نیلی: مشکل اصلی ما فقط در نظام حکمرانی نیست. خود جامعه دانشگاهی، متفکران و روشنفکران نیز از هم دور ماندهاند. به جای همگرایی، ما مدام درگیر دستهبندیها و مکاتب فکری هستیم … باید از علم اقتصاد به عنوان یک شیوه تفکر بهره گرفت.
پیران: ایران سرزمینی است که حیات فرهنگی خود را در سختترین شرایط حفظ کرده. عبور از بحران معاصر به شرط آنکه «ما»، به مشارکت بازگردیم ممکن است. مشارکتی هرچند بیصدا، افتان و خیزان، اما مداوم و امیدوارانه در حال ساختن ایران آینده است
گروه اندیشه: مطلب زیر گزارش فاطمه مهاجری خبرنگار ایبنا، از مراسم رونمایی از دو کتاب «روایت مسعود» (درباره مسعود نیلی، اقتصاددان) و «روایت پرویز» (درباره پرویز پیران، جامعهشناس) است که به همت پویش فکری توسعه در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. سهند تاکی عکس های گزارش را تهیه کرده است. محور اصلی این نشست، مسئله توسعه در ایران و چالشها و راهکارهای آن از دیدگاه این دو اندیشمند برجسته بود. در بخش مربوط به «روایت مسعود»، سخنرانان (محسن رنانی، مرتضی درخشان، زهرا کریمی و مسعود نیلی) بر لزوم رشد پایدار اقتصادی، رفع انسداد در نظام تصمیمگیری، برونگرایی اقتصادی، و نقش مهم دولت در بازار کار تأکید کردند. مسعود نیلی نیز به کیفیت پایین حکمرانی، وابستگی به منابع نفتی، عدم استفاده از علم و تجربه، و پراکندگی در جامعه دانشگاهی به عنوان دلایل وضعیت کنونی کشور اشاره کرد و بر وظیفه جامعه علمی برای ارائه تحلیل مشترک و علمی تأکید کرد.
در بخش مربوط به «روایت پرویز»، سخنرانان (مانی کلانی، محمد بهشتی و پرویز پیران) بر مفهوم «مشارکت» به عنوان عنصر کلیدی برای توسعه ایران تمرکز کردند. پرویز پیران معتقد است که ایران بارها از دل ویرانیها برخاسته و راه نجات از بحرانهای معاصر نیز در بازشناسی و بازسازی مشارکت آگاهانه و مستمر مردم نهفته است. او این مشارکت را در قالب نهادهای مردمی و جنبشهای اجتماعی، ریشهدار در عرفان پویا و ستیزهگر ایرانی میداند و آن را تنها ابزار کارآمد برای ساختن ایران آینده معرفی میکند. محمد بهشتی نیز اصالت اندیشه پیران و توجه او به زمینههای تاریخی، فرهنگی و زیستی ایران را ستود.
در بخش نخست این مراسم، کتاب «روایت مسعود» با حضور مسعود نیلی اقتصاددان و مدرس بازنشسته دانشگاه، محسن رنانی دبیر علمی مجموعه کتاب های روایت توسعه، زهرا کریمی دانشیار اقتصاد و مرتضی درخشان (نویسنده کتاب) معرفی شد. در بخش دوم نیز کتاب «روایت پرویز» با حضور پرویز پیران جامعه شناس، محمد بهشتی عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری و مانی کلانی (نویسنده کتاب) مورد بررسی قرار گرفت.
از راست به چپ: مرتضی درخشان، محسن رنانی، مسعود نیلی و زهرا کریمی
توسعه فرایندی زمانبر و چند وجهی است
محسن رنانی اقتصاددان نخستین سخنران پنل نخست بود که بحث خود را با توضیحاتی راجع به این مجموعه آغاز کرد و گفت: «در دوازدهمین نشست مجموعه کتابهای روایت توسعه، تاکنون این مجموعه دوازده روایت را منتشر کرده و با وجود دشواریهای متعدد، از جمله از دست رفتن حمایت اولیه به دلیل شیوع کرونا، مسیر را با صبوری ادامه دادهایم. این روند هرچند کند بوده، اما با توجه به شرایط موجود قابل قبول است.»
وی ادامه داد: «تاکنون بیست و پنج روایت تدوین شدهاند که برخی از آنها در مرحله نهایی چاپ قرار دارند. هدف ما آن است که در یک بازه زمانی معقول بتوانیم تصویر روشنی از مسئله توسعه در ایران، با بهرهگیری از دیدگاههای متنوع، ارائه دهیم.»
رنانی افزود: «در کنار روایت صاحبنظران توسعه، به روایت سیاستمداران و مدیران نیز پرداختهایم. برخلاف تصور اولیهمان که ذهن سیاستمداران را آشفته میدانستیم، در تجربه مصاحبه با مهندس احمد خرم به این نتیجه رسیدیم که برخی از آنان از ذهنی منظم و شناختی عمیق برخوردارند.»
او اشاره کرد: «در مسیر توسعه، انتقال دانش ضمنی به دانش آشکار بسیار اهمیت دارد. مدیران و کارآفرینان با تجربههای گرانبهای خود بخش مهمی از این دانش را دارا هستند. بنابراین ثبت و ترویج این تجربهها بخشی از پروژه روایت توسعه است که قصد داریم با آن ادامه دهیم.»
وی تأکید کرد:« نباید اجازه دهیم تجربههای ارزشمند این افراد، به دلیل حذف آنها از عرصه تصمیمگیری، از دست برود. در همین راستا روایت کارآفرینان و مدیران نیز بهزودی به مجموعه افزوده خواهد شد. برخلاف روایتهای آکادمیک که ساختار علمی مشخص دارند، روایتهای مدیران و کارآفرینان ممکن است فاقد این چارچوب باشند. با این حال، دستهبندی دانش ضمنی آنان میتواند مکمل روایتهای علمی باشد.»
وی گفت: «در جلساتی که پیش از شیوع کرونا با دکتر نیلی برگزار شد، حدود ۲۰ ساعت نشست هفتگی برگزار میکردیم و روایات را مورد بحث و نقد قرار میدادیم. ناقدانی همچون دکتر نقدیان، دکتر علی دینی ترکمان و آقای بحرینیان در این جلسات حضور داشتند و یاریرسان ما بودند. از بنیاد توسعه صنعتی محسن خلیلی عراقی نیز برای حمایت از انتشار این روایتها سپاسگزاریم. همچنین همکاری منظم انتشارات شب، که برخلاف برخی ناشران دیگر نظم و تعهد را رعایت کرده، شایسته قدردانی است. توسعه فرایندی زمانبر و چندوجهی است. نباید انتظار داشته باشیم که با تغییرات سریع و سطحی، به توسعه برسیم. تجربه کشورهای توسعهیافته نشان میدهد که برخی از مؤلفههای توسعه، صدها سال زمان بردهاند. برای مثال، پدیده چندهمسری در اروپا در حدود سال هزار میلادی پایان یافت، در حالیکه در کشورهای منطقه هنوز رواج دارد. این تفاوتها تأثیرات ژنتیکی و فیزیولوژیکی نیز بر مغز انسان گذاشتهاند که در آخرین پژوهشها به آنها اشاره شده است.»
وی در پایان تأکید کرد: «در طول این مسیر، نگاه ما به مسئله توسعه دگرگون شد. درک ما از ابعاد مختلف این موضوع، چه از طریق مطالعه و چه از طریق گفتوگو با صاحبنظران، تعمیق یافته است. امیدواریم با تداوم این پروژه، بتوانیم فهمی چندلایه و دقیقتر از مسیر توسعه در ایران ارائه دهیم.»
توسعه اقتصادی بدون برونگرایی ممکن نیست
مرتضی درخشان، نویسنده کتاب «روایت مسعود»، در سخنرانی خود با اشاره به فرایند تدوین این کتاب، گفت: «از سال ۱۳۹۷ گفت وگو با آقای دکتر نیلی را آغاز کردیم و در این مسیر، تمامی مصاحبهها، مقالات و کتابهای ایشان را مطالعه کردیم. هدف ما این بود که نقشه ذهنی آقای دکتر نیلی را استخراج کنیم؛ بفهمیم نظام ذهنی ایشان در باب توسعه چگونه عمل میکند و الزامات این مسیر از دیدگاه ایشان چیست. دکتر نیلی تأکید دارند که به جای واژهی مبهم “توسعه”، باید از “رشد پایدار اقتصادی” استفاده کنیم؛ چرا که توسعه در نگاه ایشان، تنها در سایهی تحقق رشد پایدار اقتصادی معنا پیدا میکند.»
درخشان افزود: «کتاب شامل چهار بخش اصلی است. در بخش نخست، نگاه کلی دکتر نیلی به مفهوم توسعه و تفاوت آن با رشد پایدار اقتصادی تبیین شده است. در بخش دوم، تمها و منظرههای اصلی دیدگاه ایشان نسبت به توسعه ایران تشریح شدهاند. در بخش سوم تلاش شده است این منظرهها به یکدیگر پیوند داده شوند تا نقشه ذهنی منظمی از نگاه ایشان به دست آید. در بخش چهارم نیز نقدها و گفتوگوهایی که در جلسات توسعه با حضور دکتر نیلی و ناقدان انجام شده، مطرح شدهاند.»
وی با اشاره به مهمترین محورهای دیدگاه دکتر نیلی، اظهار کرد: «به باور ایشان، برای رسیدن به یک طرح آکادمیک توسعه که در نهایت به سیاستگذاری تبدیل شود، وجود دو بستر سیاسی و اقتصادی مناسب ضروری است.»
درخشان در تبیین الزامات بستر سیاسی گفت: «دکتر نیلی معتقدند باید چالش اتاق تصمیم برطرف شود، چرا که نظام تصمیمگیری فعلی دچار انسداد است. همچنین تعارض نرم میان نیروهای سیاسی باید رفع شود؛ این تعارض موجب شده در وضعیتی از تعادل نازل و ناکارآمد باقی بمانیم. از دیگر الزامات، همکاری دولت و حاکمیت، گذار از دموکراسی فرقهای به دموکراسی رشد یافته، ارتقای نقش حاکمیتی دولت، کاهش تصدیگری دولت، کاهش رقابت سیاسی مخرب و شکلگیری احزاب پایدار و مؤثر است.»
وی در ادامه گفت: «در نگاه دکتر نیلی، توسعه اقتصادی بدون برونگرایی ممکن نیست. تأکید ایشان بر گشودن فضای اقتصادی کشور به روی بازارهای جهانی و آزادسازی بازارهای داخلی است. فعالسازی پتانسیل سرمایهگذاری خارجی، اجرای عدالت اقتصادی، کارآمدسازی نهادهای مالی و احیای صندوق ذخیره ارزی از دیگر شروط این بستر به شمار میروند: اگر این دو بستر فراهم نشوند، حتی به رشد اقتصادی پایدار هم نمیتوان دست یافت، چه رسد به توسعه. بنابراین تمرکز اصلی دیدگاه دکتر نیلی بر فراهمسازی شرایط ساختاری لازم برای آغاز مسیر توسعه است.»
درخشان افزود: «روایت دکتر نیلی حاصل ساعتها گفتوگوی دقیق، بررسی انتقادی و تدوین دستهبندیشده است. امید داریم این روایت بتواند درک بهتری از واقعیتهای توسعه در ایران فراهم کند و گامی در جهت حل موانع تاریخی و ساختاری توسعه باشد.»
اقتصاد گیاهی است که ریشهاش در سیاست است
زهرا کریمی استاد اقتصاد دیگر سخنران این نشست بود. وی با اشاره با سابقه آشنایی خود با دکتر نیلی و اندیشهها و آثار او گفت: «من همواره از مطالب، مقالات و سخنرانیهای دکتر نیلی آموختهام. از دهه ۸۰ با اندیشههای ایشان آشنا شدم و هنوز هم در کلاسهای اقتصاد ایران، مطالب ایشان را در قالب مقالات جدید به دانشجویان معرفی میکنم. کلاسهایی که به واسطه ارائه دیدگاههای ایشان، همواره غنیتر شدهاند.»
او گفت: «از سالها پیش، پیگیر مقالات دکتر نیلی بودم. به باور من، دکتر نیلیِ امروز، تفاوتهایی با دکتر نیلیِ دهه هشتاد دارد. یکی از تشبیههای ماندگار دکتر نیلی درباره وضعیت اقتصاد ایران این بود که آن را به شرایطی تشبیه کرد که سیلی در راه است، اما کسانی که در مسیر آن قرار دارند، نه تنها هشدارها را نمیشنوند، بلکه سنگ بههم پرتاب میکنند. این نشاندهنده درک عمیق ایشان از وضعیت نهادی و ذهنی تصمیمگیرندگان اقتصادی کشور است.»
وی با بیان اینکه دکتر نیلی همواره به مدل ذهنی کنشگران اقتصادی و تصمیمسازان توجه داشته است، گفت: «در میان طیفهای متنوعی از اقتصاددانان، از بازارمحوران تا نهادگرایان، دیدگاه دکتر نیلی جایگاهی ویژه دارد. به خصوص آنجا که ایشان از اجماع اقتصادی و ضرورت شکلگیری فهم مشترک میان اقتصاددانان سخن میگویند، به وضوح میتوان نقطههای اتصال نظریات نهادگرایان و اقتصاددانان بازارمحور را مشاهده کرد.»
او افزود: «در اقتصاد نهادگرا، تاکید میشود که اگر نظام حکمرانی و ساختار سیاسی با اقتصاد در تعامل نباشد، حتی اگر رشد اقتصادی آغاز شود، تداوم نخواهد داشت. دکتر نیلی نیز در روایت خود بر همین موضوع تاکید دارد و میگوید: “اقتصاد گیاهی است که ریشهاش در سیاست است.”»
کریمی تأکید کرد: «یکی از مهمترین نکاتی که در روایت دکتر نیلی برایم تازگی داشت، توجه ایشان به بازار کار و نقش دولت در آن بود. دکتر نیلی بر ضرورت حضور دولت در بازار کار تأکید دارند و معتقدند در این بازار، به دلیل پیچیدگی و تعارض منافع، دولت باید نقش فعالی ایفا کند.»
وی به دیدگاه تاریخی کارل پولانی نیز اشاره کرد و گفت: «پولانی در کتاب ‘تحول بزرگ’ تأکید میکند که بازار کار بدون نظارت دولت، به نیرویی خطرناک تبدیل میشود که اقشار ضعیف را له میکند. دکتر نیلی نیز با پذیرش این دیدگاه، زمینۀ مناسبی برای گفتوگوی میان اقتصاددانان با گرایشهای مختلف فراهم کردهاند.»
کریمی ادامه داد: «در حوزه روابط خارجی و ضرورت رفع تحریمها، به نظر میرسد میان بسیاری از اقتصاددانان توافق وجود دارد. اما مهمتر از آن، باور به ضرورت اصلاحات ساختاری است که دکتر نیلی بر آن تاکید میورزند.»
او با نقل قولی از دکتر نیلی گفت: «گره اصلی مشکلات اقتصادی و اجتماعی ایران، به گرههای ذهنی تصمیمگیرندگان بازمیگردد. تاکید ایشان بر تغییر مدلهای ذهنی، باورها و ایدئولوژیها در نظام تصمیمگیری، کاملاً با ادبیات اقتصاد نهادگرا همخوان است.»
در پایان، کریمی بر ضرورت شکلگیری اجماع میان روشنفکران و اقتصاددانان تأکید کرد و گفت: «امیدوارم بحرانهایی که امروز با آنها روبهرو هستیم، به بزنگاههایی برای اعمال اصلاحات اساسی تبدیل شوند. همچنان که خود دکتر نیلی نیز معتقدند که اتاقهای تصمیمگیری کشور هنوز برای پذیرش این اصلاحات آماده نیستند.»
وابستگی به منابع نفتی موجب شده هرگاه درآمد بالا میرود، بلندپروازیهای بزرگ مطرح شود
مسعود نیلی اقتصاددان آخرین سخنران پنل نخست این مراسم بود. وی گفت: «در ابتدا قصد داشتم در این نشست به چندین موضوع از جمله رابطه دولت و بازار، عدالت، درونگرایی و برونگرایی، توسعه سیاسی و اقتصادی، رابطه سیاست و اقتصاد، کاربرد علم اقتصاد، و تفاوت نهادگرایی اصیل با نهادگرایی بومی بپردازم، اما تصمیم گرفتم تمرکزم را بر چرایی وضعیت کنونی کشور بگذارم.»
