یک پژوهشگر اقتصاد سیاسی معتقد است تحریم موجب شده لنگر ثبات اقتصادی ایران بیاثر شود و همین موجب شده هر فعل و انفعالی به سرعت اقتصاد را دچار نوسان کند.
امیرعباس آذرموند: اقتصاد ایران بیش از هر زمان دیگری در انفعال به سر میبرد. اقتصاد در انتظار آن مانده که دیپلماتهای دو طرف مذاکره کنند. هر چند تا پیش از آغاز مذاکرات هم اقتصاد ایران «ثبات» نداشت و حتی روزمره بر قیمتها افزوده شد طوری که هر دلار آمریکا تا ۱۰۵ هزار تومان نیز قیمتگذاری شد. مشکلی که با منتشر شدن خبر رسمی آغاز مذاکرات به سرعت این روند را خنثی کرد.
در همین رابطه جعفر خیرخواهان، مترجم و اقتصاددان، در مورد انفعال حاکم بر دستگاه تصمیمگیری اقتصاد به خبرآنلاین گفت: «این وضعیت که با آن مواجه هستیم، محصول سیاستها و اقدامات گذشته کشور است. در کتاب فراز و فرود ملتها، تمثیلی هست که در آن به وضعیت کشورهای در حال توسعه اشاره میکند که بسیار هم مشابه وضعیتی است که ما در ایران با آن روبهروییم. »
او در باره این میزان از شرطی شدن، ناتوانی نهادهای تصمیمگیر در اتخاذ سیاستهای موثر و پررنگ بودن نقش تحولات عرصههای دیگر بر اقتصاد ایران گفت: «متاسفانه این مشکلات اکنون در کشور ما شدیدتر از گذشته شده اند. در کتاب مذکور گفته شده جریان امور اقتصاد برخی از کشورهای در حال توسعه به جایی رسیده که به اصطلاح غیرقابل اداره شدهاند و روند امور مانند جدا شدن یک برگ از درخت است که با هر نسیمی تکان میخورد و به این طرف و آن طرف میرود. به اصطلاح معلوم نیست چه شد به اینجا آمد و نهایتا کارش به کجا خواهد رسید.»
این اقتصاددان با اشاره به مذاکرات هستهای میان تهران و واشنگتن تاکید کرد: «امروز کشور ما دچار همین وضعیت شده است به نحوی که عملکرد بانک مرکزی یا سازمان برنامه به اندازه اقدامات دیپلماتهای کشور موثر نیست یا موضع رییس جمهوری ایالات متحده بر بازار داخلی ما تاثیر بهسزایی دارد. البته نتیجه این مذاکرات مشخص میکند که در آینده ایران امکان مراوده عادی با جهان را خواهد داشت یا نه که نشان از اهمیت بالای آن دارد.»
این پژوهشگر در پاسخ به این سوال که حضور مدیران ناتوان و کم تجربه چه نقشی در بی عملی سیاستگذار در داخل کشور دارد، گفت: «این نکته هم هست زیرا در بیشتر کشورها مدیران از میان کسانی انتخاب میشوند که طی سالها سلسله مراتب اداری را بالا رفتند، به تدریج صاحب نظر شدهاند و بر مبنای واقعیات موجود میتوانند نظرات کارشناسی بدهند. منتها در کشور ما به جای اینکه دسته افراد مورد وثوق باشند، قلع و قمع شدهاند و کنار رفتهاند و جای آنها را مدیران گلخانهای گرفتهاند. پرواضح است که نه تصمیمات این دسته از مدیران بیریشه، که اظهاراتشان هم بیش از هر چیز مایه مضحکه ملت میشود.»
پژوهشگر اقتصاد سیاسی با اشاره به موانعی که تحریمها به وجود آوردند افزود: «تحریمها موجب شدند که کشور پی در پی دچار بیثباتی شود. در شرایطی که ظرفیت مدیریتی کشور محدودتر شده، تحریم با تحمیل شوکهای مداوم سبب بحرانهای روزمرهای شدند که به فرسودگی بیشتر نظام اداری و اجرایی کشور هم دامن زده است. در مقابل سرمایهگذاران هم برای حضور در عرصه، منتظرند تا ببنید چه میشود و هر زمان وضعیت بهتر بود وارد شوند. در این شرایط مشاهده میکنیم که نرخ استهلاک هم بالا رفته است.»
خیرخواهان معتقد است وقتی این نکات را کنار هم میگذاریم، متوجه خواهیم شد بدون رفع تحریم راهی برای خروج از این وضعیت نیست.
مترجم کتابهای مختلف در حوزه توسعه افزود: «اهمیت رفع تحریمها مانند دادن یک مفر میماند. کشور امروز با این قد و قامت کارشناسی جای هیچ گونه مانوری ندارد. تحریمها موجب شدند لنگر اقتصاد ایران بلااستفاده شود و به همین دلیل هر موج یا تکانهای به سرعت تمام کشتی اقتصاد ما را دچار لرزش و نوسان میکند. ما امروز با رفع تحریمها میتوانیم فرصت این را داشته باشیم که برای خروج از وضع موجود برنامه ریزی بهتری کنیم. اینکه در آن زمان چنین اقدامی صورت بگیرد یا اینکه مانند گذشته این فرصتها هم از دست خواهد رفت را زمان نشان خواهد داد.»