«مکانیسم ماشه»، نه تنها – طبق فرمایش شما – یکی از مواد برجام نیست، بلکه اصلا در متن برجام نیست که به آن مربوط بوده و اعتبار خود را از آن بگیرد تا آن را بیاعتبار و تفنگ بیفشنگ بخوانید.
به گزارش خبرآنلاین، حمید ابوطالبی، دیپلمات پیشین و معاون سیاسی رئیسجمهور در دولت یازدهم در شبکه ایکس خطاب به حسین شریعتمداری نوشت: مدیر مسئول محترم کیهان مکانیسم ماشه، توپخانهی پُر گلولهای است که در صورت شلیک، کشور را به ناکجاآباد درخواهد انداخت. شما آوردهاید: «مکانیسم ماشه تفنگ بیفشنگ است فریب نخورید!… تهدید اروپا به استفاده از مکانیسم بازگشت سریع تحریمها -Snapback- یک تهدید تو خالی است چرا که برجام بعد از خروج آمریکا از اعتبار افتاده است و دیگر وجود خارجی ندارد تا استفاده از مکانیسم ماشه که یکی از مواد آن است، قابلیت اجرا داشته باشد… از آنجا که با خروج آمریکا از برجام، دیگر همه اعضاء حضور ندارند، برجام اعتبار حقوقی خود را از دست داده و دیگر وجود خارجی ندارد…. انتظار آن بود و هنوز هم هست که تیم حقوقی وزارت امور خارجه کشورمان، با استناد به مستندات حقوقی یاد شده، بیاعتباری برجام را برای مجامع بینالمللی و مخصوصاً شورای امنیت سازمان ملل اعلام کند و به حریف اجازه ندهد مکانیسم ماشه را از متن این توافق که با خروج آمریکا به کاغذ پاره شبیه است، بیرون آورده و در اوج وقاحت (و البته بیتدبیری ما) با این تفنگ بیفشنگ جمهوری اسلامی ایران را تهدید هم بکند!» جناب شریعتمداری نمیدانم، نمیدانید و یا تجاهل میفرمایید! تجاهل شما اینجا است که میگویید چون برجام اعتبار حقوقی خود را از دست داده و دیگر وجود خارجی ندارد… استفاده از مکانیسم ماشه که یکی از مواد آن است!!، نمیتواند قابلیت اجرا داشته باشد!! برای اطلاعتان فقط میآورم که: ۱)«قطعنامه ۲۲۳۱» دو ضمیمه دارد؛ ضمیمه A برجام است و ضمیمه B بیانیه الحاقی. هر دو متن، چون ضمیمه قطعنامه UNSec هستند معتبرند؛ و نه برعکس. ۲)«مکانیسم ماشه»، نه تنها – طبق فرمایش شما – یکی از مواد برجام نیست، بلکه اصلا در متن برجام نیست که به آن مربوط بوده و اعتبار خود را از آن بگیرد تا آن را بیاعتبار و تفنگ بیفشنگ بخوانید، برایش آسمان ریسمان به هم ببافید، و آن را اوج درایت حقوقی خود تلقی نمایید. ۳)آنچه که به «اسنپبک و یا مکانیسم ماشه» مشهور شده است، در اصل متن قطعنامه ۲۲۳۱ است؛ قطعنامهای که برجام اعتبار خود را از آن میگیرد و نه برعکس، تحریمها وفق آن متوقف شدهاند، بند ۴۱ فصل هفت منشور را آن قطعنامه بیاثر کرده است، و متاسفانه بندهای ۱۰ الی ۱۵ این قطعنامه یا همان ترتیبات «مکانیسم ماشه» کاملا قابل اجرا هستند. از این رو، مکانیسم ماشه، توپخانهی پُر گلولهای است که در صورت شلیک، کشور را به ناکجاآباد درخواهد انداخت. لذا آیا بهتر نبود زمانی که کشور را به چاه ویل قطعنامههای شورایامنیت میانداختید، این سخنان مشعشع حقوقی را میفرمودید؟ و آیا بهتر نیست برای خدا اندکی زبان تجاهل به کام تغافل درکشید، شاید دیگرانی بتوانند این پلیدی و پلشتی را که در سیاست خارجی کاشته شده است سر و سامانی داده و کشور را نجات دهند؟ اگرچه مطمئن نیستم… لطفا کشور را در آستانهی «نیمه شب به وقت گرینویچ» قطعنامه قرار ندهید!