در کنار این کارهای انجام شده، دو اتفاق  برای ساخت دو بیمارستان رخ داد. یکی زمانی که (سال ۱۳۸۶) کلینک بیماری‌های خاص را در منطقه مسعودیه افتتاح می‌کردیم، مردم منطقه از بابا خواستند که اینجا بیمارستان ساخته شود. چون در آن منطقه بیمارستان نبود و تنها بیمارستان  دولتی نزدیک به آنجا، بیمارستان امام حسین بود، یکی هم در پاکدشت ورامین. بابا گفتند می‌توانی این کار را انجام بدهی؟ من گفتم به شرط اینکه بتوانیم کمکی جمع بکنیم. که خوشبختانه توانستیم بعد از زمانی کوتاه ساخت بیمارستان ۸۰ تخته خوابه را آغاز کنیم. ۴۰ تخته خواب هم که برای کارهای سر پایی در کلینیک از قبل  داشتیم. بیمارستان ۸۰ تخت  خوابه را ساختیم که هم بتوانیم به بیماران خاص خودمان خدمات بدهیم. مثل بیماران تالاسمی و دیالیزی، هموفیلی، سرطان و هم مردم منطقه بتوانند از آن بیمارستان استفاده کنند که آن بیمارستان در سوم شهریور ۱۴۰۳ که مصادف با سالروز تولد پدرم و شب اربعین بود، افتتاح شد. 

در این افتتاحیه آقای دکتر پزشکیان و آقای دکتر ظفرقندی حضور داشتند. باید متذکر شد که حدود سه سال پیش بیمارستان آماده بهره برداری بود ولی به لحاظ مسائل سیاسی افتتاح نشد. باور کنید حتی اسم بیمارستان را که «آیت الله هاشمی رفسنجانی» انتخاب کرده بودیم. وزارت بهداشت در کمیسیون اسم دیگری را مصوب کردند به نام «بیمارستان بنیاد بیمارهای خاص».

 آیا وزارت بهداشت دولت مرحوم رئیسی چنین نام را برای بیمارستان پیشنهاد کرده بود؟

بله. در وزارت بهداشت دولت آقای رئیسی چنین اتفاق افتاده بود؛ چون افراد مربوط دولت قبل هنوز در وزارت‌خانه هستند تا کنون تغییر اسم را برای ما نداده‌اند. وقتی با اسم مخالفت کنند، قطعاً نمی‌گذارند که آن بیمارستان راه بیفتد.

در ادامه باید به موضوع تأسیس مرکز سرطان اشاره کنم که یکی از بزرگ‌ترین اقدامات بنیاد بود. در سال ۱۳۷۵ یا ۱۳۷۶، دقیقاً به یاد ندارم، جلسه‌ای با حضور گروهی از پزشکان و خیرین بیمارستان امام خمینی (ره) برگزار شد. در این جلسه، آقای علاءالدینی و دکتر اباسهل و همکارانشان حضور داشتند و اشاره کردند که زمینی را بابا(آیت الله هاشمی رفسنجانی) در اتوبان بابایی برای ساخت مرکز سرطان در اختیارشان قرار داده بود که البته این زمین توسط نیروهای نظامی تصاحب شده بود؛ با وجود آنکه اسناد مالکیت نیز وجود داشت. آن‌ها خواستند که برای بازگرداندن زمین اقدامی شود، اما این مسأله حل نشد. بابا گفت زمینی را که آنها تصاحب کنند دیگر برنمی‌گردد.

در همان زمان با آقای کرباسچی، شهردار وقت، صحبت شد. ایشان موافقت کردند که زمینی به مساحت ۷۰ هزار مترمربع در تپه‌های عباس‌آباد برای این مرکز اختصاص داده شود. در آن زمان، هیچ مرکزی مشابه در خاورمیانه وجود نداشت. زمین توسط آقای کرباسچی در اختیار بنیاد قرار گرفت، نقشه‌ها طراحی و حتی مقداری خاک‌برداری نیز انجام شد. اما با تغییر شهردار و آمدن شهرداران جدید، فشارهایی بر آن‌ها وارد شد و نهایتاً اجازه ادامه پروژه داده نشد. در دوره آقای قالیباف که شهردار شدند، حتی تلاش‌هایی برای تصرف زمین صورت گرفت. برای حل این مشکل، شکایتی به بازرسی کل کشور و کمیسیون اصل ۹۰ مجلس ارائه کردیم. سند به نام بنیاد بیمارهای خاص صادر شده بود. جلساتی گذاشتیم که قرار شد که زمینی معوض در اختیار بنیاد قرار گیرد، اما این فرآیند چندین سال به طول انجامید، برای اینکه زمین معوض به ما بدهند. مکان‌هایی که پیشنهاد می‌شد، قابل‌استفاده نبودند. در نهایت، زمینی در منطقه ۲۲ تهران به ما اختصاص دادند که البته آن نیز با مشکلاتی همراه بود. این زمین متعلق به نهادهای نظامی بود. پس از پیگیری‌های فراوان که بابا خیلی کمک کرد و عمو محمد هم ورود کردند، در نتیجه زمینی به مساحت ۳۰ هزار مترمربع در تقاطع اتوبان چمران،(سئول) به بنیاد واگذار شد. اما مشخص شد که این زمین نیز از نظر حقوقی مشکلاتی دارد دعوی حقوقی بین شهرداری، بنیاد شهید و آستان قدس وجود دارد."/>

انتقاد تند فاطمه هاشمی از بی‌توجهی به آلودگی هوا/ «حاکمیت چه جور می‌شود کاری می‌کند که مردم دچار بیماری بشوند؛ آیا این حرام نیست؟ این گناه ندارد؟»

فاطمه هاشمی، رئیس بنیاد امور بیماری‌های خاص، از پروژه ساخت مرکز جامع سرطان به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین اقدامات این بنیاد خبر داد. این مرکز با هدف ارائه خدمات جامع از تشخیص تا درمان بیماران سرطانی طراحی شده و شامل بخش‌هایی نظیر غربالگری، تصویربرداری، جراحی و مراقبت‌های پس از عمل است. هاشمی با اشاره به دشواری‌های مسیر ساخت، از موانع متعدد، ازجمله توقف چندساله پروژه توسط شهرداری و مشکلات حقوقی زمین خبر داد.

انتقاد تند فاطمه هاشمی از بی‌توجهی به آلودگی هوا/ «حاکمیت چه جور می‌شود کاری می‌کند که مردم دچار بیماری بشوند؛ آیا این حرام نیست؟ این گناه ندارد؟»

به گزارش خبرآنلاین ،در آستانه افتتاح مرکز جامع سرطان، با فاطمه هاشمی، رئیس بنیاد امور بیماری‌های خاص، گفت و گویی شد تا جزئیات این پروژه ملی و دغدغه‌های بنیاد را بررسی کند.

جماران در خبری نوشت:هاشمی با اشاره به هدف اصلی این مرکز، از ارائه خدمات جامع برای بیماران سرطانی، از غربالگری تا جراحی و مراقبت‌های پس از درمان سخن گفت. او به دشواری‌های طولانی‌مدت در مسیر ساخت مرکز، از جمله توقف سه‌ساله پروژه توسط شهرداری و مشکلات حقوقی زمین، اشاره کرد و خاطرنشان ساخت که تاکنون نزدیک به هزار میلیارد تومان برای این پروژه هزینه شده است. تجهیزات پیشرفته مرکز نصب شده و آماده بهره‌برداری هستند، اما تأخیر در آغاز به کار، خطر فرسودگی تجهیزات را افزایش می‌دهد.

اشمی ضمن تأکید بر اهمیت این مرکز به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین اقدامات بنیاد، از نیاز به تسریع در صدور مجوزها و همکاری مسئولان برای بهره‌برداری کامل تا پایان سال خبر داد. این گفت‌وگو همچنین به مشکلات اقتصادی، افزایش قیمت داروهای حیاتی، کاهش کیفیت تجهیزات پزشکی، و نیاز به نظارت بیشتر بر خیریه‌ها پرداخت.

خانم هاشمی از پروژه ساخت بیمارستان‌ها شروع کنیم؛ چند بیمارستان افتتاح شده و چند بیمارستان دیگر در دست افتتاح دارید؟ 

نخست اینکه کار بنیاد، بیمارستان‌سازی نیست. بنیاد باهدف ایجاد پل ارتباطی است میان بیماران، مردم و جامعه‌ای که باید به آن‌ها خدمت‌رسانی کنند؛ از جمله مجلس، دولت، سازمان بهزیستی، وزارت بهداشت، استانداری‌ها، کمیته امداد و سایر نهادهای مختلف و… تشکیل شد. کار این بنیاد، ایجاد هماهنگی میان این ارگان‌ها برای خدمت‌رسانی به بیماران است و فعالیت مان را در سه حوزه اصلی پیشگیری، درمان و رفع مشکلات بیماران شروع کردیم.

در نخستین سفری که برای این منظور، به استان سیستان و بلوچستان داشتم، مشاهده کردم که فردی از شهرستان خاش، با الاغ مسافت طولانی‌ای را طی می‌کرد تا به دیالیز دسترسی پیدا کند و سپس بازگردد. باتوجه‌ به این شرایط، به این نتیجه رسیدیم  باید در مناطقی که امکانات پزشکی و نیروی انسانی وجود دارد، مراکز درمانی بیماران خاص نیز راه‌اندازی شوند.

وزارت بهداشت نام پیشنهادی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی را نپذیرفت و نام دیگری برای بیمارستان انتخاب کرد

در کنار این کارهای انجام شده، دو اتفاق  برای ساخت دو بیمارستان رخ داد. یکی زمانی که (سال ۱۳۸۶) کلینک بیماری‌های خاص را در منطقه مسعودیه افتتاح می‌کردیم، مردم منطقه از بابا خواستند که اینجا بیمارستان ساخته شود. چون در آن منطقه بیمارستان نبود و تنها بیمارستان  دولتی نزدیک به آنجا، بیمارستان امام حسین بود، یکی هم در پاکدشت ورامین. بابا گفتند می‌توانی این کار را انجام بدهی؟ من گفتم به شرط اینکه بتوانیم کمکی جمع بکنیم. که خوشبختانه توانستیم بعد از زمانی کوتاه ساخت بیمارستان ۸۰ تخته خوابه را آغاز کنیم. ۴۰ تخته خواب هم که برای کارهای سر پایی در کلینیک از قبل  داشتیم. بیمارستان ۸۰ تخت  خوابه را ساختیم که هم بتوانیم به بیماران خاص خودمان خدمات بدهیم. مثل بیماران تالاسمی و دیالیزی، هموفیلی، سرطان و هم مردم منطقه بتوانند از آن بیمارستان استفاده کنند که آن بیمارستان در سوم شهریور ۱۴۰۳ که مصادف با سالروز تولد پدرم و شب اربعین بود، افتتاح شد. 

در این افتتاحیه آقای دکتر پزشکیان و آقای دکتر ظفرقندی حضور داشتند. باید متذکر شد که حدود سه سال پیش بیمارستان آماده بهره برداری بود ولی به لحاظ مسائل سیاسی افتتاح نشد. باور کنید حتی اسم بیمارستان را که «آیت الله هاشمی رفسنجانی» انتخاب کرده بودیم. وزارت بهداشت در کمیسیون اسم دیگری را مصوب کردند به نام «بیمارستان بنیاد بیمارهای خاص».

 آیا وزارت بهداشت دولت مرحوم رئیسی چنین نام را برای بیمارستان پیشنهاد کرده بود؟

بله. در وزارت بهداشت دولت آقای رئیسی چنین اتفاق افتاده بود؛ چون افراد مربوط دولت قبل هنوز در وزارت‌خانه هستند تا کنون تغییر اسم را برای ما نداده‌اند. وقتی با اسم مخالفت کنند، قطعاً نمی‌گذارند که آن بیمارستان راه بیفتد.

در ادامه باید به موضوع تأسیس مرکز سرطان اشاره کنم که یکی از بزرگ‌ترین اقدامات بنیاد بود. در سال ۱۳۷۵ یا ۱۳۷۶، دقیقاً به یاد ندارم، جلسه‌ای با حضور گروهی از پزشکان و خیرین بیمارستان امام خمینی (ره) برگزار شد. در این جلسه، آقای علاءالدینی و دکتر اباسهل و همکارانشان حضور داشتند و اشاره کردند که زمینی را بابا(آیت الله هاشمی رفسنجانی) در اتوبان بابایی برای ساخت مرکز سرطان در اختیارشان قرار داده بود که البته این زمین توسط نیروهای نظامی تصاحب شده بود؛ با وجود آنکه اسناد مالکیت نیز وجود داشت. آن‌ها خواستند که برای بازگرداندن زمین اقدامی شود، اما این مسأله حل نشد. بابا گفت زمینی را که آنها تصاحب کنند دیگر برنمی‌گردد.

در همان زمان با آقای کرباسچی، شهردار وقت، صحبت شد. ایشان موافقت کردند که زمینی به مساحت ۷۰ هزار مترمربع در تپه‌های عباس‌آباد برای این مرکز اختصاص داده شود. در آن زمان، هیچ مرکزی مشابه در خاورمیانه وجود نداشت. زمین توسط آقای کرباسچی در اختیار بنیاد قرار گرفت، نقشه‌ها طراحی و حتی مقداری خاک‌برداری نیز انجام شد. اما با تغییر شهردار و آمدن شهرداران جدید، فشارهایی بر آن‌ها وارد شد و نهایتاً اجازه ادامه پروژه داده نشد. در دوره آقای قالیباف که شهردار شدند، حتی تلاش‌هایی برای تصرف زمین صورت گرفت. برای حل این مشکل، شکایتی به بازرسی کل کشور و کمیسیون اصل ۹۰ مجلس ارائه کردیم. سند به نام بنیاد بیمارهای خاص صادر شده بود. جلساتی گذاشتیم که قرار شد که زمینی معوض در اختیار بنیاد قرار گیرد، اما این فرآیند چندین سال به طول انجامید، برای اینکه زمین معوض به ما بدهند. مکان‌هایی که پیشنهاد می‌شد، قابل‌استفاده نبودند. در نهایت، زمینی در منطقه ۲۲ تهران به ما اختصاص دادند که البته آن نیز با مشکلاتی همراه بود. این زمین متعلق به نهادهای نظامی بود. پس از پیگیری‌های فراوان که بابا خیلی کمک کرد و عمو محمد هم ورود کردند، در نتیجه زمینی به مساحت ۳۰ هزار مترمربع در تقاطع اتوبان چمران،(سئول) به بنیاد واگذار شد. اما مشخص شد که این زمین نیز از نظر حقوقی مشکلاتی دارد دعوی حقوقی بین شهرداری، بنیاد شهید و آستان قدس وجود دارد.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *