بحران آب در ایران به مرحله هشدار رسیده است و دولت و رسانهها به طور مداوم مردم را به صرفهجویی در مصرف منابع آبی تشویق میکنند. اما واقعیت این است که علیرغم همه این تلاشها، مصرف آب همچنان بالا است و مردم در عمل تمایل چندانی به تغییر رفتار مصرفی خود ندارند.
بحران آب در ایران یکی از جدیترین مشکلات زیستمحیطی است که در سالهای اخیر تشدید شده است. ایران، که جزو کشورهای خشک و نیمهخشک جهان به شمار میرود، با کاهش شدید منابع آبی روبهرو است. طبق گزارشها، منابع آب تجدیدپذیر ایران به کمتر از یکسوم حد استاندارد جهانی رسیده است. این شرایط بهویژه در مناطق مرکزی و جنوبی کشور، که تابستانهای طولانی و داغی دارند، نمود بیشتری پیدا کرده است. اما پرسش اساسی این است که چرا با وجود همه هشدارها و اقدامات رسانهای، مردم در کاهش مصرف آب چندان همکاری نمیکنند؟
در اغلب گزارشها، مصرف آب در خانهها بهویژه در بخشهایی مانند حمام، آشپزخانه و شستوشوی ماشین بهعنوان بزرگترین بخش مصرف معرفی میشود. وقتی صحبت از کاهش مصرف آب به میان میآید، بسیاری از افراد، بهویژه در مناطق شهری، در نظر دارند که صرفهجویی کنند. اما آیا این صرفهجویی در عمل اتفاق میافتد؟
طبق تحقیقات میدانی، وقتی افراد در شرایطی قرار میگیرند که هیچ نظارت بیرونی بر مصرف آب آنها وجود ندارد، تمایل به صرفهجویی تا حد زیادی کاهش مییابد. فردی که در حمام است و هیچ کس از او بازخواست نمیکند، چندان به خود فشار نمیآورد که زمان دوش گرفتنش را کوتاهتر کند یا شیر آب را در حین شستوشو ببندد. برخی از تحقیقات نشان دادهاند که کاهش مصرف آب در این موارد بیشتر ناشی از فشارهای اجتماعی یا تبلیغات رسانهای است تا انگیزههای درونی.
یکی از دلایلی که مردم در مصرف آب جدی نیستند، نبود ارتباط مستقیم بین مصرف و نفع شخصیشان است. در واقع، مصرف آب بهعنوان یک کالای عمومی، هیچ ارتباط مستقیمی با سود یا هزینههای شخصی افراد ندارد. تا زمانی که فرد نبیند که مصرف بیشتر آب هزینه مستقیم و قابل توجهی برای او به همراه ندارد، احتمالاً انگیزهای برای کاهش مصرف پیدا نخواهد کرد. این مسئله بهویژه در بخش کشاورزی که بیشترین مصرف آب را دارد، نمود پیدا میکند. در بسیاری از مناطق کشور، کشاورزان برای آبیاری زمینهای خود از منابع آب زیرزمینی استفاده میکنند، بدون آنکه نگران مصرف بیرویه یا اثرات آن بر منابع عمومی باشند. در این زمینه، کمبود نظارت و عدم ارتباط بین مصرف و منافع شخصی باعث میشود که تغییرات رفتاری در این حوزه با سرعت زیادی رخ ندهد.
کشاورزی، که سهم عمدهای در مصرف آب کشور دارد، یکی از بخشهایی است که بهویژه در غیاب نظارت، از مصرف بیرویه آب آسیب میبیند. بسیاری از کشاورزان در مناطقی که دچار کمبود شدید منابع آبی هستند، به حفاری چاههای غیرمجاز ادامه میدهند و بهطور معمول از روشهای آبیاری سنتی استفاده میکنند که باعث هدررفت آب میشود. تحقیقات نشان میدهند که در این بخش، نظارت ضعیف و نبود ارتباط مستقیم میان مصرف آب و منافع شخصی کشاورزان، منجر به رفتارهای زیانآور و هدررفت منابع آبی میشود.
رسانهها و مقامات دولتی همواره در حال تکرار پیامهای صرفهجویی در مصرف آب هستند، اما به نظر میرسد که این اقدامات تاثیر محدودی در تغییر رفتار افراد دارند. در گزارشهای اخیر، مشخص شده است که صرفهجویی مردم در مصرف آب بهویژه در زمینههای خانگی و صنعتی چندان بهچشم نمیخورد. آگاهی دادن به مردم از طریق رسانهها ممکن است در کوتاهمدت مؤثر باشد، اما در بلندمدت، زمانی که افراد ارتباطی میان مصرف و نفع شخصی خود پیدا نکنند، انگیزهای برای کاهش مصرف نخواهند داشت.
برای تغییر رفتار مصرفی افراد در زمینه مصرف آب، باید راهحلهایی مبتنی بر ایجاد ارتباط مستقیم بین مصرف و نفع شخصی افراد ارائه شود. ایجاد سیستمهایی که مصرف بیشتر منابع را مستقیماً به هزینههای مالی فرد یا کسبوکار مربوطه متصل کند، میتواند یکی از این راهحلها باشد. همچنین، تقویت نظارتها و ارائه مشوقهای مالی برای کاهش مصرف آب میتواند نقش مهمی در تغییر رفتار مصرفکنندگان ایفا کند.
در شرایط بحران آب، رسانهها و تبلیغات میتوانند تنها تأثیرات موقت و سطحی داشته باشند. زمانی که مصرف منابع به منافع شخصی افراد مرتبط نشود، نمیتوان از آنها انتظار داشت که در مصرف منابع طبیعی مانند آب، صرفهجویی جدی داشته باشند. برای تغییر رفتار مصرفی، نیاز به اقداماتی داریم که ارتباط مستقیمی میان مصرف و نفع شخصی افراد ایجاد کند و در کنار آن، نظارت و ارزیابیهای مستمر در بخشهای مختلف، بهویژه در کشاورزی، به کار گرفته شود. در غیر این صورت، بحران کمبود آب همچنان تهدیدی جدی خواهد بود که نه تنها به مشکلات زیستمحیطی، بلکه به بحرانهای اجتماعی نیز منجر میشود.
*فعال رسانهای و خبرنگار حوزه آب