آزادی قبل و بعد از بیان در حکومت پیامبر / صلح یا جنگ، کدامیک نزد پیامبر(ص) اصل است؟ /آیا تندروها به اسلام و مکتب پیامبر (ص) عمل می کنند؟

به باور فیرحی حکمرانی پیامبر نه بر آرایش جنگی بلکه بر نرم‌افزار قرارداد ایستاده است. این گونه ادامه می دهد: «بر این اساس اصل، صلح و قرارداد است و جنگ عارضه است. در تمام قراردادها استقلال قبایل به رسمیت شناخته شده است(۱۷۲). فیرحی پیامبر را نه شخصیتی انقلابی بلکه اصلاحگری محافظه‌کار می‌داند که دنبال زیر و رو کردن طبقات اجتماعی نبود

آزادی قبل و بعد از بیان در حکومت پیامبر / صلح یا جنگ، کدامیک نزد پیامبر(ص) اصل است؟ /آیا تندروها به اسلام و مکتب پیامبر (ص) عمل می کنند؟

 گروه اندیشه:چرا پیامبر روی عناصر ایدئولوژیک در قراردادها تاکید نمی کردند؟ مثل قرارداد صلح حدیبیه. در صلح حدیبیه امام علی (ع) مأمور نوشتن صلحنامه شد.  رسول خدا (ص) در ابتدا فرمود تا چنین بنویسد: بسم الله الرحمن الرحیم؛ اما سهیل اعتراض کرد و گفت: ما «رحمن» را نمی ‌شناسیم. پس از اصرار سهیل قرار شد تا به نوشتن «باسمک اللهم» که مورد توافق دو طرف بود اکتفا شود. 
 برای مثال اگر در صلح حدیبیه قرار بود مسلمانان بر اساس ایدئولوژی و بایدها تصمیم بگیرند، پیامبر (ص) هیچگاه نباید تن به امضاء قرار داد صلح می دادند، زیرا قریش به مهمترین نقطه مرکزی شعار جنبش جدید، یعنی قولوا لااله الاالله تفلحوا، حمله کرده و در قرارداد یا پیمان نامه، خواستار حذف نام خدای رحمان بود. یعنی به خدای رحمان، توهین کرده، و به جای صلح باید مجازات شوند. اما اگر در عمل سیاسی پیامبر (ص) به تحقق آرمان ها در روند طولانی نظر داشتند، بنابراین باید به استراتژی صلح عمل می کردند و وفادار می ماندند و  به تاکتیک های مربوطه در یک بازی برد – برد، تن می دادند ولو آن که برخی موارد خلاف اصول مسلم فکری ایشان باشد. این امر نزد تندروهای ایرانی، جایگاهی ندارد. با این همه باید گفت ادیان ابراهیمی، و به ویژه دین اسلام، پایه گذار اداره جامعه بر اساس نهادینه سازی امر «قرارداد» اجتماعی است. موضوعی که از منظر تندروها، محل اشکال جدی است. از نظر تندروها، قانون از طریق قرارداداجتماعی، در برابر قانون خداوند و وحی، محلی از اعراب نداشته و باید کنار گذاشته  شود. موضوعی که اختلاف اصلی میان مشروطه خواهان و مشروعه خواهان در صدر مشروطه نیز بود. 

اما کسانی که معتقدند اصل بر قراردادگرایی است، از منظر جهان بینی، و تبیین جهان معتقدند که خداوند، در کتاب آفرینش، هستی و انسان، اساس را بر مناسبات مبتنی جمهور ، عهد و پیمان و قرارداد بنا کرده است. این پیمان، شامل مهلت به شیطان؛ «پس شیطان از خدا تا پایان جهان مهلت خواست و خدا به وی مهلت داد»، تا آدمی است. تا پایان جهان نه از شیطان سلب اختیار شده و نه از انسان. و عجیب آن که نخستین شکل حکومت اسلامی که با تمرکز قدرت پس از فتح مکه رخ داد، پیامبر (ص) پیمان خود را با مردان و زنان تجدید کرد و این تجدید بیعت و عهد و پیمان، برای ایجاد وفاق و وحدت، تنها در انحصار یاران پیامبر و به زعم برخی بر اساس محدود کردن دایره مشارکت کنندگان در وفاق نبود.در تاریخ طبری، و البدایة و النهایه آمده است که در بخش زنان، هند همسر ابوسفیان میان بیعت‌کنندگان بود. او که به دلیل دشمنی‌هایش با رسول خدا و مُثله کردن پیکر حمزه در جنگ احد، از انتقام او بیم داشت، به صورت ناشناس در جمع زنان حضور یافت؛ اما هنگام ارائه مفاد بیعت از جانب پیامبر زبان به اعتراض گشود و آن را تبعیض بر ضد زنان دانست. با این همه پیامبر او را در زیر چتر قدرت حاکمیت اسلامی، قرار داد، و اجازه ندادند که نسبت به او توهینی واقع شود. در آیات ۲۳ و ۲۴ سوره احزاب، قرآن یکی از نشانه‌های ایمان را پای‌بندی به عهد و پیمان می‌شمارد. و پیامبر پیمان بسته بود که پیامبر رحمت باشد. در آغاز فتح مکه  اعلام عفو عمومی کرد و به مردم مکّه فرمود: «امروز ملامت و توبیخ بر شما نیست.» اسیر و برده بودید: «اَنْتُمُ الطُّلَقاءَ؛ شما همه آزادید.» بی تردید با پیام رهایی بخش و بزرگ صادر شده، انتقادها، قابل تقسیم بندی به قبل از بیان و بعد از بیان نبودند. دشمنان سابق، امروز همه خودی بودند و می توانستند به صراحت ولو به غلط زبان به انتقاد بگشایند. بی تردید چنین آموزه هایی در شکل گیری تمدن اسلامی نقش تعیین کننده داشتند. آموزه هایی که به تدریج فیلسوفان بزرگی چون هابز، لاک، و روسو با توجه به عینیات اجتماعی عصر خود، آنان را به نظریه قرارداد اجتماعی برای جهان مدرن تبدیل کردند. 
با این همه، اکنون مکتب فکری قراردادگرایی این مرد تاریخ ساز و تمدن ساز، در ایران نه تنها مهجور است، بلکه نام او، نزد بسیاری تندروها بهانه ای است تا قدرت طلبی، و انحصارات خود را در قالب ضدیت با حقوق مردم مندرج در قانون اساسی نفی کرده، و به زیان آنان دولت درسایه تشکیل بدهند و … وفاق مبتنی بر قانون و ییمان مبتنی بر نظام انتخاباتی را منهدم سازند. 
 کتاب مرحوم فیرحی گامی در جهت تثبیت قراردادگرایی
 امروزه در قالب حرکت های سازمان های مردم نهاد و ان جی اویی، نیازمند آن هستیم، تا فرهنگ قراردادگرایی را تقویت و تنومند کنیم. از این رو شاید مطالعه کتاب «پیامبری و قرارداد؛ نظریه‌ای درباره سیره حکمرانی پیامبر» مرحوم فیرحی ضروری باشد.» این کتاب حاصل سه دوره تدریس سیره سیاسی پیامبر توسط داود فیرحی در دانشگاه تهران در سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹ است که بعد از درگذشت او، اکبر محمدی در پژوهشکده اندیشه دینی معاصر آن را تنظیم و تحقیق و در سال ۱۴۰۳ نشر نی آن را منتشر کرده است. در معرفی این کتاب به قلم رضا تاران، که در کانال مرحوم دکتر فیرحی منتشر شده، آمده است: « فیرحی دوگانه «اسلامی» و «جاهلی» به تاریخ شبه‌جزیره عربستان را رد می‌کند و دولت مدینه را در امتداد دوره پیش از اسلام تحلیل می‌کند. او بر این باور است که قبایل عرب توانسته بودند با پیمان و قراردادهای میان‌قبیله‌ای خط اقتصادی امنی ایجاد کنند(۳۹۴). از نظر فرهنگی هم بر فرهنگ روم و هم بر فرهنگ ایران آگاهی داشتند(۳۹۵). بر این اساس وضعیت عربستان پیش از اسلام جنگ دائمی نبود و بر پایه پیمان و قرارداد وضعیت باثباتی داشتند(۷۴). شکل‌گیری دولت مدینه و حکمرانی پیامبر  نیز بر پایه و اساس قراردادهای مرسوم آن دوره بود(۵۸). این دیدگاه در مقابل نظریه‌ای نخبه‌گرایانه‌ای است که معتقد است پیامبر بر پایه نظر و رای خود مدینه را اداره کرده است(۵۴).» 
 او در ادامه می نویسد: «فیرحی مهاجرت پیامبر به مدینه را نقطه آغاز تشکیل دولت مدینه می‌داند که با قراردادی میان او و بزرگان مدینه انجام شد(۶۳). اما مستند اصلی فیرحی پیمان مدینه است که در ماه‌های اول هجرت انجام شده است.  به باور او پیمان مدینه نه فرمان بلکه از جنس قرارداد است؛ قراردادی میان پیامبر، مهاجران، انصار، مشرکان و برخی از گروه‌های یهودی(۷۶). بر اساس این قرارداد مدینه به عنوان «حّرم» اعلام می‌شود که منازعات داخلی را به صلح و از تعرضات بیرونی جلوگیری شود(۱۰۸). مرجع حل اختلافات پیامبر است اما جنس تعیین او از قبیل «قاضی تحکیم» است که طرفین دعوا با توافق او را انتخاب کرده‌اند(۱۰۹). به باور فیرحی در همه قراردادها پیامبر داور نبود بلکه با توافق طرفین قرارداد داور تعیین می‌شد(۱۷۳). قرارداد مدینه قبیله و هویت‌های ایمانی را از بین نبرد بلکه هویت جمعی بزرگتری به‌نام شهروند مدینه بودن را افزود(۱۲۱). بر اساس قرارداد قانون مدینه شکل می‌گیرد که در دو بخش است؛ بخش اول: قانون داخلی قبایل و گروه‌های عقیدتی است و قانون دوم قانون شهر با توافق جماعت‌ها(۱۲۹). محور این قرارداد ممنوعیت ظلم، گناه، دشمنی و فساد نسبت به اعضای قرارداد بود(۲۱۷).»

نویسنده در ادامه تاکید می کند: «به باور فیرحی «در چند سال اول حضور پیامبر در مدینه، قرارداد مدینه توانست انسجام نسبی داخلی ایجاد کند و دولت‌شهر مدینه را شکل دهد. از سال ششم قراردادهای جدیدی اضافه شد از جمله مهمترین آن «قرارداد صلح حدیبیه« بود(۱۴۰) که توانست قریش را کنترل کند. قرارداد طائف که پیمانی امنیتی بود بخشی دیگری از مخالفان مدینه را به هم‌پیمان تبدیل کرد(۱۵۷). سال نهم هجریت ویژگی مهمی دارد و این سال را «عام الوفود« یعنی سال قراردادها نام‌گذاری کرده‌اند، زیرا در این سال تعداد زیادی از قبایل وارد مدینه شده و با پیامبر قرارداد بستند(۱۶۷). قرارداد نجران از دیگر قراردادهای مهم پیامبر با مسیحیان است؛ پیامبر دین مسیحیان را به رسمیت شناخته و امنیت آنان را در مقابل پرداخت جزیه تضمین می‌کند(۳۰۷). فیرحی معتقد است این قرارداد در دوره خلیفه اول تمدید شد اما خلیفه دوم این پیامبر را شکست و مسیحیان را مجبور به کوچ کرد(۳۱۷). همچنین قرارداد مقنا و خیبر نیز که با یهودیان بسته شده است مورد توجه فیرحی است(۳۳۵). »
نویسنده در ادامه با اشاره به این که «به باور فیرحی حکمرانی پیامبر نه بر آرایش جنگی بلکه بر نرم‌افزار قرارداد ایستاده است.» این گونه ادامه می دهد: «بر این اساس اصل، صلح و قرارداد است و جنگ عارضه است. در تمام قراردادها استقلال قبایل به رسمیت شناخته شده است(۱۷۲). فیرحی پیامبر را نه شخصیتی انقلابی بلکه اصلاحگری محافظه‌کار می‌داند که دنبال زیر و رو کردن طبقات اجتماعی نبود(۳۳۷).  به باور فیرحی پیامبر با قراردادهای مختلف نوعی فدرالیسم قبیله‌ای شکل داد که در آن وحدت اصلی با محوریت دفاعی و نظامی بود(۱۶۱). فیرحی بر این باور است که تکیه پیامبر نه بر نیروی نظامی و مسلح بلکه بر قرارداد بوده است و نظامی‌گری دوره خلفا تخطی از سیره پیامبر است(۳۵۵). به‌نظر می‌رسد فیرحی به «جهاد ابتدایی« باور نداشت و جنگ‌های پیامبر را در اثر پیمان‌شکنی و تخطی از قراردادها از جانب قبایل تحلیل می‌کرد. فیرحی بر این باور است که پیامبر همچون یک استراتژیست توانست با عنصر قرارداد دولتی تشکیل دهد و اسلام را عرضه کند.»

بیشتر بخوانید:

هشدار فراستخواه، رحمانیان، و میرزایی درباره تهدیدهای متوجه وفاق / پیروزی، یعنی وفاق با ۵۰ درصد شرکت نکرده در انتخابات / تعمیق وفاق با رضایت مردم چرا در حوادث سال ۹۸ به ۷۳۱ بانک حمله شد؟ روایت میدری از اقتضائات امنیت در ایران / بدون توانمندسازی.. درگیری با نسل دختر قصاب، امیدهای انتخابات ۱۴۰۳ را می سوزاند / درگیری نسلی طرحی صهیونیستی/ راه حل؛ ائتلاف و توافق‌سازی برسر مساله‌های مشترک

216216

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *