از سنگ‌نبشته‌های میخی هخامنشی تا الفبای فارسی امروز

در حدود پنج هزار سال پیش ازمیلاد مسیح در منطقه‌ای میان جنوب روسیه و شرق اروپا قومی زندگی می‌کردند که زبان آن قوم هندو اروپایی نامیده می‌شد از این رو آن قوم به قوم هندو اروپایی معروف شدند.

از سنگ‌نبشته‌های میخی هخامنشی تا الفبای فارسی امروز

در واقع زبان هندو اروپایی نیای بیشتر زبان‌های اروپایی، ایرانی و شبه قاره هند است. سپس در میانه هزاره دوم پیش از میلاد گروهی از این قوم به طرف شرق مهاجرت کردند که اینان به قوم هندو ایرانی معروف و به دو دسته تقسیم شدند، گروهی به طرف سرزمین کنونی هند رفتند وگروهی سرزمینی رابه اشغال خود در آوردند که آن سرزمین ایران نامیده شد. در واقع از لحاظ تاریخی زبان فارسی به سه دوره تقسیم می‌شود:

۱-دوره باستان: از آغاز آمدن ایرانیان (حدود هزاره اول پیش از میلاد )به این سرزمین تا سال۳۳۱ پیش از میلاد یعنی زمان سقوط دولت هخامنشی به دست اسکندر.

۲-دوره میانه: از سال ۳۳۱ پیش از میلاد تا سال۸۶۷ میلادی سال به سلطنت رسیدن یعقوب لیث صفار.

۳-دوره نو: از سال ۸۶۷ میلادی برابر با سال ۲۵۴ هجری، سالی که یعقوب لیث صفار به سلطنت رسید و زبان فارسی دری رسمیت یافت تا زمان حال.

دوره باستان

زبانی که ایرانیان پس از اشغال این سرزمین بدان گفت‌وگو می‌کردند ایرانی باستان نامیده می‌شود، از این زبان مادر است که زبان‌ها و گویش‌های دیگر ایرانی منشا گرفته است.هرچند حتی یک واژه از آن نیز باقی نمانده است. از هزاره اول پیش از میلاد،ایرانی باستان در بخش‌های مختلف سرزمین ایران به صورت‌های مختلف در آمد که هر یک زبان مستقلی شد. در این میان تنها از چهار زبان اثر به جا مانده است.

۱ـسکایی که در منطقه وسیعی از مرز های چین تا کرانه های دریای سیاه وجود داشته است.

۲-مادی:که همانند زبان سکایی از آن به جز تعداد محدودی لغت چیزی باقی نمانده است .

۳-فارسی باستان: که به الفبای میخی و از چپ به راست نوشته می‌شد و خود از الفبای اکدی و الفبای اکدی نیز از الفبای سومری گرفته شده بود.از این زبان آثار چندی به جای مانده که مهمترین آنها کتیبه داریوش بزرگ (۵۲۲-۴۸۶پ.م)در بیستون است.الفبای میخی که تا پایان شاهنامه هخامنشی رایج بوده دارای ۳۶ حرف، ۲واژه جداکن و ۸ اندیشه‌نگار بوده است.

۴-اوستایی: زبان یکی از نواحی شرقی ایران بوده است و تنها اثر باقی مانده از این زبان کتاب اوستاست که کتاب دینی و مقدس زرتشیان است. بخشی از کتاب اوستا که سروده خود زرتشت پیامبر است حدود هزاره اول پیش از میلاد مسیح سروده شده است. بخش‌های دیگر آن گفته پیروان اوست که از سده شش پیش از میلاد مسیح تا سده سوم پس از میلاد گفته شده و به الفبایی نوشته شده است که به آن دین دبیره می‌گویند و به ظاهر در اواخر دوره ساسانی و در حدود سده ششم میلادی از روی الفبای پهلوی کتابی و زبوری ساخته شده است.

دوره میانه

در سال ۳۳۱ پیش از میلاد مسیح با قتل داریوش سوم هخامنشی (۳۳۶-۳۳۱پ.م) و فتح ایران به دست اسکندر دوره میانه زبان فارسی آغاز شد. در این دوره زبان اوستایی که زبانی مرده بود در محدوده دینی زرتشتیان رایج بوده است. زبان‌ها و خط‌های رسمی دولت هخامنشی که فارسی باستان، اکدی، عیلامی و آرامی بودند از رواج افتادند.

 با مرگ اسکندر و جانشینی دولت سلوکی به دست سلوکوس در ایران زبان یونانی رایج شد تا زمان بلاش اول (۵۱-۷۷میلادی)که از آن پس بار دیگر زبان‌های ایرانی جایگزین زبان یونانی شدند. زبان‌های ایرانی در این دوره به دوگروه تقسیم می‌شوند:

الف-گروه ایرانی میانه شرقی

ب-گروه ایرانی میانه غربی

الف-گروه ایرانی میانه شرقی: این گروه زبان‌های بلخی، ختنی، سغدی و خوارزمی را در برمی‌گیرد که در بلخ، ختن، سغد و خوارزم رایج بودند که هر کدام در زمان هخامنشیان استانی از شاهنشاهی هخامنشی بوده‌اند.

از این زبان‌ها در دوره جدید اثری به دست نیامده است، مگر زبان یغنابی که در دره یغناب رواج دارد و بازمانده زبان سغدی است.

ب-گروه ایرانی میانه غربی، این گروه به دو زبان مهم تقسیم می‌شود:

۱-پهلوی اشکانی: زبان پهله است که در فارسی باستان پارثو و استانی از شاهنشاهی هخامنشی بوده است، از پهلوی اشکانی در دوره باستان اثری به جا نمانده است، ولی در دوره میانه آثار نسبتا زیادی وجود دارد. پهلوی اشکانی در اوایل دوره اسلامی از میان رفته و جای خود را به فارسی داده است. از این زبان سه نوع اثر به سه الفبا به جای مانده است:

الف:آثاری که به الفبای اشکانی نوشته شده‌اند مانند کتیبه اردوان پنجم (۲۱۳-۲۲۴ میلادی)در شهر شوش.

ب-آثاری که به الفبای فارسی میانه کتابی نوشته شده‌اند مانند یادگار زریران و درخت آسوریک .

ج-آثاری که به الفبای مانوی نوشته شده‌اند، این آثار از واحه ترفان واقع در ترکستان چین پیدا شده‌اند که مربوط به دین و آیین مانوی هستند.

۲-فارسی میانه: یا پهلوی ساسانی که دنباله فارسی باستان است، از این زبان نیز چهار نوع اثر به چهار الفبای مختلف به جا مانده است:

الف-کتیبه‌های شاهان و رجال دوره ساسانی مانند کتیبه اردشیر اول (۲۲۴-۲۴۱میلادی)در نقش رستم.

ب-زبورپهلوی: شامل ترجمه وتفسیراوستا که به فارسی میانه نوشته شده است ویا به فارسی میانه ترجمه کرده اند.

ج-آثار زرتشتیان: شامل ترجمه و تفسیر اوستا به فارسی میانه(که زند نامیده می شود) ، متن های دینی به فارسی میانه و اندرزنامه های پهلوی است.

د-آثار مربوط به دین مانی: آثاری که از واحه ترفان در قرن ششم به دست آمدند.همه الفبایی که ایرانی میانه غربی بدان نوشته شده از الفبای آرامی گرفته شده اند.قوم آرامی کسانی بودند که در سال ۶۲۵پیش از میلادمسیح دولت کلده را در بابل تاسیس کردند که  این دولت در سال۵۲۹ پیش از میلاد به دست کوروش کبیر (۵۵۹- ۵۳۰پیش از میلاد)سرنگون شد. دولت هخامنشی خط آرامی به عنوان خط اداری به‌کار گرفت.

همه الفباهایی که برای نوشتن گروه ایرانی میانه غربی از آنها استفاده شده از راست به چپ و حرف‌های هر یک از الفباها جز الفبای فارسی میانه زرتشتی جدا از هم نوشته شده است.

دوره نو

دوره نو: با مرگ یزدگردسوم در سال۶۵۱ میلادی و سرنگونی دولت ساسانی ، ایران جزیی از دولت اسلامی شد تا اینکه در سال  ۸۶۷میلادی(۲۵۴ هجری قمری) یعقوب لیث صفار دولت مستقل ایران را در شهر زرنج سیستان تاسیس کرد و زبان فارسی دری را زبان رسمی اعلام کرد که این رسیمت تا کنون ادامه دارد .

در فاصله میان سقوط ساسانیان و تاسیس دولت صفاری زبان علمی زرتشیان فارسی میانه زرتشتی و زبان علمی مانویان فارسی میانه مانوی و زبان علمی ایرانیان مسلمان عربی بود.

زبان فارسی دری (دری یعنی رسمی و درباری) دنباله فارسی میانه زرتشتی است که از زمان یعقوب لیث صفار زبان رسمی ایرانیان مسلمان شد و بتدریج جایگزین دیگر زبان‌های ایرانی مانند سغدی، خوارزمی و بلخی و در منطقه وسیعی از هندوستان تا اروپا و از دریای خوارزم تا خلیج فارس رایج شد.

زبان فارسی برای نگارش، الفبای عربی را به خدمت گرفت و با ایجاد تغییراتی در آن این الفبا را برای نگارش زبان فارسی ،مناسب ساخت و آن به الفبای فارسی تبدیل کرد.

قابل ذکر است که رواج فارسی در دولت مغولی هندکه تا سال۱۲۷۵ هجری رواج داشت سبب شد زبانی به وجود آید به نام اردو که اکنون زبان رسمی کشور پاکستان است. هم اکنون زبان فارسی و مشتقات آن در تعداد قابل توجهی از کشورهای منطقه نظیر افغانستان، تاجیکستان، پاکستان، هند، ازبکستان و عراق رواج دارد.

منابع:

۱.ابوالقاسمی ،محسن،تاریخ زبان فارسی،چاپ دوم ،قم ،انتشارات سمت۱۳۷۴

۲.ابوالقاسمی ،محسن،تاریخ مختصر زبان فارسی،چاپ دوم،تهران،طهوری،۱۳۷۸

۳.ارانسکی ،یوسیف میخاییلوویچ،زبانهای ایرانی ،ترجمه علی اشرف صادقی،تهران،انتشارات سخن،۱۳۷۸

۴.تفضلی،احمد،تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام ،به کوشش ژاله آموزگار،تهران،انتشارات سخن،۱۳۷۶

۵.راشد محصل ،محمد تقی،کتیبه های ایران باستان،چاپ سوم،تهران،دفتر پژوهشهای فرهنگی ،۱۳۸۰

۶.راشد محصل ،محمد تقی،اوستا (ستایش نامه پاکی)،تهران،دفتر پژوهشهای فرهنگی ۱۳۸۲

۷.موله ،ماریان،ایران باستان،ترجمه ژاله آموزگار،چاپ پنجم،تهران،انتشارات توس،۱۳۷۷

*کارشناس ارشد زبان‌های باستانی

۵۷۵۷

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *