تمام کشورهای موفق در دنیا، اول روی سیاست داخلی خود کار کرده اند و تولید ملی را بالا برده اند و به قدرت و انسجام ملی رسیدند و بعد وارد حوزه سیاست خارجی و زنجیره ارزش جهانی کالاها شدند.
کیهان برزگر، استاد تمام دانشگاه علوم و تحقیقات در میزگرد خبرآنلاین گفت: معمولا سیاست خارجی کشورها ادامه سیاستهای داخلی است. در کشور ما این برعکس است و سیاست داخلی ادامه سیاست خارجی است.
برزگر افزود: درست است که کشور نمیتواند تنها باشد و نیاز به روابط خارجی دارد، ولی تمام کشورهای موفق دنیا، اول روی سیاست داخلی خود کار کردهاند و تولید ملی را بالا برده و به قدرت و انسجام ملی رسیدند و بعد وارد حوزه سیاستخارجی و زنجیره ارزش جهانی کالاها شدند. اینطور نیست که در فضای بینالمللی وارد رقابت وابستگی متقابل با کشورها و اصلجهانی شدن بشوید که موتور محرکه لیبرال دمکراسی است و اتفاقا نقطه سلطه غربیها بر نظام ارزش جهانی است. درست است که شکل زیبای اقتصادی دارد. ولی به هر حال ایدئولوژی لیبرال دمکراسی و اقتصاد آزاد و وابستگی متقابل پیچیده است که در درونش ارزشها و مسائلی از این قبیل وجود دارد. منطق آن کاملا درست است. البته در جهان غرب، بحثهای فرا جهانی شدن و انتقاداتی به این مسئله وجود دارد. میخواهم بگویم که اگر ظرفیت سیاست خارجی را فراتر از حد انتظار برای کشور خود تعریف کنیم {چه میشود}.
او اضافه کرد: بسیاری از کشورها در این دنیا مانند روسیه، وارد ائتلاف و اتحادها در جهان نمیشود و به سیاست خارجی هم ظرفیت زیادی نمیدهد. هیچ کسی هم روسیه را یک کشور اقتصادی در نظر نمیگیرد. روسها هم با فروش چهار تا اس۴۰۰ و یک اسکادران سوخو و گاز روزگار میگذرانند. اعتقادی هم ندارند که اقتصاددان هستند. ولی زندگی آنها میچرخد. روسیه در جنگ اوکراین از همان ابتدا برنده بود، ولی فضای رسانه ای دنیا این را نمیگفت. مگر میشود روسیه را به عنوان یک قدرت اتمی شکست داد؟ ترامپ متوجه شد که این جنگی است که تحمیل شده و اقتصاد آمریکا را به لحاظ هزینههایی که پرداخت میکند ضعیف میکند و باید جلوی آن را گرفت. روسیه یک قدرت تمدنی است که آن جا مانده است و بر نمیگردد.
برزگر در بخش دیگری از این میزگرد تاکید کرد: ظرفیت سیاست خارجی را باید به همان اندازه که هست تعریف کنیم. برای کشور ما، ظرفیت سیاست خارجی در حوزه ائتلافها و اتحادها تعریف نمیشود. کشوری هستیم که به لحاظ مستقل بودن باید روی خودمان کار کنیم. کشوری هستیم که باید روی امنیت ملی و بازدارندگی و اقتصاد ملی کار کنیم. البته متاسفانه در اقتصاد نمیشود حرفی زد و کاملا بدون تعارف باید گفت که وضع اصلا خوب نیست. اقتصاد و سیاست خارجی اش باهم نمیخواند. وقتی این عدم تعادل ایجاد شود و فراتر از ظرفیت استراتژیکش با امکاناتی که در دسترس دارید بازی کنید، آن وقت انرژی استراتژیک شما گرفته میشود. پس آن نکته که گفته میشود باید تغییر گفتمان دهیم، نکته درستی است. باید در شرایط، با گفتمانهای جاری، خودمان را سازگار کنیم.
اروپاییها از این ناراحتند که چرا تیم ترامپ و پوتین در ریاض نشستهاند و بدون اوکراین و اروپا درمورد دنیا و بزرگترین پرونده ژئوپلتیک دنیا تصمیم میگیرند. به نحوی حس انزوا دارند. اروپا اگر این حس انزوا را داشته باشد و اگر در بحث اوکراین به صلحی برسند و بخواهند اسنپ بک را به کار بیندازند، تنها کارت برنده خود را در برابر آمریکا از دست دادهاند. فکر نمیکنم با این تحولاتی که رخ میدهد، اروپاییها بخواهند این کار را انجام دهند. هم ایران را تحریک میکنند و هم جایگاه جهانی خود را از دست میدهند. چون اروپاییها نیاز دارند یک استراتژی و موازنه سازی مستقل داشته باشند. اگر ترامپ همه جا را بگیرد، پس چه جایی برای اروپا میماند؟ اروپا را هم کنار گذاشته است و روابط فرا آتلانتیک هم که تضعیف شده است و معادلات غرب هم که دارد تضعیف میشود. اروپاییها ناچارند که تجدید نظر کنند تا دوباره جایگاه خود را بهدست بیاورند. نمیگویم اروپا مهم نیست. ولی بیش از حد جلو رفته است و روی ایران فشار آورده است. اگر تمام تقصیرها را به گردن ایران بیندازیم منصفانه نیست. به هر حال یک کشور تمدنی بوده ایم و دولتی تمدنی داشته ایم و تاریخ داشته ایم. داریم برای اهمیت و بقای خود میجنگیم. اقتصاد ما خراب است و آنها هم از این فضا استفاده کردهاند. ضمن اینکه باید تغییر گفتمان دهیم، آنها هم باید تغییر گفتمان دهند. آمریکاییها باید متدولوژی خود را در نگاه به ایران تغییر دهند.
311314
مشروح این میزگرد را اینجا بخوانید.
فیلم کامل این میزگرد را در کانال یوتیوب یا آپارات خبرآنلاین ببینید