای بزرگ بیمه ای در صدد چنین کاری برآیند و به واکاوی فرهنگ عامه بپردازند.

2) در فرهنگ عامه اهالی لرستان و همه لرتباران، مثلی است با این عنوان:

تفنگ روز جنگ، برارروز تنگ!

ترجمه پارسی آن: در جنگ تفنگ به کار می آید و در تنگنا برادر!

این مثل که از نیاکان به جا مانده و سینه به سینه نقل شده و هیچ کس اولین گوینده آن را ندیده است و در عین اختصار و سادگی در بردارنده مفاهیم ژرفی است. در روزگاران پیش ، که در این مناطق، مردم اغلب عشایر یا روستایی بوده اند و در آن زمان که همه فعالیت های زندگی با زور بازو انجام می شده ، داشتن برادر بسیار حائز اهمیت بوده است ، چه در هنگام کشت و کار، چه در هنگام کوچ و … و چه حتی در هنگام نزاع! که این آخری معمولاً برای دفاع از مالکیت اراضی و یا احشام بوده است و بدون داشتن این نیروی فیزیکی،کُمیت زندگی لنگ می مانده است. حال اگر این قدرت فیزیکی در مقام «برادر» رخ می نمود، سینرژی بالایی از برادری و پشتیبانی را به نمایش می گذاشت.

تفنگ نیز نیازی به توضیح ندارد و خود گویای همه چیز است! گر چه قدیم ترها در این مثل به جای واژه تفنگ ، «شمشیر» می گفتند.

در عصر حاضر و با پیشرفت و ظهور و بروز فناوری، زندگی قدری آسان تر شده است و امور کشاورزی و دامداری مکانیزه شده اند و نقش برادر، منحصر به پشتیبانی روحی و عاطفی شده است. به جای تفنگ نیز، مراکز قضایی و ضابطین آن انجام وظیفه می نمایند!

 با این وجود ،نقش و رنگ این مثل همچنان پر رنگ و پابرجا است و بسیار به کار برده می شود.

اکنون که سبک زندگی بشر تغییر کرده و خیلی از امور روزمره به صورت مکانیزه انجام می شود و بشر از موج اول، دوم و سوم ( موج سوم الوین تافلر؛ ترجمه دکتر شهیندخت خوارزمی) گذشته است، نیاز به پشتیبانی به روز شده و قوی تری احساس می شود.

پشتیبانی که بتواند در همه عرصه ها و تنگناها به کار بیاید و دست یاریگر وی دستگیر روزهای سخت باشد.

از این روست که به تعبیر ایلیاتی من، «بیمه برادر ماست»!

46

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *