به گزارش کاویان گلد، محسن هاشمی رفسنجانی در شرق نوشت: درست ۵۰ سال پیش، در روز سه‌شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۵۴، قانونی در مجلس شورای ملی به تصویب رسید که راه را برای تأسیس شرکت متروی تهران هموار کرد؛ قانونی که در ماده‌واحده‌اش اجازه تأسیس شرکتی به نام «راه‌آهن شهری تهران و حومه» را به شهرداری تهران می‌داد؛ شرکتی با شخصیت حقوقی مستقل، با سرمایه‌ای تأمین‌شده از سوی دولت، اما در اختیار شهرداری. تصویب این قانون، گامی بلند و تاریخی در راستای تحقق رؤیای حمل‌ونقل انبوه، سریع، ایمن، غیرآلاینده و عدالت‌محور در پایتخت ایران بود.

انتظار می‌رفت شهرداری تهران در بزرگداشت چنین مناسبت مهمی که امروزه تصور جابه‌جایی میلیون‌ها نفر در کلان‌شهری مانند تهران بدون مترو امری محال به نظر می‌رسد، اهتمامی درخور نشان دهد؛ دست‌کم در قالب تبلیغات شهری یا یاد کردی درخور شأن این دستاورد ملی، اما دریغ از نشانی. آن‌ هم درحالی‌که در سطح شهر، تبلیغات پرشماری (چه مرتبط با مدیریت شهری و چه بی‌ارتباط با آن) به چشم می‌خورد. ازاین‌رو بر آن شدم که به‌ اقتضای وظیفه تاریخی و برای یادآوری بخشی از تلاش‌هایی که برای تحقق این ابرپروژه انجام شد، نکاتی را با مردم در میان بگذارم؛ پروژه‌ای که بی‌تردید در پنج دهه گذشته، بزرگ‌ترین طرح عمرانی و شهری پایتخت به شمار می‌آید."/>

از واگن اسبی تا «خطبه مترو» هاشمی رفسنجانی

سابقه حمل‌ونقل ریلی شهری در تهران به بیش از ۱۴۰ سال پیش بازمی‌گردد؛ زمانی که نخستین واگن اسبی و سپس قطار تهران-شهرری، معروف به «واگن دودی»، در دوران ناصرالدین شاه آغاز به کار کرد.

از واگن اسبی تا «خطبه مترو» هاشمی رفسنجانی

به گزارش کاویان گلد، محسن هاشمی رفسنجانی در شرق نوشت: درست ۵۰ سال پیش، در روز سه‌شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۵۴، قانونی در مجلس شورای ملی به تصویب رسید که راه را برای تأسیس شرکت متروی تهران هموار کرد؛ قانونی که در ماده‌واحده‌اش اجازه تأسیس شرکتی به نام «راه‌آهن شهری تهران و حومه» را به شهرداری تهران می‌داد؛ شرکتی با شخصیت حقوقی مستقل، با سرمایه‌ای تأمین‌شده از سوی دولت، اما در اختیار شهرداری. تصویب این قانون، گامی بلند و تاریخی در راستای تحقق رؤیای حمل‌ونقل انبوه، سریع، ایمن، غیرآلاینده و عدالت‌محور در پایتخت ایران بود.

انتظار می‌رفت شهرداری تهران در بزرگداشت چنین مناسبت مهمی که امروزه تصور جابه‌جایی میلیون‌ها نفر در کلان‌شهری مانند تهران بدون مترو امری محال به نظر می‌رسد، اهتمامی درخور نشان دهد؛ دست‌کم در قالب تبلیغات شهری یا یاد کردی درخور شأن این دستاورد ملی، اما دریغ از نشانی. آن‌ هم درحالی‌که در سطح شهر، تبلیغات پرشماری (چه مرتبط با مدیریت شهری و چه بی‌ارتباط با آن) به چشم می‌خورد. ازاین‌رو بر آن شدم که به‌ اقتضای وظیفه تاریخی و برای یادآوری بخشی از تلاش‌هایی که برای تحقق این ابرپروژه انجام شد، نکاتی را با مردم در میان بگذارم؛ پروژه‌ای که بی‌تردید در پنج دهه گذشته، بزرگ‌ترین طرح عمرانی و شهری پایتخت به شمار می‌آید.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *