یکی دو هفتهای هست که درباره شیوع آبله میمون خبرهایی شنیده میشود، از آفریقا که کانون آن است تا اروپا و البته همین کشورهای همسایه ایران مانند پاکستان، شاید در چنین وضعیتی تجربه مواجهه با کرونا میتواند از آسیبهای احتمالی جلوگیری کند.
قرار نیست سیاست سکوت و انتظار یکبار دیگر همه را شگفتزده کند، همان کووید۱۹ برایمان بس بود، آقای پزشکیان، دکتر ظرقندی هنوز وزیر بهداشت نشده اما دکتر عیناللهی که هست، به غیر از چند مصاحبه از کارشناسهای وزارت بهداشت که آن هم به مدد رسانهها تهیه و منتشر شده چرا مجموعه وزارت بهداشت هیچ دستورالعمل رسمی نمیدهد؟ هیچ توصیهی رسمی ندارد؟ اصلاً این بیماری چیست؟ چرا کسی دربارهاش حرف نمیزند، نکند سیاست سکوت احیا شده، آبله میمون که مانند کووید۱۹ ناشناخته است؟ دربارهاش بیشتر به مردم بگویید، نشود مانند کرونا که اعلام ورود ویروس به ایران همزمان شد با اعلام خبر فوت اولین نفر.
چرا اطلاع رسانی درباره یک بیماری اهمیت دارد؟ وقتی ویروس کرونا شیوع پیدا کرد نهتنها به نظام بهداشت و سلامت در همه کشورها ضربه زد بلکه گزارههای اجتماعی مانند اعتماد، بهویژه اعتماد سیاسی را هم بهچالش کشید، هنوز درباره اینکه چرا واکسن کرونا دیر به ایران رسید حرف و حدیث شنیده میشود، گزارههای اقتصادی هم همینطور، هنوز کسی از سرنوشت واکسنهای تولید داخل کرونا خبر ندارد، بودجههای تولید و توزیع آنها چه شدند؟
اینها مواجهه ما با گذشته است، هنوز دیوار اعتماد بازسازی نشده، طوریکه مطمئن باشیم اگر حرفی نمیزنید بهمعنای این است که چیزی نیست، اگر هست بگویید، مرزها باز شده است، تردد در کشور زیاد است، فقط کافیست بگویید برای احتیاط ماسک بزنید، مردم برخلاف خیلیها گوش شنوا دارند اما دیگر توان ایستادن مقابل یک همهگیری دیگر را ندارند، ما که خبر نداریم، اما اگر خبر دارید چیزی را فدای سلامتی مردم نکنید، فقط نشود بعداً بگویند سرگرم رای اعتماد وزرا بودند ویروس مملکت را گرفت. این دیوار بند خوردهی اعتماد اصلاً تحمل ضربه دیگر ندارد، اطلاعات درست را شفاف به مردم بگویید، حتی اگر خبری از بیماری جدید نیست خودتان شفاف بگویید تا اگر بعداً گزارشها نشان دهنده صدق کلامتان بود سببساز بازسازی اعتماد شود.
*روزنامهنگار
۲۳۳۲۳۳