این شخصیت هنری، اهالی قدرت و مقامهای اجتماعی در وین را قابل احترام نمیدانست و معتقد بود هیچ ارزشی ندارند. حتی دست نوشتههایی از او به جا مانده که اشرافیت را پوسیده و فاسد میدانست. با این وجود کنگره وین بتهوون را مایه افتخار اروپا میدانست و حضور او در جشنهای بزرگی که برگزار میشد بسیار پررنگ بود.
به گزارش کاویان گلد، “. من هستم که به روح مردم، سرمستی الهی میبخشم. ” این جمله بتهوون آهنگساز و نابغه موسقی است. هر چند بسیاری از شخصیتها هنر متفاوت او را تحسین کردهاند ولی در این بین بتهوون فقط پیشوای موسیقی دانان جهان نیست؛ هنرمندی بی بدیل که گویی مرارت و اراده جز جدایی ناپذیر زندگی اش بود.
به گزارش فرارو، کمی پیشتر از سال ۱۸۰۰ بود که بتهوون به کم شنوایی مبتلا شد و سالهای بعد این عارضه شدیدتر شد ولی او شخصی با اراده آهنین بود و همچنان به فعالیت خود ادامه میداد. او توانست سمفونیهای سوم و پنجم خود را در همین سالها منتشر کرد. در ادامه شرایط جسمی او با ناشنوایی تقریبا صد درصد، وخیمتر شد. از همین رو بود که از اجرای موسیقی و حضور در مجامع عمومی دوری میکرد. جالبتر اینکه بتهوون برترین آثار خود را بعد از دوری گزیدن از اجتماع و مقطع پایانی زندگی اش خلق کرد..