وی با طرح مثالی ادامه داد: «فرض کنید کاغذی را مقابل فردی علاقهمند به توسعه بگذارید و بدون ذکر نام ایران، بنویسید که کشور مورد نظر دومین دارنده ذخایر گاز و چهارمین دارنده نفت جهان است، منابع گردشگری بینظیر دارد و… در نگاه اول، این کشور بهشتی برای توسعه مینماید. اما وقتی عملکرد واقعی را ببینند، خواهند گفت این تناقض را نمیتوان درک کرد. دلیلش آن است که ما از علم، تجربه جهانی و حتی تجربه خودمان استفاده نمیکنیم.»
او تأکید کرد: «ما سندی نداریم که رسماً بپذیرد در فلان سیاست اشتباه کردهایم و امروز به این نتیجه رسیدهایم که باید مسیرمان را تغییر دهیم. در نتیجه، همیشه پروندهها باز باقی میمانند و سیاستگذاریها بدون جمعبندی دقیق گذشته انجام میشوند.»
نیلی با بیان اینکه کیفیت حکمرانی در ایران بسیار پایین است، تصریح کرد: «وابستگی شدید به منابع نفتی موجب شده هرگاه درآمد بالا میرود، بلندپروازیهای بزرگ مطرح شود و در زمان کاهش درآمدها، کشور به رکود و ناتوانی میافتد. این مدل، تفاوتی با کشاورزی سنتی ندارد.»
وی افزود: با این حال، مشکل اصلی ما فقط در نظام حکمرانی نیست. خود جامعه دانشگاهی، متفکران و روشنفکران نیز از هم دور ماندهاند. به جای همگرایی، ما مدام درگیر دستهبندیها و مکاتب فکری هستیم. هر کسی بلافاصله برچسب میزند: لیبرال، نهادگرا، نئولیبرال و… در حالی که باید از علم اقتصاد به عنوان یک شیوه تفکر بهره گرفت.»
او ادامه داد: «ما نمیخواهیم از کلاس درس، نسخهای برای اداره کشور استخراج کنیم، در حالیکه دانش اقتصاد دقیقاً برای چنین منظوری تدوین شده است. علم اقتصاد باید در بطن جامعه جریان داشته باشد، مخصوصاً در کشورهایی با مسائل و چالشهای پیچیده مانند ایران.»
نیلی گفت: «ما در سال ۱۴۰۴ در نقطهای بسیار تعیینکننده قرار داریم. اگر نتوانیم به تحلیل مشترکی مبتنی بر دانش و دیسیپلین علمی برسیم، کشور به سمت تخریب و بحران خواهد رفت. این وظیفه جامعه علمی است که نقش خود را ایفا کند و در بزنگاههای تاریخی، مسیر درست را نشان دهد.»
وی در پایان سخنانش گفت: «ما باید بدانیم که زمانه شوخی ندارد. نسل جوان باید این بار را به دوش بکشد و از این دور باطل سردرگمی عبور کند. آینده کشور در گروِ بازتعریف رابطه خود با علم، با تجربه، و با خودِ واقعی ماست. امیدوارم نسل جدید بتواند این راه را با درایت و جسارت ادامه دهد.»
از راست به چپ: مرتضی درخشان، مانی کلانی، پرویز پیران، محمد بهشتی
دیالکتیک ویرانی و آبادانی
پنل دوم این مراسم به رونمایی از کتاب «روایت پرویز» نوشته مانی کلانی اختصاص، داشت. مانی کلانی نخستین سخنران این پنل بود. وی، در سخنانی تفصیلی به تشریح ساختار و محتوای این اثر پرداخت و تمرکز اصلی خود را بر بازنمایی اندیشههای پرویز پیران در قالب سه سطح تحلیلی کلان، میانی و خرد گذاشت.
وی در ابتدای سخنانش تأکید کرد: کتاب «روایت پرویز» در سه سطح به تحلیل وضعیت اجتماعی ایران میپردازد: «سطح کلان، سطح میانی و سطح خرد. این سه سطح تحلیلی، شاکله و ساختار اصلی کتاب را تشکیل میدهند و مبنای فهم پروژه فکری دکتر پیران هستند.»
کلانی گفت: «از نگاه دکتر پیران، پروژه ایران، تلاشی است برای افکندن طرحی کلی از آیندهای ممکن برای این سرزمین. اما این طرح در سه سطح گرفتار و پابند شده است: نخست، در تاریخی انباشته از استبداد، خشونت و ضرورتهای جغرافیایی؛ دوم، در نظامهای میانی پیچیده و متداخل که از خانواده گرفته تا شخصیت ایرانی و نظم اجتماعی را دربر میگیرد؛ و سوم، در ناتوانی تاریخی جامعه ایرانی در برونرفت از این تضادهای ساختاری.»
وی افزود: «پیران در تحلیل سطح میانی، با دیالکتیکی از ویرانی و آبادانی مواجه است؛ جایی که ایرانیان آگاهانه و هوشمندانه زمامداران زورمدار را انتخاب کردهاند و هنوز هم تمایل به این انتخاب دارند. این انتخاب، نه برآمده از جبر، که ریشه در الگوهای تاریخی و ذهنی ما دارد.»
او در ادامه با اشاره به نمونههایی از این انتخاب تاریخی، اظهار کرد: «نمادهای تاریخی مانند رضا شاه و حتی ساختارهایی مشابه مجلس مهستان، در گفتمان عمومی بازتولید میشوند. تمایل به بازتولید دیکتاتوری مصلح، بهعنوان یک الگوی آشنا برای نجات ایران، بخشی از این پایبندی تاریخی است.»
کلانی تصریح کرد: «اما دکتر پیران در سطح خرد، بر کنشگری فردی و اجتماعی تأکید دارد. او بهجای انتظار برای منجی یا دولت مقتدر، بر مشارکت مردم در توسعه محلی، شورایی، و بازتعریف مفاهیم بنیادین مانند مشارکت تمرکز دارد. مشارکتی که ریشه در عرفان پویا، ستیزهگر و عرفان اجتماعی ایرانی دارد.»
وی گفت: «با استناد به تجربههای تاریخی از نهادهای مردمی مانند جمعیت شیر و خورشید، سازمان پیشاهنگی ملی، شورایاریها و باشگاههای محلی، به باور پیران، آینده ایران از دل همین نهادها و مشارکتهای محلی زاده میشود، نه از مذاکرات رسمی در عمان و روم. اگر طرح ایران محقق نشده، دلیل آن ضعف کنشگری ما کنشگران توسعه است، نه نبود زمینه.»
او اضافه کرد: «در چارچوب اندیشه دکتر پیران، مشارکت نه یک شعار، بلکه روشی تاریخی، تخصصی و ریشهدار است. این مشارکت بهخوبی نمود یافته و نشان میدهد که ایرانیان، زن و مرد، مذهبی یا غیرمذهبی، همگی در مسیر ارتقای کیفیت زندگی و دفاع از کرامت انسانی مشارکت میکنند.»
کلانی خاطرنشان کرد: «پروژه دکتر پیران، برخلاف ظاهر پیچیدهاش، دقیقاً ناظر به واقعیتهای امروز ماست. مشارکتجویان این پروژه نه در شعارها، بلکه در کنشهای خاموش، هرروزه و پیوسته در حال ساختن آیندهای متفاوت برای ایران هستند. او دیالکتیک خاص ایرانیان را راهحل رهایی میداند: مبارزهای آرام، اجتماعی، بیخشونت اما ریشهدار.»
وی در پایان سخنانش با تأکید بر این نکته که «مشارکت» واژه کلیدی فهم اندیشه پرویز پیران است، گفت: «ما اکنون، در لحظه اکنون، در حال مشارکت هستیم. مشارکتی آرام، افتان و خیزان، اما پیوسته. بیآنکه این مفهوم کلیدی را بفهمیم، به درک اندیشه دکتر پیران نیز نخواهیم رسید.»
ایران با همه زخمهایی که خورده، هنوز زنده است
محمدبهشتی دیگر سخنران این پنل در مراسم رونمایی از کتاب «روایت پرویز»، ضمن ستایش از اندیشه و زیست علمی پرویز پیران، نکاتی بنیادین درباره جایگاه او در جامعهشناسی ایران و اهمیت درک زمینهمند توسعه در ایران بیان کرد و گفت: «ما باید بررسی کنیم که آکادمی ما اقتصاددان تربیت میکند یا اقتصاددانشناس؟ جامعهشناس تربیت میکند یا جامعهشناسشناس؟ به نظر میرسد بیشتر دومی را تربیت میکند. در حالیکه کشور ما به متفکرانی نیاز دارد که ریشه در خاک خودش داشته باشند و مسائل بومی را بفهمند.»
بهشتی افزود: «دکتر پیران از معدود جامعهشناسانی است که اندیشهاش اصیل و برخاسته از تجربه زیسته خود اوست، شما ممکن است با نظرات دکتر پیران موافق نباشید، اما نمیتوانید انکار کنید که حرفش مال خودش نیست. از کسی کپی نمیکند. این از بزرگترین ویژگیهای فکری اوست.»
وی اشاره کرد: «بسیاری از کسانی که درباره توسعه حرف میزنند، به زمینه توجه ندارند و فقط زمین را میبینند. ما در ایران منابع طبیعی فراوانی داریم، اما آنچه توسعه را ممکن میکند، درک زمینه تاریخی، فرهنگی، اقلیمی و زیستی سرزمین است. دکتر پیران از معدود کسانی است که به این زمینهها توجه داشته و سعی کرده آنها را شناسایی کند.»
او افزود: «برای توسعه در کشوری با هفت هزار سال سابقه شهرنشینی، نمیتوان با الگوهای یک نسل کار کرد. باید تاریخ، فرهنگ و تجربه زیسته ملت را شناخت و بر اساس آن فکر کرد.»
بهشتی تأکید کرد: «برخلاف بسیاری از متفکرانی که علم اقتصاد را تنها ابزار تحلیل توسعه میدانند، دکتر پیران باور دارد که بدون استفاده از تاریخ، فرهنگ و علوم اجتماعی، نمیتوان توسعه را فهمید. این تمایز دیدگاه او را بسیار ارزشمند میکند.»
او همچنین به نگاه انتقادی پیران به مفاهیمی چون «مدرنیته ایرانی» اشاره کرد و گفت: «دکتر پیران با نگاهی متفاوت، روند ورود مدرنیته به ایران را نقد میکند. او باور دارد آنچه در ایران رخ داده نه مدرنیته، بلکه نوعی تقلید نابسنده از غرب بوده است. تجددی که در برابر آن سنتی قرار گرفته که خود نیز مورد تحریف قرار گرفته است.»
بهشتی ادامه داد: «پیران جامعهشناس کتابخانهای نیست؛ او در میدان زندگی کرده، خاک خورده، با مردم بوده، از کرج تا زاهدان، درگیر مشکلات زیستمحیطی و شهری شده است. چنین کسی وقتی از جامعه حرف میزند، با گوشت و پوست خود آن را درک کرده، نه صرفاً از لابهلای متون نظری.»
وی گفت: «ما بیش از ۱۲۰۰ جنگ در تاریخ خود پشت سر گذاشتهایم، اما هنوز در قید حیاتیم. بسیاری از تمدنهای بزرگ با یک حمله سقوط کردند، اما ایران دوباره ایستاد. این توانایی در خودسرزمین ما نهفته است. این یک واقعگرایی امیدوارانه است که در روایت دکتر پیران نیز دیده میشود.»
او در پایان سخنانش با اشاره به نقش مشارکت مردمی و پیوستگی فرهنگی در عبور از بحرانها، اظهار کرد: «ایران با همه زخمهایی که خورده، هنوز زنده است. و اگر امروز نیز بتواند از بحرانها عبور کند، به خاطر همین ظرفیت تاریخی، فرهنگی و انسانی است.»
آینده ایران در گرو بازشناسی و بازسازی مشارکت است
پرویز پیران واپسین سخنران این مراسم بود. وی با نگاهی ژرفکاوانه به تجربه تاریخی ملت ایران، بر این نکته تأکید کرد که آینده این سرزمین در گرو بازشناسی و بازسازی مفهوم بنیادینی به نام «مشارکت» است. به باور او، مشارکت نه فقط یک مفهوم جامعهشناختی یا سازوکار سیاسی، بلکه عنصر هویتی و فرهنگی ملت ایران است؛ ریشهدار در تاریخ، شکلگرفته در زیست جهان روزمره، و نمایانگر ارادهای جمعی برای عبور از تکرار استبداد، انفعال، و ناکامی.
او با اشاره به اینکه طرحی به نام «ایران» همواره وجود داشته و دارد—نهفقط بهمثابه سرزمین، بلکه به عنوان پروژهای تمدنی و تاریخی—بیان کرد: «تحقق این طرح، جز با احیای مشارکت ایرانیان در همه سطوح ممکن نیست. این مشارکت، با مشارکتهای فرمایشی و نمادین تفاوت بنیادین دارد. این مشارکت، به تعبیر او، در قالبهای نهادی همچون انجمنهای محلی، شوراهای مردمی، باشگاههای ورزشی محلات، پیشاهنگی، و حتی حرکات خودجوش اجتماعی تبلور مییابد.»
پیران با لحنی انتقادی، اما سازنده، افزود: «متأسفانه در فضای عمومی ایران، بسیاری از این بسترهای مشارکتی یا بیارزش شمرده شدهاند یا شکستخورده پنداشته شدهاند، بیآنکه به نقش زیرساختی آنها در تحقق ایران آینده توجه شود.»
دکتر پیران سپس با بررسی عمیق جنبشهای معاصر اجتماعی، بهعنوان نمونهای تاریخی از مشارکت بیواسطه و بیچشمداشت ایرانیان، یادآور شد که این جنبشها بیش از آنکه فقط حرکتی سیاسی باشد، بیانگر نوعی مشارکت عرفانی و وجودی است. او با تأکید بر اینکه این مشارکت نه در پی کسب قدرت، بلکه در پی احیای کرامت، زیبایی، و امکان زندگی انسانی است این جنبشها را یکی از درخشانترین مصادیق مشارکت مردمی در تاریخ معاصر ایران دانست و گفت: «مشارکت در این جنبشها نه فقط در خیابانها، بلکه در رفتارهای روزمره، در ایستادگی خانوادهها، در همدلیهای خاموش شهروندان، و در پایداری هنرمندانه و عاطفی زنان و مردان ایرانی نمایان شده است.»
او این نوع مشارکت را برخاسته از سنتی عمیق در عرفان ایرانی دانست و گفت: «عرفانی که نه گوشهنشین و منفعل، بلکه پویا، جنگاور، و سرسخت در برابر سلطه و تحمیل است. این عرفان همواره در بزنگاههای تاریخی، ملت ایران را از ورطه سقوط نجات داده و راهی تازه به روی آن گشوده است. بههمینجهت معتقدم که نیروی بنیادینِ بازسازی ایران نه از بیرون، نه از قدرتهای جهانی، و نه حتی از ساختارهای رسمی سیاسی میآید، بلکه از دل مشارکت آگاهانه و مستمر مردم ایران زاده میشود.»
پیران تأکید کرد: «در مسیر تحقق طرح ایران، تنها ابزار کارآمد، کنشگری اجتماعی و مشارکتجویانه است؛ کنشی که نهفقط بر مبنای مطالبهگری لحظهای، بلکه بر اساس تعهد بلندمدت به آیندهای متفاوت شکل میگیرد. در اینجا مشارکت نه بهمعنای تنها حضور در انتخابات یا حضور در نهادهای رسمی، بلکه بهمثابه نوعی هستیشناسی اجتماعی و تاریخی است که بنیان هر نوع تغییر واقعی است.»
در ادامه، دکتر پیران بار دیگر به مفهوم «دیالکتیک خاص و عام» اشاره کرد و گفت: «این مفهومی است که بدون فهم دقیق آن، نمیتوان پویش تحولات تاریخی و اجتماعی ایران را درک کرد. طرح ایران در دیالکتیکی میان سنت و تجدد، میان خاطره و آینده، و میان تجربههای بومی و جهانرو مواجه است. تنها از دل این مواجههی مداوم است که مشارکت شکل میگیرد و به موتور تحول بدل میشود.»
در پایان، دکتر پیران با بیانی عاطفی و پرامید گفت: «ایران سرزمینی است که بارها در طول تاریخ از دل ویرانیها برخاسته، تمدنها را دوباره ساخته، و حیات فرهنگی خود را در سختترین شرایط حفظ کرده است. عبور از بحران معاصر نیز ممکن است، به شرط آنکه «ما»، یعنی شهروندان این سرزمین، به مشارکت بازگردیم. مشارکتی که هرچند بیصدا، افتان و خیزان، اما مداوم و امیدوارانه در حال ساختن ایران آینده است.»
۲۱۶۲۱۶