از سرگیری تماس ها میان تهران و واشنگتن می تواند گامی مثبت باشد اما دو طرف با ذهنیتی آمیخته از بدگمانی و تجربه شکست های گذشته وارد این مسیر می شوند. دونالد ترامپ از مذاکره مستقیم با ایران سخن گفته اما طرف ایرانی همچنان نسبت به صداقت این موضع تردید دارد. این اختلاف دیدگاه لزوماً مانع آغاز گفت و گو نیست بلکه فضای مذاکرات را محتاط و پیچیده تر می کند.
ایران و آمریکا در نقطهای حساس قرار دارند. تهدیدات ترامپ، واکنشهای تند ایران و تحرکات نظامی در منطقه، همگی نشان میدهند که خطر درگیری بیش از هر زمان دیگری وجود دارد. اما هنوز مسیر دیپلماسی کاملاً بسته نشده است. اگرچه شرایط به آستانه جنگ نزدیک شده، اما وقوع جنگ همچنان به تصمیمات طرفین، رفتار متحدین منطقهای و احتمالاً یک اشتباه محاسباتی بستگی دارد. ارزیابی تحلیل گران امور راهبردی این است که در حال حاضر احتمال حل و فصل سیاسی مسائل میان ایران و آمریکا بسیار بیشتر از وقوع جنگ است اما در عین حال، هر اقدام یا واکنش حساب نشده از سوی طرفین، میتواند سرنوشت این بحران را کاملا تغییر دهد.
از طرفی فشارهای طرف آمریکایی نیازی به توضیح ندارد و کاملا واضح است. تا امروز نیز رفتارهای ایالات متحده و اسرائیل غیرعلنی نبوده و شاهد فشار علنی لابی اسرائیل و نتانیاهو برای پیشگیری از تحقق مذاکرات نتیجه بخش بودهایم. خوشبختانه آقای عراقچی در قبال این تهدیدها مواضع مناسبی گرفته و تاکید کرده که مذاکرات باید در قالب وزارت امور خارجه با واکنشهای دیپلماتیک شکل بگیرد. با همه اینها بار دیگر تاکید دارم بسیار مهم است که چه کسانی در تیم مذاکره کننده ایران نقش آفرینی میکنند. طرف آمریکایی میگوید ایران نباید به سمت بمب اتم برود که اساسا قرار هم نیست این کار را انجام دهد. ایران بارها اعلام کرده چنین برنامه و قصدی ندارد. مایک والتز، مشاور امنیت ملی آمریکا از جمله افرادی است که طی ماههای اخیر تهدیدهای متعددی علیه ایران مطرح کرده و طرفدار حمله به ایران است. اما به نظر میرسد تهدیدهای امثال والتز هم تاثیر خاصی روی تصمیمهای نهایی ترامپ ندارد. ترامپ مدعی است که اکنون ترجیح میدهد مذاکره را در دستور کار قرار دهد. به ویژه مذاکره مستقیم. اما ترامپ، شنبه چه شخصی را برای مذاکره میفرستد؟ ویتکاف، شخصی است که طرح آتش بس غزه و لبنان را ارائه کرده و اتفاقا اختلاف نظرهایی جدی با شخص نتانیاهو دارد؛ بنابراین وی از توانمندی کافی برای پیشبرد مذاکرات به سمت مثبت برخوردار است.
مذاکرات تنها زمانی به نتیجه خواهد رسید که غرب به ویژه اروپا، نقش ایران در معادلات منطقه ای را به رسمیت بشناسد. بدون توجه به دغدغه های امنیتی ایران، نمی توان از مذاکرات هسته ای انتظار موفقیت داشت. برای اروپا که از پیامدهای هرگونه تنش در خاورمیانه آسیب پذیر است، حمایت از دیپلماسی لازم است.
این احتمال که ایران زیر بار کاهش برد موشکی خود برود، بسیار پایین است، چرا که نقطه قوت ایران، همین برد موشکی است. بر این اساس اگر بخواهم دسته بندی کنم، به اعتقاد من، مسئله هستهای بُعد سادهتر ماجرا، مسائل منطقهای، بُعد میانی ماجرا و مسائل موشکی، بُعد سخت و پیچیده ماجرا خواهند بود. این که من چندین بار تاکید میکنم بسیار مهم است که مذاکرات را چه کسانی انجام میدهند به دلیل همین چند لایه بودن مذاکرات و لزوم درک این وضعیت چندلایه است.
این یک نکته بسیار مثبت خواهد بود که آقای عراقچی برای تقویت هرچه بیشتر تیم مذاکره کننده از مشاوران قوی کمک بگیرد. هر اندازه تیم مذاکره کننده، پشتیبانها و مشاوران با تجربه پرشمارتری داشته باشد، نتایج نهایی قویتر خواهد بود. ما در یکی از حساسترین مقاطع سیاست خارجی کشور در دوران پس از انقلاب قرار داریم و همزمان باید مراقب افکار عمومی داخل کشور و نوع مذاکرات خارج از کشور باشیم.
با این وجود در صورت شکست مذاکرات پیش رو، مسیر دیپلماسی ممکن است برای همیشه مسدود شود. اروپا باید بپذیرد که نه می توان ایران را منزوی کرد و نه ساختار امنیتی منطقه را بدون مشارکت تهران پایدار نگه داشت. ادامه تعلل اروپا در برابر سیاست های یک جانبه آمریکا تنها به تضعیف نفوذ بروکسل در خاورمیانه می انجامد.
۳۱۱۳۱۱